(36)
دعائه عجّل اللَّه تعالى فرجه عند العبور عن وادي السلام
قال أميرالمؤمنين عليه السلام :
كأنّني به قد عبر من وادي السلام إلى مسيل السهلة على فرس محجل له شمراخ يزهر ، يدعو ويقول دعائه:
لا إِلهَ إِلّاَ اللَّهُ حَقّاً حَقّاً ، لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ إيماناً وَصِدْقاً ، لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ تَعَبُّداً وَرِقّاً . أَللَّهُمَّ مُعِزَّ كُلِّ مُؤْمِنٍ وَحيدٍ ، وَمُذِلَّ كُلِّ جَبَّارٍ عَنيدٍ ، أَنْتَ كَنَفي حينَ تُعْيينِي الْمَذاهِبُ ، وَتَضيقُ عَلَيَّ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ.
أَللَّهُمَّ خَلَقْتَني وَكُنْتَ غَنِيّاً عَنْ خَلْقي ، وَلَوْلا نَصْرُكَ إِيَّايَ لَكُنْتُ مِنَ الْمَغْلُوبينَ ، يا مُنْشِرَ الرَّحْمَةِ مِنْ مَواضِعِها ، وَمُخْرِجَ الْبَرَكاتِ مِنْ مَعادِنِها ، وَيا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِشُمُوخِ الرَّفْعَةِ ، فَأَوْلِياؤُهُ بِعِزِّهِ يَتَعَزَّزُونَ ، يا مَنْ وَضَعَتْ لَهُ الْمُلُوكُ نِيْرَ الْمَذَلَّةِ عَلى أَعْناقِهِمْ ، فَهُمْ مِنْ سَطْوَتِهِ خائِفُونَ ، أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي فَطَرْتَ بِهِ خَلْقَكَ ، فَكُلٌّ لَكَ مُذْعِنُونَ.
أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ ، وَأَنْ تُنْجِزَ لي أَمْري ، وَتُعَجِّلَ لي فِي الْفَرَجِ ، وَتَكْفِيَني وَتُعافِيَني وَتَقْضِيَ حَوائِجي ، اَلسَّاعَةَ السَّاعَةَ ، اَللَّيْلَةَ اللَّيْلَةَ ، إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ.(51)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
51) العدد القويّة : 75 ، دلائل الإمامة : 458 بتفاوت يسير .
(36)
دعاى آن حضرت عجّل اللَّه تعالى فرجه
هنگام عبور از وادى السلام
حضرت اميرالمؤمنين صلوات اللَّه عليه مى فرمايد :
گويا او (حضرت بقيّة اللَّه ارواحنا فداه) را مى بينم كه سوار بر اسبى آراسته كه پيشانى آن از سفيدى مى درخشد ، از وادى السلام عبور مى كند و به سوى رودخانه سهله مى رود و اين دعا را مى خواند :
به حقيقت و واقعيّت اعتراف مى كنم كه جز خدا معبودى نيست؛ ايمان دارم و تصديق مى كنم كه هيچ معبودى جز خدا نيست؛ از روى بندگى و سلب اختيار از خود در برابر خدا، عرضه مى دارم كه جز او معبودى نيست . بار الها؛ اى عزّتبخش هر مؤمن غريب و تنها؛ اى كسى كه هر ستمگر زورگوى كينه توزى را تو خوار مى كنى؛ تو تنها پناهگاه و حامى من هستى؛ آن گاه كه راههاى گوناگون مرا به رنج افكند، و زمين با اين همه گستره و پهنا، بر من تنگ آيد .
بار الها ؛ تو مرا آفريده اى در حالى كه بىنياز از آفرينش من بودى؛ اگر جز يارىرساندن تو بود، به طور حتم من نيز از شكست خوردگان بودم. اى خدايى كه رحمت و مهربانى خويش را از جايگاههاى آن مى پراكنى؛ اى خدايى كه بركتها را از معدنهاى آن بيرون مى آورى؛ اى خدايى كه بلند مرتبگى و والايى را به خويش اختصاص داد، و بدين سان دوستانش به واسطه عزّت او عزّتمند مى شوند؛ اى كه تمام پادشاهان، يوغ خوارى و ذلّت را بر گردن خويش در برابر تو افكنده اند، و از خشم تو و هيبتت پيوسته بيمناك هستند .
به واسطه آن نامت از تو درخواست مى كنم كه آفريدگانت را با آن آفريدى، و همه به فرمانبرداريت گردن نهاده اند . از تو درخواست مى كنم كه بر محمّد صلى الله عليه وآله وسلم درود بفرستى، و كار مرا به انجام برسانى، و در گشايش و فرج كار من شتاب فرمايى، و مرا كفايت كنى و عافيت و سلامتى ببخشى و خواسته هايم را برآورده سازى؛ در همين ساعت؛ در همين ساعت؛ همين امشب؛ همين امشب ؛ به راستى كه تو بر هر چيزى توانايى . (51)
______________________________
51) العدد القويّة : 75 ، دلائل الإمامة : 458 (با تفاوتى اندك) .
بازديد امروز : 3863
بازديد ديروز : 45723
بازديد کل : 131498882
|