پيشگوئى رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم
درباره مرجئه و قدريّه
پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم كه از آينده و آيندگان باخبر بودند، براى كنترل نقشه هاى شوم خائنانى كه پس از آن حضرت تفرقه افكنى مى كردند، مردم را از آنچه بر سرشان خواهد آمد آگاه ساختند و با گفتارهاى هدايت كننده خود، مردم را از آينده شوم و خطرناك و پيدايش روش ها و فرقه هاى فكرىِ گمراه كننده، باخبر ساختند؛ تا نه تنها مردم از فريب خوردن توسّط آن فرقه ها از ثقلين جدا نگردند، بلكه طغيان حكومت هاى ظالمانه را مهار كرده و آن را كنترل كنند؛ ولى متأسّفانه مردم راهنمايى هاى پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم را ناديده گرفتند و هر گروهى به يك سو شتافتند و حاكمان بنى اميّه به حكومتِ دلخواه خود پرداختند.
اكنون نمونه اى از راهنمايى هاى آن حضرت را نقل مى كنيم:
«همانگونه كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مردم را از امويان برحذر داشت و وليد را در كفّه فراعنه قرار داد و او را همسنگ آنان شمرد، پيش از آنكه مردم چيزى درباره قدريّه و مرجئه بدانند، آنان را نكوهيد و بر قرنهاى آينده به طور كلّى و بر قرن اوّل به ويژه حجّت را تمام كرد و فرمود: «دو گروه از امّت من، از اسلام بهره اى ندارند: مرجئه و قدريّه.»(268)
نيز فرمود: «از قدر (و قدرى گرى) بترسيد كه شعبه اى از مسيحيّت است.»(269)
همچنين فرمود: «خداوند بر زبان هفتاد پيامبر، دو گروه از امّت مرا لعنت كرده است: قدريّه و مرجئه كه مى گويند ايمان تنها اقرار است و در آن عمل نيست.»(270)
همچنين درباره ايمان و اسلام فرمود: «ايمان، به دل و زبان و هجرت با جان و مال است.»(271)
نيز فرمود: «ايمان به آرزو و به خود بستن نيست؛ بلكه چيزى است كه در دل جاى می گيرد و عمل آن را تصديق مى كند.»(272)
همچنين فرمود: «ايمان و عمل دو برادر شريك هستند كه به يك ريسمان بسته شده اند و خداوند هيچيك را بى آن ديگرى نمى پذيرد.»(273)
نيز فرمود: «هيچيك از شما ايمان نياورده است، مگر آنكه من از فرزندان و پدر و مادرش و همه مردم نزدش محبوبتر باشم.»(274)
نيز فرمود: «هيچ ايمانى بى عمل و هيچ عملى بى ايمان، پذيرفته نمى شود.»(275)
همچنين فرمود: «ايمان بنده استوار نمى شود، مگر آنكه دلش استوار شود و دلش استوار نمى شود مگر آنكه زبانش استوار شود و وارد بهشت نمى شود؛ مگر آنكه همسايه اش از گزندش در امان باشد»(276).(277)
268) كنز العمّال: 188/1، به روايت بخارى در تاريخ خود، نسائى، ابن ماجه، خطيب و طبرانى.
269) همان: 119، به روايت ابن ابى عاصم، طبرانى و ابن عدى.
270) همان: 135/4 به روايت ديلمى از حذيفه و حاكم از ابوامامه.
271) همان: 24/1 به روايت عبدالخالق بن زاهر در اربعين خود.
272) همان: 25 به روايت ابن نجّار.
273) همان: 36 به روايت ابن شاهين.
274) همان: 37 به روايت احمد، بيهقى، نسائى و ابن ماجه.
275) همان: 68 به روايت طبرانى.
276) مجمع الزوائد: 53/1 به روايت احمد.
277) از ژرفاى فتنه ها: 484/2.
بازديد امروز : 0
بازديد ديروز : 224976
بازديد کل : 122414455
|