پيام مهمّ رسول اكرم صلى الله عليه وآله وسلم
به هنگام فتح مكه
رسول اكرم صلّى الله عليه وآله وسلم در مكه شديداً مورد اذيت و آزار مشركان بى رحم وسنگدل بود و اگر قدرت ظاهرى نداشت ولى مى توانست آنها را نفرين كند و نابودشان سازد اما از اين قدرت معنوى خويش استفاده نمى كرد. هرچه آنها اذيت مى كردند، خاكروبه بر سرش مى ريختند، ساق پايش را سنگ مى زدند و مى شكستند، او شب كه مى شد بالاى سر همان هايى كه او را روز زده بودند ايستاده و درباره ى آنها دعا مى كرد و مى گفت: (اللّهم اهد قومى فانهم لايعلمون)؛ «خدايا! اينها را هدايتشان كن؛ نمى فهمند». مثل بچه اى كه سيلى به صورت پدرش بزند، پدر كه او را نمى زند، بلكه او را نوازش مى كند. اين رحمت است. وقتى هم بعد از 8 سال مجهز شد و با لشكر انبوهى به مكه آمد، همان مكه اى كه آن قدر اذيتش كردند، زجرش دادند و شكنجه اش كردند، فحش و بد و بيراه به او گفتند، حالا با قدرت برگشته، اگر از نظر مادى بگوييم، بايد بزند، بكوبد، له كند و انتقام بگيرد، اما چنين نكرد. او آمده كه بت ها را از بين برد، بيمارى ها را علاج كند، نيامده بيمارها را بكشد. وقتى با لشكر مسلحش به نزديكى مكه رسيد، يك زن با كوزه ى آبى از شهر بيرون آمده بود، تا چشمش به لشكر انبوه و مسلح افتاد، لرزيد و گفت: اين همان كسى است كه با آن همه اهانت بيرونش كردند، حالا برگشته و چه انتقامى از اين مردم خواهد كشيد و عجب دمارى از روزگارشان خواهد در آورد. پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم متوجه شد كه اين زن ترسيده است. خود را از مركب به زير انداخت و صورتش را روى خاك گذاشت و گفت: خدايا! نظر من به اينها نظر رأفت و رحمت است. از من نترسيد. من جنبه ى نبوت دارم، نه كبكبه ى سلطنت. من نظرى جز رحم و عطوفت بر شما ندارم. يكى از لشكريان شعار مى داد: (اليوم يوم الملحمة)، «امروز، روز انتقام است». پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم فرمود، اين طور حرف نزنيد. بگوييد: (اليوم يوم المرحمة)، «امروز، روز رحمت و عطوفت است». من براى انتقام گرفتن از مردم نيامده ام. بعد هم وارد مسجدالحرام شد و بت ها را به زمين انداخت. هدف، اين بود. به همراه حضرت على عليه السلام بت ها را شكستند و از بين بردند. رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم روز به جمعيت ايستاد و فرمود: شما چه انتظارى از من داريد؟ همه كه مثل اجساد بى روح ايستاده بودند، يكصدا گفتند: (اخ كريم و ابن اخ كريم)، ما از تو جز كرم و بزرگوارى انتظارى نداريم. آنگاه فرمود، برادرم يوسف عليه السلام به برادرانش فرمود: «... لا تثريب عليكم اليوم يغفر اللَّه لكم وهو أرحم الراحمين».(1)، «... من نه تنها از شما انتقام نمى گيرم بلكه شما را ملامت هم نمى كنم. خداوند ارحم الراحمين همهى شما را مى آمرزد».
برويد؛ همه ى شما آزاديد. حتى خانه ى دشمنش ابوسفيان را مأمن قرار داد كه هركس در خانه ى ابوسفيان برود، در امان است و هر كس شمشير بر زمين بگذارد، در امان است. آرى! او «رحمة للعالمين» است.(2)
معاويه به پاس آن همه گذشت و فداكارى پيامبر اكرم صلّی الله علیه وآله نه تنها حرمت خاندان آن حضرت را نگه نداشت ، بلكه تا توانست به خاندان وحى علیهم السلام جسارت نمود و او و جانشينانش تعداد زيادى از اهل بيت پيامبر اكرم صلّی الله علیه وآله را به شهادت رساندند.
اين فجايع ننگين و اين جرمهاى سنگين ، قلب انسانهاى آزاده را آزرده و به اين جهت با تمام وجود به نكوهش بنى اميّه پرداخته و رفتار آنها را غير انسانى دانستهاند.
برخى از آنها نه تنها در بيدارى بلكه در خواب نيز اعمال زشت و خائنانه بنى اميّه را بيان نمودهاند. به این جریان توجّه کنید:
(1) سوره يوسف، آيه 92.
(2) حبل المتين: 262/3.
بازديد امروز : 118930
بازديد ديروز : 194999
بازديد کل : 119611978
|