امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
از شرایط مهمّ خلافت

از شرایط مھمّ خلافت

یکی از اموری که باید در خلیفه و جانشین رسول خدا صلّی الله علیه وآله وجود داشته باشد، آگاھی از ھمۀ خوبی ھا و بدی ھاست. اگر جانشین رسول خدا صلّی الله علیه وآله دارای چنین علمی نباشد، چه امتیازی بر دیگران دارد؟ بدیھی است کسانی که علم و آگاھی دارند با دیگران مساوی نیستند؛ به این جھت باید کسی به عنوان خلیفه انتخاب شود که دارای علم و آگاھی از خوبی ھا و بدی ھا باشد.

خداوند در قرآن می فرماید: «هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ»(۱) ’’ آیا کسانی که علم [به حقایق] دارند با کسانی که تهی از علم اند یکسانند؟ ‘‘

بنا بر این خلیفهٔ رسول خدا صلّی الله علیه وآله  باید کسی باشد که عالم به خوبی ھا و بدی ھاست.

به این مناسبت جریان مناظرهٔ جالبی را که میان یکی از علماء شیعه به نام علی بن میثم رحمه الله(۲) و یکی از علمای سنّی به نام ابو الھذیل علاف(۳) واقع شدہ نقل می کنیم.

علی بن میثم از ابو الھذیل سؤال کرد:

آيا نمى‏ دانى كه شيطان نهى مى‏ كند از همۀ خيرات و امر مى‏ كند به جميع بدی ها؟

ابو الهذيل گفت: بلى مى‏ دانم.

على بن ميثم رحمه الله فرمود: جايز است كه امر كند به همه بدی ها و نداند بدی ها را، و نهى كند از همه خوبی ها و نداند آنها را؟

ابو الهذيل گفت: جايز نيست.

پس ابو الحسن رحمه الله گفت: به تحقيق ثابت شد كه شيطان مى‏ داند خير و شرّ همه را.

ابو الهذيل گفت: بلى.

ابو الحسن گفت: پس خبر ده مرا از امامى كه اعتقاد به او دارى بعد از رسول صلّى الله عليه وآله آيا مى‏ داند همه خير و شر را؟

علّاف گفت: خير.

على بن ميثم به او گفت: بنا بر اين شيطان أعلم است از امام تو! پس ابو الهذيل ساكت شد.(۴)


۱۔ سورۂ زمر، آیۀ: ۹.

۲۔ ابو الحسن على بن اسماعيل بن شعيب بن ميثم بن يحيى التمّار كوفى، ساكن بصره بود و از متكلمين برجسته و سرشناس شيعه مى‏ باشد و با ابو الهذيل و نظّام گفتگوهائى داشتند. از كتاب هاى اوست: «الامامة»، «كتاب الطلاق»، «كتاب النكاح»، «كتاب مجالس هشام بن حكم» و «كتاب المتعة».  «رجال النجاشى» ص ۲۵۱ شماره ۶۶۱.

۳۔ محمّد بن الهذيل بن عبيد الله بن مكحول، معروف به ابو الهذيل علّاف از بزرگان معتزله بود و كتاب هائى در دفاع از آنها نوشته است. او از اهل بصره بود سپس به بغداد آمد. ابو الهذيل خبيث القول و باعث تفرقه اجماع مسلمانان بود. «تاريخ بغداد» ۳/ ۳۶۶ شماره  ۱۴۸۲ ابو الهذيل در سال ۱۳۵ هجرى قمرى در بصره به دنيا آمد و تا پيش از سال ۲۰۴ هجرى قمرى كه مأمون او را به بغداد فرا خواند از آنجا بيرون نرفت. شهرت او به علّاف براى اين است كه خانه‏ اش در بصره، در كوى علّافان قرار داشت. وى در جدل قوىّ و ماهر بود، چه روزگارى كه او در آن زندگى مى‏ كرد، عصر جدل و احتجاج و نقض و ابرام آراء بوده است ... ابو الهذيل معتقد بود كه اهل آخرت به آنچه از آنها سر مى‏ زند مجبورند و دوزخيان بدون اراده و اختيار سخن مى ‏گويند و در جهان آخرت هيچ كس قادر بر انجام دادن كار و گفتارى نيست ... راوندى در كتابش به نام «فضائح المعتزله» آراى ديگرى به او نسبت داده ... شهرستانى ادّعا كرده كه ابو الهذيل به پيروى از ده قاعده از استاد خويش واصل بن عطاء متمايز مى‏ شود. «شيعه در برابر معتزله و اشاعره» ص ۱۶۴- ۱۶۷.

۴۔ دفاع از تشيّع، ص: ۵۳.

 

 

 

بازدید : 696
بازديد امروز : 37845
بازديد ديروز : 98667
بازديد کل : 133897278
بازديد کل : 92609838