محدوديّت علم
عامل ديگرى كه سبب نااُميد شدن مردم از علم و دانش مى شود ، محدوديّت آن است ؛ به ويژه درباره روح كه بشر پيرامون آن از علمى اندك برخوردار است . قرآن در اين باره مى فرمايد :
«وَما اُوتيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلّا قَليلاً» .(216)
از دانش ، چيزى جز مقدارى اندك داده نشده ايد .
تا وقتى كه مغز آدمى كارآيى كامل نداشته باشد و حتّى نابغه ترين دانشمندان فقط از جزئى اندك از مغز خود استفاده كنند ، بشر چگونه مى تواند رازهاى عظيم و ناگشوده جهان بزرگ را درك كند ؟
اين حقيقتى است كه در روايات خاندان وحى عليهم السلام به آن تصريح شده و غرب تازه به آن راه يافته است . تا وقتى كه زمان غيبت ادامه داشته باشد و بشر به تكامل عقلى نرسيده و كارآيى مغز كامل نشود علم و دانش نيز در محدوديّت خواهد بود.
با اين بيان ، علم و دانشِ محدود چگونه مى تواند پاسخگوى مشكلات ناشناخته باشد و چگونه مى تواند جهان تاريك را به مدينه فاضله تبديل كند؟
بر اثر پاسخگو نبودن دانش به بسيارى از پرسشهاى جامعه و بى جواب ماندن بسيارى از مشكلات ، مردم آگاه شدند كه علم و دانش نمى تواند ناهنجارى هاى جامعه و مشكلات آن را برطرف سازد .
اين ، حقيقتى است كه بسيارى از دانشمندان به آن اعتراف نموده اند . ما در اينجا به نقل چند گفتار از آنها اكتفا مى كنيم :
1 - علم حدود دقيقاً مشخّصى دارد و هرگز نمى تواند جز چگونگى پديده هاى مورد بررسى چيزى به ما بدهد . علم در واقع به ما مى گويد كه چگونه زمين دور خورشيد مى گردد ، چگونه انسانها زاده مى شوند و مى ميرند اما نمى تواند پاسخگوى چراها باشد يعنى جز مقصودى كه احتمالاً موضوع مورد تجربه خود تلويحاً بيان مى كند قصد ديگرى را آشكار سازد ... .(217)
216) سورۀ اسراء ، آيۀ 85 .
217) علم ، شبه علم و علم دروغين : 45 .
بازديد امروز : 7354
بازديد ديروز : 104560
بازديد کل : 134310961
|