امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
اصحاب آن حضرت (پرچم) 1

اصحاب آن حضرت (پرچم) 1

در كتاب «غيبت» از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمودند:

 له عليه السلام كنز بالطالقان ما هو بذهب ولا فضّة، وراية لم تنشر منذ طويت، ورجال كأنّ قلوبهم زبر الحديد لايشوبها شکّ في ذات الله أشدّ من الحجر، لو حملوا على الجبال لأزالوها، لايقصدون براياتهم بلدة إلّا خرّبوها، كأنّ على خيولهم العقبان .

 براى حضرت مهدى (صلوات الله عليه) گنج‌ ها و ذخيره‌ هايى در طالقان است كه از طلا و نقره نيست بلكه مردانى هستند كه دل‌ هاى آن ها چون پاره‌ هاى آهن محكم و در اعتقاد به خدا سرشار از يقين است و با هيچ گونه شكّى آميخته نيست، و در مقاومت و پايدارى سخت‌ تر از سنگ ها هستند كه اگر به كوه‌ها هجوم آورند آن ها را از جاى بر مى‌ كنند، به هر شهرى با پرچم‌ هاى خود روى آورند آنجا را تصرّف كرده و پايگاه ستمگران را خراب كنند، گويا بر روى مركب‌ ها عقابى تيز پروازند.
براى تبرّك جستن دست خود بر زين اسب امام (صلوات الله عليه) مى‌ كشند، و او را در بر مى‌ گيرند، و در جنگ‌ ها او را با جان خود محافظت مى‌ كنند، و آنچه اراده كند فوراً فراهم سازند.
مردانى هستند كه شب را نمى‌ خوابند و به عبادت خدا مى‌ پردازند، زمزمه‌هاى عاشقانه‌ اى در نمازشان مانند زمزمۀ زنبوران عسل دارند، و شب ها به راز و نياز برپا ايستند و هنگام صبح بر مركب هاى نبرد بنشينند، راهبان شب و شيران روزند، همچون بنده‌اى گوش به فرمان مولاى خود بلكه از بندگانِ مطيع فرمانبردارترند، آن ها همانند چراغ‌ هاى فروزانند و گويا دل هاى آن ها قنديل‌ هاى نور است، و آن ها از عظمت و هيبت الهى ترسناكند.
از خدا طلب شهادت مى‌ كنند و آرزو دارند كه در راه خداوند كشته شوند، شعار آن ها «يا لَثارات الحسين» است يعنى ما در طلب خون حسين عليه السلام هستيم، وقتى حركت مى‌ كنند پيشاپيش آن ها رعب و وحشت به مسافت يك ماه در حركت است، به مولاى خود روى آورند و خداوند امام حق و آن پيشواى عادل را با اين شيرمردان يارى فرمايد. 

و آن ها چه سزاوارند به توصيف كسى كه درباره آن ها سروده است:

 لله قوم إذا ما اللّيل جنّهم                  قاموا من الفرش للرحمان عبّادا
ويركبون مطايا لاتملّهم                  إذا هم بمنادي الصبح قد نادى
هم إذا ما بياض الصبح لاح لهم         قالوا من الشوق ليت اللّيل قد عدا
هم المطيعون في الدنيا لسيّدهم         وفي القيامة سادوا كلّ من سادا
الأرض تبكي عليهم حين تفقدهم         لأنّهم جعلوا للأرض أوتادا

 براى خدا بندگانى است كه وقتى شب با پرده تاريكى خود همه جا را مى‌ پوشاند، آن ها از بسترهاى خود براى عبادت بپاخيزند.
و هنگامى كه منادى صبح آن ها را صدا زند بر مركب‌ هاى خود بدون هيچ گونه خستگى و ملالت سوار شوند.
آن ها هنگامى كه روشنايى صبح برايشان پديدار گردد از روى شوق گويند: كاش شب ادامه پيدا مى‌ كرد.
در دنيا از سرور و مولاى خود فرمانبردارى مى‌ كنند، و در قيامت بر همه سروران سرورى مى‌ نمايند.
زمين هنگام از دست دادن آن ها برايشان گريه كند، زيرا آن ها همانند ميخ‌ هاى محكمى براى زمين و سبب برقرارى آن بوده‌ اند.

 مؤلّف؛ گويد: در دوران عبدالملك در سرزمين اندلس ساختمانى پيدا شد كه قبل از بناى اسكندريّه بنا گرديده و اين شعر بر آن نوشته شده بود:

 حتّى يقوم بأمر الله قائمهم         من السماء إذ ما بإسمه نودي
 تا آنكه قائم ايشان به امر خدا قيام كند، وقتى كه منادى آسمانى به اسم او ندا كند.

 از عبدالملك زهرى سؤال شد كه آن منادى چه ندايى سر مى‌دهد؟ جواب داد: حضرت على بن الحسين عليهماالسلام به من خبر داده است كه ندا دهنده گويد:

 مردم بدانيد كه او مهدى از فرزندان فاطمه دختر رسول خدا صلّى الله عليه وآله است.

 و امام صادق عليه السلام اين شعر را زياد قرائت مى‌ فرمود:

 لكلّ اُناس دولة يرقبونها         ودولتنا في آخر الدهر تظهر
 هر ملّتى را دولتى است كه در انتظار آن بسر مى‌برد، و دولت ما در آخر روزگاران ظاهر مى‌ شود. 


 (1) بشارة الإسلام: 224، بحار الأنوار: 52 / 307 ح 82، إلزام الناصب: 2 / 296.

(2) قطره‌ اى از درياى فضائل اهل بيت عليهم السلام: 1 / 770 به نقل از امالى صدوق: 396 ضمن ح3 مجلس 74، بحار الأنوار: 51 / 143 ح3.
 
 
 
 
 

 

    بازدید : 4399
    بازديد امروز : 14688
    بازديد ديروز : 21751
    بازديد کل : 128936544
    بازديد کل : 89558258