امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
نماز توجّه به حضرت صاحب الزمان عجّل اللَّه تعالى فرجه

سايت «سه نقطه» به نقل از کتاب «صحيفهٔ مهديّه» مي نوبسد : 

 

نماز توجّه به حضرت صاحب الزمان عجّل اللَّه تعالى فرجه

    احمد بن ابراهيم مى ‏گويد : شوق و آرزوى ديدار مولاى ما حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه در دلم جاى گرفت، به اين جهت به جناب ابو جعفر محمّد بن عثمان - از نوّاب چهارگانه - شكوه نمودم.

    جناب محمّد بن عثمان فرمود : آيا با آرزوى قلبى ميل دارى كه حضرتش را زيارت كنى؟ گفتم : آرى.

    گفت : خداوند به اين آرزوى قلبى تو پاداش عطا كند، عاقبت امر تو را در آسانى مى‏ بينم، اى ابا عبداللَّه ! ديدار او را التماس نكن، زيرا در دوران غيبت كبرى اشتياق ديدار آن حضرت وجود دارد ولى از اجتماع با آن سئوال نمى‏ شود(1)، كه اين از آيات و عزائم الهى است و تسليم و گردن نهادن بر آن سزاوار است، ولى هر گاه خواستى به او توجّه كنى با اين زيارت به حضرتش متوجّه شو.

    در مورد چگونگى زيارت ؛ بايد از نسخه ‏اى كه محمّد بن على املاء نموده، نسخه بردارى شود، در آن نسخه توجّه به حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه با اين زيارت چنين آمده است :

    دوازده ركعت نماز دو ركعت دو ركعت مى‏ خوانى، و در همه ركعت‏ها سوره «قل هو اللَّه أحد» را مى‏ خوانى، آنگاه بر محمّد وآل او عليهم السلام صلوات مى‏ فرستى، و سخن خداى متعال را مى‏ گوئى :

سَلامٌ عَلى آلِ ياسين، ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْمُبين مِنْ عِنْدِ اللَّهِ، وَاللَّهُ ذُوالْفَضْلِ الْعَظيم، إِمامُهُ مَنْ يَهديهِ صِراطَهُ الْمُسْتَقيم، قَدْ آتاكُمُ اللَّهُ خِلافَتَهُ يا آلَ ياسين....(2)

--------------------------------------------

1) بديهى است كه نصيب و قسمت احمد بن ابراهيم چنين بوده است ! و اين حكم شامل همه نمى‏ شود، زيرا فرد ديگرى اين حاجت را درخواست كرده و به ديدار حضرتش نائل آمده است.

زهرى مى ‏گويد : مدّتى بود در جستجوى حضرت بودم، و در اين راه سعى و كوشش فراوان نموده و بهترين سرمايه ‏ام را از دست دادم، به حضور عَمْرى - نايب حضرت - شرفياب شدم، و كمر در خدمت او بستم و از هيچ خدمتى فرو گذارى نكرده و ملازم او شدم، پس از مدّتى از ديدار حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه پرسيدم.

او گفت : براى اين مسأله راهى نيست. من التماس كردم و با تواضع اصرار نمودم.

فرمود : فردا صبح بيا. فردا صبح خدمت اوشرفياب شدم، از من استقبال نمود، همراه او جوانى بود، چهره او از همه مردم زيباتر و رائحه پاكيزه‏ترين عطرها از او استشمام مى‏ شد، در آستين لباس او چيزى مانند لباس تجّار و بازرگانان بود، چون چشمم به جمال دل رباى او افتاد به عَمْرى نزديك شدم، او با اشاره مرا به سوى حضرت هدايت كرد، روى به آن بزرگوار نمودم و پرسش‏هايى از ايشان نمودم، از هر چه مي ‏پرسيدم پاسخم مى‏ داد.

آنگاه برخاست تا به اطاقى وارد شود، و آن اطاق، از اطاق‏هايى بود كه رفت و آمدى به آن نمى شد، در اين حال جناب عَمْرى به من فرمود : اگر مى‏ خواهى از ايشان سئوال كن كه بعد از اين او را نخواهى ديد. ( الإحتجاج : 297/2 ).

2) بحار الأنوار : 174/53. اين زيارت در باب زيارات آورده شده است.

 

منبع: سایت گروه فرهنگی هنری سه نقطه،  

از کتاب «صحیفهٔ مهدیه : 120»

 

بازدید : 11184
بازديد امروز : 0
بازديد ديروز : 71283
بازديد کل : 131251283
بازديد کل : 91031323