امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
پيشگويى پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله وسلم از كشته‏ شدن ذوالثديه در جنگ نهروان

پيشگويى پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله

از كشته‏ شدن ذوالثديه در جنگ نهروان

   ابراهيم بن ديزيل در كتاب «صفين» از قول اعمش، از زيد بن وهب نقل مى‏ كند:  چون حضرت على ‏عليه السلام خوارج را با نيزه‏ ها از پاى درآورد، فرمود: جسد ذوالثديه را پيدا كنيد، و آنان سخت به جستجوى آن برآمدند و آن را در زمين پست و ناهموارى در زير ديگر گشتگان پيدا كردند و پيش حضرت على ‏عليه السلام آوردند و بر سينه ‏اش موهايى چون سبيل گربه روييده ‏بود، آن حضرت تكبير گفت و مردم هم از شادى همراه او تكبير گفتند.

   او همچنين از مسلم ضبى، از حبّة عرنى نقل مى‏ كند كه مى‏ گفته است: ذوالثديه مردى سياه و بويناك بود، دستى‏ همچون پستان زنان داشت كه چون آن را مى‏ كشيدند به بلندى دست ديگرش مى‏ رسيد و چون آن را رها مى‏ كردند جمع‏ مى‏ شد و به شكل پستان زن درمى ‏آمد. و بر آن موهايى همچون سبيل گربه روييده بود؛ چون جسد او را پيدا كردند آن‏ دستش را بريدند و بر نيزه ‏اى زدند، و على‏ عليه السلام با صداى بلند مى‏ فرمود:

خداوند راست گفت و رسولش درست ابلاغ كرد.

   و تا پس از عصر، او و يارانش همچنين اين كلمه را مى ‏گفتند تا هنگامى كه خورشيد غروب كرد يا نزديك بود غروب‏ كند.

   ابن ديزيل همچنين روايت مى‏ كند كه چون كاسه صبر على‏ عليه السلام در جستجوى جسد ذوالثديه لبريز شد، فرمود:

استر رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم را بياوريد.

   آن را آوردند سوار شد و مردم از پى او روان شدند و كشته‏ ها را نگاه مى ‏كردند و مى‏ فرمود: كشتگان به رو درافتاده را به‏ پشت برگردانيد، و آنان كشتگان را يكى‏ يكى بررسى كردند تا جسد او را پيدا كردند و على‏ عليه السلام سجده شكر به جا آورد.

   و گروه بسيارى روايت كرده ‏اند كه چون على‏ عليه السلام استر پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم را خواست تا سوار شود فرمود: آن را بياوريد اين استر راهنما خواهد بود. و سرانجام استر، كنار پشته ‏اى از جنازه‏ ها ايستاد و جسد ذوالثديه را از زير جنازه ‏ها بيرون كشيدند.

   عوام بن حوشب، از پدرش، از جدّ خود يزيد بن رويم نقل مى‏ كند كه مى‏ گفته است: على‏ عليه السلام روز جنگ نهروان‏ فرمود:

امروز چهار هزار تن از خوارج را مى ‏كشيم كه يكى از ايشان ذوالثديه خواهد بود.

   و چون خوارج زير آسياى جنگ آرد شدند و حضرت على‏ عليه السلام تصميم گرفت جسد او را پيدا كند، من هم از پى آن‏ حضرت روان بودم. حضرت على‏ عليه السلام به من دستور داد براى او چهار هزار تير نى بريدم، آنگاه بر استر رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم‏ سوار شد و به من فرمود: بر هر يك از گشتگان يك نى بينداز.

   من در اين حال پيشاپيش حضرت على‏ عليه السلام حركت مى ‏كردم و او از پى من مى ‏آمد و مردم از پى او روان بودند و همچنان‏ بر هر كشته ‏اى يك نى مى‏ نهادم تا آنكه فقط يك نى در دست من باقى ماند، من به آن حضرت نگريستم و ديدم چهره ‏اش ‏افسرده است و مى‏ فرمايد: به خدا سوگند؛ من دروغ نمى ‏گويم و به من دروغ گفته نشده است.

   ناگاه در جاى گودى صداى ريزش آب شنيديم، فرمود: اينجا را جستجو كن.

   جستجو كردم و ديديم كشته ‏اى در آب افتاده است، يك پاى او را در دست گرفتم و كشيدم و گفتم: اين پاى انسانى‏ است، حضرت على ‏عليه السلام هم شتابان از استر پياده شد و پاى ديگر جسد را گرفت و با يكديگر آن را بيرون كشيديم و چون ‏آن را روى خاك نهاديم معلوم شد جسد ذوالثديه است.

   حضرت على ‏عليه السلام با صداى بسيار بلند تكبير گفت و سپس سجده شكر بجا آورد و همه مردم تكبير گفتند.

   بسيارى از محدّثان روايت كرده ‏اند كه پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم روزى به ياران خود فرمود:

همانا يكى از شما در مورد تأويل قرآن جنگ خواهد كرد؛ همان‏گونه كه‏ من در مورد تنزيل قرآن جنگ كردم.

   ابوبكر گفت: اى رسول خدا؛ آن كس منم؟

   فرمود: نه.

   عمر گفت: آيا من هستم؟

فرمود:نه؛ آن كسى است كه كفش را پينه مى ‏زند.

   و سپس به على‏ عليه السلام اشاره فرمود(456).(457)

   اين روايت، تأييد حق بودن جنگ‏هاى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و گمراهى كسانى است كه با آن حضرت مى‏ جنگيدند؛ چه‏ آن‏ها ناكثين باشند يا قاسطين يا مارقين.


456) براى اطّلاع بيشتر در مورد اين حديث و منابعى كه در آن‏ها آمده است، به «فضائل الخمسة من الصحاح ‏الستّة: 349 - 354/2 چاپ سومّ بيروت 1373 ق مراجعه شود.

457) جلوه تاريخ در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد: 389/1.

 

 

 

    بازدید : 17664
    بازديد امروز : 3159
    بازديد ديروز : 102722
    بازديد کل : 181743753
    بازديد کل : 135176460