امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
مرجئه در روايات شيعه

مرجئه در روايات شيعه

  در کتاب «مقالات تاریخی ، دفتر دهم» می نویسد : «در اخبار ائمّه شيعه‏ عليهم السلام نيز به طور گسترده، اصطلاح مرجئه به معناى اهل سنّت به كار رفته و بيشتر به معناى ضدّيت‏ با حضرت على‏ عليه السلام و طبعاً اهل بيت‏ عليهم السلام مورد نظر بوده است.

   در روايتى از امام باقر عليه السلام نقل شده است كه فرمود:

أللّهمّ العن المرجئة؛ فإنّهم أعداؤنا في الدنيا والآخرة.(300)

خداوند مرجئه را لعنت كند؛ آنان دشمنان ما در دنيا و آخرت‏ اند.

   در روايت ديگرى امام صادق ‏عليه السلام قدريّه و خوارج را يكبار و مرجئه را دو بار لعن مى‏ كند. راوى علّت را جويا مى‏ شود.حضرت مى‏ فرمايد:

بر اساس اعتقاد اينان، قاتلين ما، مؤمن هستند؛ بنابراين، خون ما تا روز قيامت آغشته به پيراهن آن‏هاست.(301)

   ... در روايت ديگرى اسحاق بن حامد كاتب مى ‏گويد: در قم، مرد بزّازى بود كه بر مذهب شيعه بود و يك شريك‏ مرجئى داشت. پارچه بسيار باارزشى به دست آن‏ ها رسيد. مرد شيعه گفت: من اين را براى مولايم مى برم. مرجئى گفت: من مولايت را نمى‏ شناسم امّا با اين پارچه هر كارى كه دوست دارى بكن. وقتى لباس را به دست امام زمان‏ عليه السلام رساند، آن‏ را دو نيمه كرده، نصف آن را پس داد و فرمود: من نيازى به مال مرجئى ندارم.(302)

   اين روايت نيز كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: «دو گروه از امّت من در اسلام، سهمى و نصيبى ندارند، يكى مرجئه و ديگرى قدريّه»، به‏ح ضرت علىّ بن موسى الرضا عليه السلام ‏نيز منسوب شده و آمده است كه آن حضرت اين حديث را از حضرت ختمى مرتبت ‏صلى الله عليه و آله و سلم نقل كرده است.(303)

   همچنين از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمود:

شباهت يهود به مرجئه و قدريّه به نصارى، همچون شباهت شب به شب و روز به روز است.(304)

   در روايت ديگرى آمده است كه ابوبصير گفت: امام صادق ‏عليه السلام از من درباره مردم بصره پرسيد.

   عرض كردم: مرجئه و قدرى و حرورى ‏اند.

   حضرت فرمود:

لعن اللَّه تلك الملل الكافرة المشركة التي لاتعبد اللَّه على شي‏ء.(305)

   همچنين امام باقر عليه السلام فرمودند:

از پنج گروه بيزارى مى‏ جويم: مرجئه، خوارج، قدريّه، شامى (بنى ‏اميّه) و ناصبى.(306)

   ... اين‏ها حكايت از آن دارد كه در بيشتر مواردى كه حديثى از امامان درباره مرجئه نقل شده، بر خصلت ناصبى بودن‏ آنان تكيه شده است. گرچه ممكن است گاه اشاره‏ اى به تعريف ايمان از نگاه مرجئه نيز شده باشد.

   در روايت ديگرى از امام صادق‏ عليه السلام آمده است كه فرمود:

اولادتان را در همان اوان، تعليم حديث دهيد، پيش از آنى ‏كه مرجئه از شما در اين باب سبقت گيرند.(307)

   حكايت ديگرى كه ضياء الدين سهروردى نقل كرده چنين است:

   و حكايت كنند كه جعفر صادق (عليه السلام) با شخصى مرجى مناظره كرده پيش جعفر منصور. جعفر صادق (عليه السلام) در بحث ‏گفت كه: مرجيى را پيش پيغمبر صلى الله عليه وآله وسلم آوردند، بفرمود تا آن مرجى را بكشند! آن مرد به طريق جواب گفت: در عهد رسول‏ صلى الله عليه وآله وسلم ‏اين مذهب و قول نبود! جعفر (صادق عليه السلام) گفت: چيزى كه در عهد رسول نبود، تو از كجا پديد آوردى؟!(308)

   سعد بن عبداللَّه اشعرى در اواخر قرن سوّم، مرجئه را از لحاظ تاريخى دقيقاً برابر شيعه نهاده و اين به پيروى از اصطلاح رايج ميان شيعه درباره مرجئه بوده است.

   او مى ‏نويسد: زمانى كه حضرت على‏ عليه السلام كشته شد، كسانى از ياران او و نيز فرقه ‏اى كه با طلحه، زبير و عايشه بودند، همگى فرقه واحدى شده، همراهى با معاويه كردند، مگر دسته اندكى از شيعيان حضرت على ‏عليه السلام و كسانى كه به امامت اوپس از پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم اعتقاد داشتند. آن مردم (كه همراه معاويه رفتند) توده مردم، حشويه و پيروان ملوك و ياران كسانى‏ بودند كه به زور مسلّط مى ‏شدند. آن‏ ها معاويه را پذيرا شده و همگى مرجئه ناميده شدند(309)­.(310)


300) الكافى: 276/8، بحار الأنوار: 291/46.

301) الكافى: 409/2.

302) بحار الأنوار: 340/51 از كمال الدين.

303) جامع الأخبار: 188.

304) همان: 189، بحار الأنوار: 120/5.

305) الكافى: 2/صص 410 - 409.

306) مستدرك الوسائل: 317/12بحار الأنوار: 393/18.

307) الكافى: 47/6؛ «بادروا أولادكم بالحديث قبل أن يسبقكم إليهم المرجئة»، التهذيب شيخ طوسى: 111/8، وسائل الشيعة: 478/21 و ج: 44/27.

308) آداب المريدين: صص 192 - 191.

309) المقالات والفرق: 5.

310) مقالات تاريخى (دفتر دهم): 87 .

 

 

 

    بازدید : 8597
    بازديد امروز : 46603
    بازديد ديروز : 89361
    بازديد کل : 129420295
    بازديد کل : 89889907