تشکیل سقیفه در پنهانی
یا
سقیفه و آرزوهای بر باد رفتۀ انصار
تعدادى از انصار كه خواهان انحصار بوده و در زير پوشش استدلال به نصرت و يارى رسول گرامى صلّی الله علیه وآله انحصارطلبى را برگزيده بودند، در سقيفه جمع گشتند. و همان گونه كه علماى شيعه و سنّى نوشته اند بدون اطّلاع و آگاهى ساير انصار و تمامى مهاجرين، قريش و بنى هاشم، برنامه اى را آغاز كردند كه نه تنها خود از آن هيچ بهره اى نبردند كه برخى از آنان شرمسار و سرافكنده بالإجبار سقيفه را ترك كرده و با دلى پر از غم و اندوه راهى خانه هاى خويش گشتند.
آنان گرچه در لحظه هاى اوّل، دنيا را به كام خود مى ديدند و در عالم خيال «سعد بن عباده» را رهبر مسلمين مى پنداشتند؛ ولى چند لحظه بيش نگذشت كه دو تن از انصار خود را به خانۀ رسول خدا صلّی الله علیه وآله رساندند و مخفيانه، بدون خبر و آگاهى مردمان، ابوبكر و عمر را از اجتماع تعداى از انصار در سقيفه مطّلع ساختند. وآن دو كه مى دانستند جمع شدن گروهى از انصار زنگ خطر براى ربودن كرسى خلافت است، بدون هيچ گونه درنگ خود را به سايبانى كه پايه هاى آن چوبين بود! يعنى سقيفه بنى ساعده رساندند.
آن ها با رها ساختن پيكر پاك رسول خدا صلّی الله علیه وآله و رساندن خود به سقيفه، دعوا و نزاع شدیدی به راه انداختند.
***
آن ها در سقیفه سعد بن عباده را كه خود را لايق خلافت مى دانست و بر كرسى رهبرى سوار مى پنداشت به زيردست و پا لگدمال افراد كردند!
اكنون سئوالاتى بس مهمّ به نظر مى آيد كه لازم است كاملاً مورد دقّت و توجّه قرار گيرد:
چرا سعد بن عباده و عدّه اى از انصار بدون آگاهى اكثريّت قريب به اتّفاق مسلمانان در سقيفه جمع گشتند؟
چرا ابوبكر، عمر و ابوعبيده مخفيانه و بدون آگاه نمودن افراد ديگر به آن ها پيوستند؟
چرا آنان پيكر پاك رسول خدا صلّی الله علیه وآله را رها ساختند.
* * * *
عدّه اى سقيفه را مركز بیعت براى تعيين خليفه مى دانند، بنابراين، بايد در جوّ سقيفه بحث و استدلال حاكم باشد تا بتوانند بهترين فرد معرّفى و انتخاب نمايند؛ زيرا كسى كه مى خواهد خلافت و حكومت را به دست گيرد، بايد ثابت کند داراى بهترين صفات رهبرى و برجسته ترين خصلت پيشوايى است و از همگان در اين جهت سبقت دارد.
بازديد امروز : 49419
بازديد ديروز : 106200
بازديد کل : 135539544
|