جهان سرشار از شادى و سرور
و نيز آن بزرگوار دربارۀ آن روزگار حياتبخش كه جهان سرشار از شادى و سرور است ، مى فرمايند:
يرضى عنه ساكن السّماء وساكن الأرض ، ولاتدع السّماء من قَطْرها شيئاً إلاّ صبّته ، ولا الأرض من نباتها شيئاً إلاّ أخرجته حتّى تتمنّى الأحياء الأموات .(86)
ساكن آسمان و ساكن زمين از او راضى مى باشند و آسمان چيزى از باران وانمى گذارد مگر آن كه مى ريزد آن را و زمين چيزى از گياه خود را وانمى گذارد مگر آن كه آن را خارج مى سازد تا آنجا كه زندگان آرزو مى كنند مردگان زنده بودند .
بنابراين ، خرسندى و خوشحالى ويژۀ مردمان كره زمين نيست بلكه ساكنين آسمان نيز از آن حضرت راضى و خوشنود مى باشند و اين خود دليل بر آن است كه حكومت آن بزرگوار به تمام معناى كلمۀ حكومت جهانى است به گونه اى كه آن حكومت عدل الهى ، رضایت همۀ افراد را در آسمان و زمین جلب می نماید.
جالب توجّه است كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم در روايتى ديگر خشنودى و خوشحالىِ فراگير عصر ظهور را مخصوص انسانها نمى دانند بلكه مى فرمايند : شادى و فرح حتّى حيوانات را در آن زمانِ شادكامى شامل مى شود .
آن بزرگوار مى فرمايند :
هو رجل من ولد الحسين عليه السلام كأنّه من رجال شنسوة ، عليه عباءتان قطوانيّتان إسمه إسمي ، فعند ذلك تفرح الطيور في أوكارها ، والحيتان في بحارها ، وتمدّ الأنهار ، وتفيض العيون ، وتنبت الأرض ضعف أكلها ، ثمّ يسير مقدّمته جبرئيل ، وساقته إسرافيل فيملأ الأرض عدلاً وقسطاً كما ملئت جوراً وظلماً .(87)
او مردى از فرزندان حسين عليه السلام است گويا از مردان شنسوة مى باشد . بر او دو عبايى كه از پنبۀ بافته شده مى باشد . اسم او اسم من است ، پس در اين هنگام پرندگان در آشيانه هاى خود و ماهيان در دريا شاد مى شوند ، نهرها كشيده مى شود و چشمه ها جارى مى گردد و زمين دوچندان گياه و ميوه مى روياند ، سپس جبرائيل در مقدّمۀ (لشكر) آن حضرت و اسرافيل در ميانۀ آن سير مى كنند ، پس زمين را از عدل و قسط پر مى كنند همان گونه كه از جور و ظلم پر شده باشد .
آرى ؛ ارتش پرتوانى كه جبرائيل و اسرافيل - كه از حاملين عرش الهى هستند - در آن لشكر مى باشند ، ويژۀ نجات تودۀ مردمِ زمين نيست ، بلكه بساط شادى را براى موجوداتِ ديگر نيز مى گسترد . حقّ مردم را از غاصبانِ حقوق مى گيرد و قرض مقروضان را هر چه باشد از كوه تا كاه مى پردازد .
مفضّل به امام صادق عليه السلام عرض نمود :
يا مولاي ؛ من مات من شيعتكم وعليه دين لإخوانه ولأضداده كيف يكون ؟
قال الصادق عليه السلام : اوّل ما يبتدئ المهدي عليه السلام أن ينادي في جميع العالم : ألا من له عند أحد من شيعتنا دين فليذكره حتّى يردّ الثومة والخردلة فضلاً عن القناطير المقنطرة من الذّهب والفضّة والأملاك فيوفّيه إيّاه .(88)
اى مولاى من ؛ كسى از شيعيان شما بميرد و به برادران دينى و به مخالفين خود قرض داشته باشد ، چه مى شود؟
امام صادق عليه السلام فرمودند : اوّل كارى كه مهدى عليه السلام شروع مى كند اين است كه منادى در تمام عالم ندا مى كند :
آگاه باشيد هر كس يكى از شيعيان ما به او قرضى دارد آن را بگويد . تا آنجا كه سير و خردل را به صاحبش رد مى كند تا چه رسد به مالهاى بسيار از طلا و نقره و زمينها كه آنها را به مالكش مى دهد .
86) التشريف بالمنن : 146 .
87) بحار الأنوار : 304/52 .
88) بحار الأنوار : 34/53 .
بازديد امروز : 96280
بازديد ديروز : 202063
بازديد کل : 122727296
|