بحث روايى
بعضى معتقدند كه قضاوت حضرت داود بر اساس واقع و بدون رجوع به بيّنه فقط در يك يا چند مورد واقع شده است .
با دقّت در اين روايات استفاده مى شود كه قضاوت حضرت داود به مقتضاى واقع - نه بر اساس بيّنه - محدود به يك مورد نبوده است ؛ زيرا آنچه كه باعث اختلاف افراد و رجوع به حضرت داود شده يك چيز نبوده است . براى توضيح مطلب در اين روايات دقّت كنيد :
از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمودند :
حضرت داود عليه السلام به خداوند عرض كرد : خداوندا ؛ حقّ را آن گونه كه نزد تست به من بنمايان تا من به آن قضاوت نمايم .
خداوند به او وحى فرمود : تو طاقت چنين كارى را ندارى !
حضرت داود اصرار نمود تا خداوند خواستۀ او را انجام داد .
مردى نزد او آمد كه كمك مى خواست و از مرد ديگرى شكايت مى كرد و مى گفت : اين شخص مال مرا گرفته است . خداوند جليل به حضرت داود وحى نمود : فردى كه خواستار كمك مى باشد ، پدر ديگرى را كشته و مال او را گرفته است .
حضرت داود امر كرد آن را كه كمك مى خواست كشتند و مال او را به فرد ديگر دادند .
مردم از اين جريان شگفت زده شدند و آن را به يكديگر مى گفتند تا جريان به حضرت داود رسيد و از اين كار گرفته خاطر شد .
پس از خداوند خواست علم به حقايق امور را از او بگيرد و خداوند چنين نمود و سپس به او وحى كرد : ميان مردم با بيّنه ها حكم نموده و علاوه بر آن از آنان بخواه كه به نام من سوگند ياد كنند .(45)
اين روايت را علاّمۀ مجلسى از محمّد بن يحيى ، از احمد بن محمّد ، از حسين بن سعيد ، از فضالة بن ايّوب ، از ابان بن عثمان ، از كسى كه به او خبر داده ، روايت نموده است و همان طور كه مى بينيد ابان بن عثمان سند روايت را ناتمام نقل كرده ، گذشته از اين ، او خود نزد برخى از بزرگان مانند علاّمۀ حلّى مورد قبول نيست .
در اين روايت ، مورد اختلاف مال و ثروت بيان شده است ، در روايت ديگر فرد شكايت شده ادّعاى شاكى را قبول داشته و شاكى معتقد بوده است كه جوانى بدون اجازۀ او وارد باغ او شده و درختان انگور او را خراب كرده و جوان نيز اين شكايت را قبول داشته . حضرت داود بر اساس حكم واقع به نفع جوان حكم مى كند و باغ را به جوان تحويل مى دهد... .(46)
و در روايت ديگر كه در آن تصريح شده حضرت داود يك بار بر اساس حكم واقع قضاوت كرده است - نه بر اساس بيّنه - اختلاف دربارۀ مالكيّت گاو بوده است و هر يك از دو نفر براى خود بيّنه اقامه نموده بودند... .(47)
-----------------------------------------------------
45) بحار الأنوار : 10/14 ، و شبيه آن در وسائل الشيعة : 167/18 .
46) رك : بحار الأنوار : 6/14 .
47) رك: بحار الأنوار: 7/14. در مستدرك الوسائل: 361/17 اين موارد را به عنوان يك روايت نقل كرده است.
بازديد امروز : 3375
بازديد ديروز : 48794
بازديد کل : 133238518
|