ادّعای بی دلیل
* علمای اهل تسنّن، جمله ای را که رسول خدا صلّی الله علیه وآله در خطبۀ غدیر فرموده اند: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» به معنای دوستی و محبّت گرفته اند نه اولی به نفس بودن و سروری بر همه و این کاملاً اشتباه است به دلیل های فراوانی که وجود دارد.
یکی از آن ادلّه این است. اگر خطبه یا نوشته ای جمله های آن از هم جدا باشد و در ارتباط با هم نباشد، در معنی نمودن آن ها می توان به جملات دیگر توجّهی نکرده و جملۀ مورد نظر را معنی نمود. امّا اگر خطبه یا نوشته ای مطالب آن مربوط به یکدیگر باشد، از نظر علمی هیچگاه نمی توان یکی از جمله های آن را بدون توجّه به ارتباط آن با جمله های دیگر معنی نمود؛ زیرا جمله هایی که در یک خطبه یا یک نوشته با هم در ارتباط هستند، باید به ارتباط آن ها با یکدیگر توجّه کرد و سپس جملۀ مورد نظر را معنی نمود.
با توجّه به این مقدّمه چون خطبۀ عظیم غدیر دارای جمله های زیادی است و با هم در ارتباط هستند، اگر جمله ای از آن خطبه را بخواهیم معنی کنیم باید جمله های دیگر را نیز در نظر داشته باشیم و چون جملۀ «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» را به معنای محبّت و دوستی معنی کنیم با بسیاری از جمله های دیگر این خطبه منافات دارد، نمی توانیم آن را به معنای دوستی معنی کنیم.
نکتۀ مهمّ این است که در خود این جمله دلایل و قرائنی است که نمی توان را به معنای دوستی معنی کنیم.
بنابراین به هیچ وجه نمی توان گفتار رسول خدا صلّی الله علیه وآله را که فرمودند: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» دلیل بر محبّت و دوستی بگیریم. پس معنای صحیح آن همان اولی به نفس بودن و سروری است و هیچ راهی وجود ندارد که ما این جملۀ رسول خدا صلّی الله علیه وآله را به معنای محبّت و دوستی بگیریم پس معنایی که علمای اهل تسنّن برای این جمله کرده اند ادّعایی است بدون دلیل.
بازديد امروز : 37561
بازديد ديروز : 111070
بازديد کل : 136414693
|