ناپديد شدن ارتشيان
در جنگهاى جهانى
يكى از شگفت انگيزترين رويدادهاى ناشناخته جهان كه دانشمندان و پژوهشگران را به انديشه و تفكّر دربارۀ عالم غيب و جهان نامرئى وادار ساخت، جريان ناپديد شدن هاى متعددى بود كه براى افراد در گوشه و كنار جهان واقع شده و همۀ سياستمداران دنيا را مات و مبهوت ساخته است! يكى از نويسندگان در اين باره مىنويسد:
تاكنون هيچيك از دانشمندان به راز ناپديد شدن ناگهانى افراد بشر، پى نبردهاند. البته برخى از دانش پژوهان درباره ناپديد شدن كشتىها و هواپيماها در منطقه مشهور مثلث برمودا، نظريات علمى و غير علمى ارائه مىدهند، ولى اين ناپديد شدن ها تنها اختصاص به منطقه مثلث برمودا ندارد و گهگاه در گوشه و كنار اين جهان وقايعى نظير آن اتفاق مىافتد كه بشر، با دانش كنونى خويش از ارائه هرگونه دليل منطقى براى اين رويدادهاى شگفت انگيز، عاجز است و چارهاى جز آن ندارد كه گناه اينگونه حوادث را به گردن نيروهاى ماوراء الطبيعه كه ماهيّت آن ها هنوز براى بشر معلوم نيست بيندازد.(1)درباره ناپديد شدن افراد ارتش، تاكنون چند فقره حادثه در تاريخ ثبت شده است. يكى از حوادث، مربوط به چهار هزار سرباز تعليم ديده و كاملاً مجهز است كه در زمان جنگ هاى اسپانيا، يك شب در كنار رودخانه كوچك اطراق كردند: بامداد روز بعد، اين افراد با سرنوشتى عجيب و باور نكردنى ميعاد داشتند. اردوى خود را برچيدند و به سوى دامنۀ تپه براه افتادند و ديگر هيچ كس آنان را نديد و از آنان خبرى به دست نيامد.
650 سرباز فرانسوى نيز هنگامی كه در سال 1858 به سوى «سايگون» در هند و چين در حركت بودند به همين سرنوشت گرفتار شدند و در دهكدۀ هموارى كه فقط 25 كيلومتر با شهر فاصله داشت، همگى با هم ناپديد شدند.
اسناد نظامى جديد، از جزئيات يك ماجراى اسرار آميز كه در سال 1939 اتّفاق افتاد، پرده بر مىدارد. در تاريخ 10 دسامبر همان سال، ژاپنىها «نانكينگ» را فتح كردند. سربازان چينى به دستور سرهنگ «لى فوسين» به منطقهاى در جنوب «نانكينگ» گسيل شدند. دو ساعت بعد، معاون فرمانده به اطلاع او رساند كه افراد، به پيام هاى راديوئى آن ها پاسخ نمىدهند و معلوم نيست به چه سرنوشتى دچار شدهاند. هنگامى كه بقيۀ افراد به آن نقطه رسيدند، مشاهده كردند كه اسلحۀ سربازان در كنار اجاقهاى كوچكى كه درست كرده بودند افتاده است، ولى اثرى از افراد به چشم نمىخورد. اين تصوّر كه كليّۀ افراد، موضع خود را رها كرده و در آن دهكده متوارى شده بودند، بعيد به نظر مىرسيد، زيرا نيروهاى دشمن بلافاصله آن ها را مىديدند و دستگيرشان مىكردند. اسناد و مدارك ژاپنىها نيز نشان مىدهد كه در آن لحظات حسّاس، سربازان چينى را كه تعداد آن ها به 2988 نفر مىرسيدند نديدند.(2)در سال 1939، هنگامى كه نيروهاى چينى در برابر پيشروى منظم ارتش مكانيزه ژاپن مقاومت مىكردند، به سربازان چينى فرمان داده شد كه در منطقۀ «نانكينگ» همچنان به پايدارى خود ادامه دهند. در 16 مايلى يك موضع مهمّ نظامى كه در نزديكى تنها پل آنجا قرار داشت ، 3100 سرباز چينى، تحت فرماندهى كلنل «لى فوسين» خود را براى يك نبرد سخت و نوميدانه آماده كرده بودند. كلنل «لى فوسين» به دقّت، موقعيّت كليه افراد خود را مورد بازرسى قرار داد و سپس به قرارگاه خود كه در حدود يك مايل با صفوف ارتش فاصله داشت عزيمت نمود.
