کتاب : «امیرالمؤمنین علی علیه السلام و عصر ظهور»
عالم نامرئى
هر انسانى قبل از آنكه داراى بُعد جسمانى باشد داراى بُعد روحى است. بنابراين بايد در فكر بُعد روحى خويشتن باشد و تنها خود را يك وجود جسمانىِ محض نداند. آيا ما داراى روح نيستيم؟! آيا روح ما قبل از جسم ما خلق نشده است؟! آيا عظمت و برترى روح ما بر جسم ما قابل انكار است؟! آيا قواى جسمى را مى توان با قواى روحى مقايسه نمود؟! و ده ها سؤال ديگر با وضوح اينگونه مطالب پس چرا ما در انديشه روح و مسائل معنوى خود نيستيم و چرا ما وجود خود را تنها به عنوان يك موجود جسمانى (بدون توجّه به مسائل معنوى و روحى) پذيرفته ايم؟!
هر انسانى با عالم به مرئى در ارتباط است.
همانگونه كه در جهان ما خوبى ها و بدى ها، پاكى ها و ناپاكى ها وجود دارد جهان نامرئى نيز همينگونه است. همانگونه كه در عالم غيب ملائكه وجود دارند و خوبى ها را به انسان ها الهام مى كنند شياطين نيز وجود دارند و بدى ها و ناپاكى ها را در قلب مردم وسوسه مى كنند. همانگونه كه ارواح مؤمنين واولياء خدا در آن عالم وجود دارند، ارواح پست و شرير نيز وجود دارند.
بنابراين الهاماتى كه به انسان هاى نيك كردار به وسيله ملائكه مى شود يا وساوسى كه بر دل مردم بدرفتار توسّط شياطين و اجنّه مى نشيند، دليل بر اين است كه هر انسانى با عالم نامرئى در ارتباط است.
تسلّط آن ها بر قلوب و افكار ما نه تنها دليل براى ارتباط انسان ها با عالم نامرئى مى باشد، بلكه دليل بر نوعى «حاكميّت عالم غيب» بر جهان مرئى ما است. همانگونه كه اينگونه ارتباطات، دليل بر سنخيّت قلب ما با جهان نامرئى نيز مى باشد.
بازديد امروز : 122205
بازديد ديروز : 232107
بازديد کل : 124098214
|