پيشگوئى ديگر قرآن دربارهٔ بنى اميّه
در کتاب «اعجاز پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ...» می نویسد : در قرآن كريم از بنى اميّه به شجره ملعونه تعبير شده است و بنا به نقل ابن ابى الحديد مورّخين و محدّثين از عبدالله بن عبّاس - پسرعموى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم - نقل مى كنند: پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم شبى در خواب ديد كه گروهى بوزينه بر منبر آن حضرت بالا و پايين مى روند. پس از اين رؤيا، رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در غمى بزرگ فرو رفت؛ به طورى كه از فكر اين رؤيا آسوده نبود تا آنكه سوره قدر بر آن حضرت نازل شد و سبب آرامش رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم گرديد.
بر اساس تفسير مفسّرين قرآن، آيه شريفه زير اشاره اى است به خواب رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در اين مورد كه مى فرمايد:
«وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحاطَ بِالنَّاسِ وَما جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتى أَرَيْناكَ إِلّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِى الْقُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَما يَزيدُهُمْ إِلّا طُغْياناً كَبيراً».(335)
(اى محمّد؛) زمانى را ياد آور كه به تو گفتيم: پروردگارت به مردم احاطه دارد، (پس در ابلاغ رسالت انديشه مكن) و ما خوابى را كه بر تو نموديم، آن را قرار نداديم مگر آزمايش مردم و شجره ملعونه در قرآن (دودمان بنى اميّه)، و ما كافران را مى ترسانيم و ترساندن ما چيزى بر آنان زياد نكند مگر طغيانى بزرگ.(336)
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم پس از اين رؤيا، بسيار نگران بود، به طورى كه بعضى گويند: تا آخر عمر، خنده از لبان آن حضرت گرفته شد.
در اين آيه به شجره ملعونه - كه همان دودمان بنى اميّه اند - به وضوح اشاره شده است.
در سال 41 هجرى، پس از صلح امام حسن عليه السلام با معاويه، سفيان بن ابى ليلى، نزد امام حسن عليه السلام آمد و گفت: سلام برتو اى زبون كننده مؤمنان!
امام حسن عليه السلام فرمود:
بنشين، خدايت رحمت كند؛ براى پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم پادشاهى بنى اميّه آشكار شد و در خواب چنين ديد كه آنان يكى پس از ديگرى بر منبر او بالا مى روند و اين كار بر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم گران آمد و خداوند در اين باره آيتى از قرآن نازل كرد و خطاب به پيامبر چنين فرمود: «و آن خوابى را كه به تو نموديم جز براى آزمايش مردمان قرار نداديم و آن شجره ملعونه در قرآن...».
و از پدرم على - كه رحمت خدا بر او باد - شنيدم كه مى فرمود: به زودى خلافت اين امّت را مردى فراخ گلو و شكم گنده بر عهده خواهد گرفت.
پرسيدم: او كيست؟
فرمود: معاويه است.
و پدرم به من فرمود: قرآن از پادشاهى بنى اميّه و مدّت آن خبر داده است و خداوند متعال مى فرمايد: «شب قدر بهتر از هزار ماه است» و افزود: اين هزار ماه مدّت پادشاهى بنى اميّه است.(337)
در اين نقل، پيشگوئى ديگرى شده كه دليل ديگرى بر صحّت آن است و آن: مدّت حكومت بنى اميّه است كه هزار ماه به طول انجاميده است و در طول اين مدّت چه ظلم ها و ستم هاى فراوانى كه بر خاندان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم و ساير مردم وارد ساختند.
علماى معروف اهل تسنّن در روايات متعدّد، آياتى از قرآن را دربارۀ فتنه بنى اميّه نقل كرده اند كه بايد وسيله عبرت براى همه كسانى باشد كه به معاويه و ساير بنى اميّه نگاهى مثبت دارند.
در اين روايات بنى اميّه به عنوان امامان كفر و دشمنان دين معرّفى شده اند. بنابراين در ميان اهل تسنّن، گروهى كه معاويه را مسلمان و خليفه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مى دانند! بايد در عقيده خود تجديد نظر نموده و قلب خود را از علاقه ومحبّت به آن پاك نمايند.
آيا سزاوار است كسانى كه خود را جزئى از ملّت اسلام مى دانند و خود را تابع آئين رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مى شمارند، دشمنان آن حضرت و دشمنان خاندان آن بزرگوار را احترام بگذارند و آنان را جانشين و خليفۀ رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بدانند؟!
آيا كسانى كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرموده است آنان را به صورت ميمون و خوك ديده ام، لياقت رهبرى آئين آن حضرت را دارند؟!
آيا خوك و ميمون و كسانى كه در سيرت آن حيوانات مى باشند، قدرت دارند بشر را به سوى حق راهنمايى نموده و حقيقت را براى مردم روشن سازند؟!
خطيب بغدادى در «تاريخ بغداد» مى گويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:
أريت بني اُميّة في صورة القردة والخنازير، يصعدون منبري، فشقّ ذلك فأنزلت «إنّا أنزلناه في ليلة القدر».
بنى اميّه را نشانم دادند كه به صورت ميمون ها و خوك ها بر منبرم بالا مى روند. اين بر من سخت آمد پس آيه نازل شد كه:«همانا ما نازل نموديم او را در شب قدر».
و نيز گفته است كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:
أريت بني اُميّة يصعدون منبري، فشقّ عليّ فأنزلت «إنّا أنزلناه في ليلة القدر».(338)
بنى اميّه را نشانم دادند كه بر منبرم بالا مى روند. اين بر من سخت آمد پس نازل شد: «همانا ما نازل نموديم او را در شب قدر».
سيوطى در «الدّر المنثور» نقل كرده است:
رأى رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم بني فلان ينزون على منبره نزو القردة، فساءه ذلك، فما استجمع ضاحكاً حتّى مات و أنزل اللَّه: «وَما جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتى أَرَيْناكَ إِلّا فِتْنَةً للنّاس».
«رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم ديد كه بنى اميّه بر منبر او مى جهند همچون جهيدن ميمون ها، پس از اين موضوع ناراحت گشت، پس با كسى در حال خنده گرد نيامد تا از دنيا رفت، خداوند اين آيه را نازل فرمود: «ما رؤيايى را كه نشانت داديم قرارنداديم مگر براى امتحان مردم».
و نيز سيوطى روايت كرده است: رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:
أريت بني اُميّة على منابر الأرض وسيتملّكونكم فتجدونهم أرباب سوء.
بنى اميّه را نشانم دادند كه بر منبرهاى زمين قرار گرفته اند و به زودى مالك شما مى گردند! آنگاه آنان را اربابانى بد مى يابيد.
واهتمّ رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم لذلك؛ فأنزل اللَّه «وَما جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتى أَرَيْناكَ إِلّا فِتْنَةً للنّاس».(339)
«پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم از اين جريان غصّه دار شدند، پس خداوند اين آيه را نازل فرمود: «و ما قرار نداديم خوابى را كه به تو نشان داديم مگر امتحان براى مردم».
335) سوره إسراء، آيه 60.
336) در آيه شريفه، تلميحى زيبا بكار رفته و آن، نام «يزيد» است و اين موضوع كه وى طاغى بزرگى مى باشد.
337) اعجاز پيامبر اعظم صلى الله عليه وآله وسلم در پيشگويى از حوادث آينده: 302.
338) معاوية بن ابى سفيان: 38، از تاريخ بغداد: 44/9.
339) معاوية بن ابى سفيان: 28، از الدّر المنثور: 191/4.
بازديد امروز : 66185
بازديد ديروز : 237545
بازديد کل : 125242581
|