حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام
پس از غصب خلافت ساکت ننشستند
پس از جریان سقیفه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام ساکت ننشستند بلکه ده ها بار مخالفت خود را با آن اظهار نموده و خلافت را حقّ خود دانسته اند، ولی برای این کار قیام نکردند. باید توجّه داشته باشیم که قیام نکردن به معنای سکوت کردن نیست. دلیل عدم قیام آن حضرت هم عدم یاوران بوده است که خودشان فرموده اند.
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در يكى از خطبه هاى خود در پيرامون سقيفه مى فرمايند:
فَنَظَرْتُ فَإِذا لَيْسَ لي مُعينٌ إِلّا أَهْلُ بَيْتي فَضَنِنْتُ بِهِمْ عَنِ الْمَوْتِ، وَأَغْضَيْتُ عَلَى الْقَذى، وَشَرِبْتُ عَلَى الشَّجى، وَصَبَرْتُ عَلى أَخْذِ الْكَظْمِ، وَعَلى أَمَرَّ مِنْ طَعْمِ الْعَلْقَمِ.
چون مخالفين خلافت را كه حقّ من بود غصب كردند؛ پس (در كار خويش) انديشه كرده ديدم در آن هنگام به غير از اهل بيت خود ياورى ندارم، راضى نشدم كه آنها كشته شوند، و چشمى كه خاشاك در آن رفته بود بهم نهادم با اينكه استخوان گلويم را گرفته بود، آشاميدم، و برگرفتگى راه نفس (از بسيارى غم و اندوه) و بر چيزهاى تلخ تر از طعم علقم (كه گياهى است بسيار تلخ) شكيبائى نمودم.(۱)
(۱) نهج البلاغه، فيض الإسلام خطبۀ 26 ص 92 .
بازديد امروز : 37559
بازديد ديروز : 111070
بازديد کل : 136414691
|