بامداد روز بعد، هنگامى كه كلنل از خواب برخاست، دستيارانش به او اطّلاع دادند كه جناح راست خط دفاعى لشكر، به علائم آنان پاسخ نمىدهد. كلنل از اين پيام، سخت حيرت كرد و دوباره براى سركشى به آنجا رفت، امّا در كمال تعجّب مشاهده نمود كه از اين تعداد، فقط 112 تن، نزديك پل موضع گرفتهاند و از 2988 نفر بقيّه كمترين اثرى وجود ندارد. آن ها به كلّى ناپديد شده بودند!
اسلحۀ سربازان، هنوز دست نخورده در آنجا به چشم مىخورد و چاى و برنجى كه روى اجاق هاى كوچك، آماده شده بود، هنوز گرم بود. هيچگونه آثارى از كشمكش و جدال كه امكان داشت در تاريكى شب صورت گرفته باشد به چشم نمىخورد و تمام تجهيزات و وسايل نظامى و شخصى نيز كه سربازان، شب گذشته به جاى گذاشته بودند همچنان در اطراف اجاقها ديده مىشود. امّا با اين حال، يك لشكر كامل ناپديد شده بودند!
چه اتّفاقى رخ داده بود؟ هيچ كس نمىدانست. حادثه چنان سريع اتفاق افتاده بود كه حتّى افراد باقيمانده نيز اظهار بى اطلاعى مىكردند!
دربارۀ اين رويداد بسيار عجيب، مىتوان چند حدس زد. بيائيد اين حدس و گمان ها و ابعاد گوناگون اين حادثه را با هم مورد بررسى قرار دهيم:
ابتدا فرض كنيم كه جنگجويان ژاپنى، با استفاده از تاريكى شب، موفق شده باشند بىآن كه توجّه نگهبانان را جلب كنند، ماهرانه از پل گذشته، يا شناكنان خود را به سوى رودخانه رسانده باشند، سپس به اردوى سربازان چينى شبيخون زده باشند. در اين صورت چگونه مىتوان باور كرد كه يك دسته كماندوى ژاپنى ـ هر قدر هم زبده و ورزيده بوده باشند ـ بتوانند در حدود 3000 سرباز آمادۀ نبرد را بى آن كه قطرۀ خونى ريخته شود اينطور بىسر و صدا ربوده با خود ببرند و همه اين كارها آن چنان برق آسا صورت گرفته باشد كه حتّى يكى از سربازان نتواند خود را به اسلحهاش رسانده شليك كند! براى انجام چنين عملياتى، دست كم به تعداد قابل ملاحظهاى كماندوى ژاپنى نياز است تا بتوانند چنين برق آسا، در حدود سه هزار سرباز چينى را دستگير ساخته و بربايند؟ از آنى گذشته، اگر هم فرض كنيم كه يك چنين عمليات قهرمانى صورت گرفته باشد، بعيد به نظر مىرسد كه ژاپنىها، چنين موفقيت بزرگى را مسكوت گذاشته و در تبليغات جنگى خود منعكس نكنند!
حال فرض كنيم كه سربازان ارتش چين، به طور دستِ جمعى مواضع خود را ترك گفته و به خطوط ژاپنىها گريخته و تسليم شده باشند. باز هم، چنين اقدام بزدلانهاى، خوراك خوبى براى آسياب تبليغات ژاپن بشمار خواهد رفت. در چنين مواقعى، دست كم، گزارش عمليات يعنى گزارش مربوط به دستگيرى و يا تسليم 2988 سرباز چينى بى درنگ به مقامات مافوق داده خواهد شد، در حالی كه در مدارك رسمى ژاپن، چنين گزارشى منعكس نشده است .
دستهاى از سربازان چينى كه روى پل موضع گرفته بودند، همچنين افرادى كه در آن شب به پاسدارى مشغول بودند سوگند ياد كردند كه در ساعات تاريكى، هيچ صدائى نشنيده و هيچ حركت مشكوكى مشاهده نكردهاند. آنان بر اين گفته تأكيد داشتند كه در شب ساعات تاريكى، هيچ صدائى نشنيده و هيچ حركت مشكوكى مشاهده نكردهاند. آنان بر اين گفته تأكيد داشتند كه در شب حادثه، هيچ كس ـ چه دوست و چه دشمن ـ از پل عبور نكرده است. دستياران كلنل نيز قسم مىخوردند كه هيچ بيگانهاى به اردوى آن ها نزديك نشده است.
با اين حال ، 2988 سرباز چينى بى آن كه نشانهاى از خود باقى گذارند ـ ناپديد شدند و براى نمونه ، حتّى از يكى از آنان خبرى به دست نيامد!
(1) عجيب تر از علم : 271.
(2) عجيب تر از علم : 272.
بازديد امروز : 49417
بازديد ديروز : 106200
بازديد کل : 135539543
|