(۱۹شعبان) غزوه بنى مصطلق (۶ هـ ق)
********************************************
يكى از گروه هايى كه رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلم در مدينه با آنان روبرو بود و مشكلات زيادى را براى مسلمانان پديد آوردند، كسانى بودند كه در ظاهر اسلام آورده ولى دل در گرو آن نداشتند و حتّى در صدد ضربه زدن به آن بودند. خداوند متعال درآيات زيادى از قرآن كريم، آنان را به سختى سرزنش كرده و صفاتشان را بيان فرموده است.
از گزارش هاى تاريخى استفاده مى شود كه تعدادى از اين افراد، پيش از اسلام آوردن ظاهرى خود، يهودى بوده اند.ابن اسحاق در كتاب خود عنوانى گشوده و تعدادى از عالمان يهودى را كه به ظاهر، اسلام آورده ولى جزء منافقان بوده اند نام برده است. اين افراد عبارتند از: رفاعة بن زيد بن تابوت، زيد بن لصيت، عثمان و نعمان فرزندان اوفى، رافع بن حريمله، سعد بن حنيف، سلسلة بن براهام و كنانة بن صوريا.(1)
بلاذرى نام سويد، داعس، مالك بن ابى نوفل (نوقل) و لبيد بن اعصم را نيز آورده است.(2)
در اين ميان نام زيد بن لصيت (لصيب) در منابع سيره بيشتر به چشم مى خورد. مورّخان گفته اند: وقتى در جنگ تبوك، شتر پيامبر گم شد، زيد گفت: محمّد صلى الله عليه وآله وسلم گمان مى كند پيامبر است و از آسمان خبر مى دهد امّا نمى داند مركبش كجاست.
رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلم وقتى از سخن او آگاه شد فرمود: من جز آنچه خدا به من تعليم دهد نمى دانم. اكنون خدا به من خبرداد كه شتر در فلان محل است.
مسلمانان به محلّى كه پيامبر تعيين كرده بود رفته، شتر را آوردند.(3)
واقدى اين داستان را در دو غزوه بنى مصطلق و تبوك آورده است؛(4) به گونه اى كه تصوّر مى شود اين حادثه كاملاً متشابه، دو بار اتّفاق افتاده است. ولى شكّى نيست كه اصل رخداد يك بار بوده امّا راويان مختلفى كه آن را نقل كرده اند در تعيين غزوه اى كه حادثه در آن پيش آمده، اختلاف و اشتباه كرده اند.
درباره رفاعة بن زيد بن تابوت كه واقدى نام او را «زيد بن رفاعة بن تابوت» ضبط كرده، آمده است: هنگام برگشت ازغزوه مريسيع (بنى مصطلق) باد تندى وزيدن گرفت؛ به طورى كه مسلمانان به وحشت افتادند. رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلم فرمود: نترسيد، علّت اين باد، مرگ يكى از بزرگان منافقين در مدينه است. جابر بن عبدالله گفته است: وقتى به مدينه رسيديم پيش از رفتن به خانه، پرسيدم چه كسى امروز مرده است؟ گفتند: زيد بن رفاعه.(5) با اينكه طبرى هم اين گزارش را درغزوه مُريسيع آورده(6) امّا در گزارش جنگ تبوك نام او را تكرار كرده است.(7)
ابن اسحاق شبيه اين جمله را از رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلم درباره رافع بن حريمله گزارش كرده است كه وقتى باد تندى وزيدن گرفت، فرمود: امروز يكى از بزرگان منافقين مرد.(8) امّا در جاهاى ديگرى از سيره كه نام او را برده، جزء يهوديان شمرده شده است و سخنى از اسلام آوردن و نفاق او نيست.
بلاذرى از رفت و آمد اهل نفاق به كنيسه يهود خبر داده و در جاى ديگرى گفته است: مالك بن ابى نوفل عالم يهودى كه به اسلام پناه آورده ولى اخبار رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلم را به يهوديان مى داد.(9)
از مجموع آنچه گذشت استفاده مى شود كه به جهت يهودى بودن تعدادى از منافقان، رابطه خوبى ميان اين دو گروه در صدر اسلام وجود داشته است. تلاش عبدالله بن ابى - بزرگ منافقان - در دو حادثه بنى قنيقاع و بنى نضير براى نجات دوستان يهودى اش را مى توان دليل ديگرى بر اين مطلب گرفت. همراهان و همفكران ابن ابىّ كه مورّخان نام آنان را دركنار او ذكر كرده اند، افرادى از يهودند كه پيشتر نام آنان گفته شد.(10)
-----------------------------------
1) سيره ابن هشام: 527/1.
2) انساب الأشراف: 339/1 و 340.
3) تاريخ الطبرى: 370/2.
4) المغازى: 424/1 و ج: 1010/2.
5) المغازى: 423/1، سيره ابن هشام: 292/2 (با كمى تفاوت).
6) تاريخ الطبرى: 262/2.
7) تاريخ الطبرى: 368/2.
8) سيره ابن هشام: 527/1، انساب الأشراف: 340/1.
9) انساب الأشراف: 329/1 و 339.
10) پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلم و يهود و حجاز: 52.
منبع: کتاب معاويه جلد اول صفحه 82
بازديد امروز : 13784
بازديد ديروز : 152531
بازديد کل : 138783774
|