امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
فرار ابوبکر از جنگ در غزوۀ اُحد

******************************

15 شوّال فرار عمر بن خطاب و ابوبکر بن ابي قحافه در جنگ اُحد، سال سوّم هـ ق

******************************


فرار ابوبکر از جنگ در غزوۀ اُحد


نمونه ‏اى از كارهاى ابوبكر علاوه بر غصب خلافت:

 دست به كارهائى زد كه حتّى دوستدارانش نيز، از شنيدن آن‏ها، شرمسار مى‏ شوند كه كوتاهترين فهرست آنها چنين است:

       فرمان كشتن عبّاس - عموى پيامبر - و على‏ عليه السلام - داماد او را - بدين دستاويز كه با وى‏ بيعت نكرده‏ اند، با بى ‏پروائى صادر کرد.
       فدك را بى‏ هيچ موجبى، از دختر پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلم بگرفت.
       خالد بن وليد را برخلاف فرمان قرآن، در كشتن مسلمانان آزاد گذارد.
       سخن پيامبر را از رواج بينداخت و به جاى «حىّ على خير العمل»  كه دستور پيامبر بود، «الصلوة خيرٌ من النوم» را در اذان و اقامه نماز رايج ساخت.
       مقرّرى دخترش عايشه و حفصه دختر عمر را، از بيت المال دوچندان كرد و از مقرّرى زهراى بتول‏ عليها السلام، دختر پيامبر بكاست.
       دانسته حقّ خلافت على‏ عليه السلام را غصب كرد.
       عمر را برخلاف دستور اسلام، از پس خود، به خلافت برگزيد.
       بدون دليل منطقى و موجب دينى، براى اينكه با فرمان‏هاى محمّد صلّى الله عليه وآله وسلّم آشكار مخالفت ورزد وصيّت كرد كه بى‏ اجازه پيامبر به خانه‏ اش داخل شوند و در كنار گوشش كلنگ به زمين بكوبند و پيكرش را پس از مرگ، در كنار پيكر پيامبر به‏ خاك بسپارند.
       و شگفتا كه اين مرد ساده‏ دل فريب از آن پيش هم دست به كارهاى نارواترى زده‏ بود كه مى‏ توان آن‏ها را چنين فهرست كرد:

       در جنگ اُحد و حنين فرار كرد و پيامبر خدا را تنها به دشمنان خدا سپرد.
       در نبرد خيبر از نيمه‏ راه جنگ بازگشت و پرچمى را كه حضرت محمّد صلّى الله عليه وآله وسلّم بدو سپرده‏ بود، به زمين نهاد.
       فرمان پيامبر را به جاى نياورده و با سپاه اُسامة بن زيد همراه نشد تا آنجا كه‏ حضرت محمّد صلّى الله عليه وآله وسلّم را به لعنت كردن خودش و يارانش ناگزير گردانيد. پيامبر در حقّ او و همدستانش بود كه فرمود: «جهّزوا  جبش اسامة، لعن الله من تخلّف عنه...» .
       با اينكه آشكارا مى‏ گفت، پيامبر هيچ‏كس را به جانشنى خود برنگزيده است؛ بى‏ پروا خويشتن را خليفه و جانشين پيامبر مى‏ خواند.
       پيكر بى‏ جان پيامبر راستين را، غسل ناكرده بر جاى نهاد و خود براى انتخاب‏ خليفه به سقيفه بنى‏ ساعده شتافت.

   دردا و دريغا كه مردم روزگار ما و خاصّه جوانان، از خاندانى كه از اين مرد، برجاى ماند آگاه نيستند و نمى‏ دانند بازماندگانش چه آتش‏ها روشن كرده و چه‏ خونريزى‏ هايى مهيبى را سبب شده‏ اند كه ما در اين باره نيز به چند يادآورى كوتاه‏ دست مى‏ زنيم:

       ابوبكر دو دختر داشت كه يكى عايشه همسر پيامبر بود و ديگر اسماء نام و «ذوالنطاقين» لقب داشت كه به همسرى در خانه زبير مى‏ زيست.
       هيچ مسلمانى نيست كه از آتش‏ افروزى‏ هاى عايشه كم و بيش خبر نداشته باشد و نداند كه او جنگ جمل را برپا كرد؛ شورش مردم بصره را موجب شد؛ نخستين بار او، حضرت على‏ عليه السلام را به كشتن عثمان بهتان زد و «پيراهن عثمان» را دستاويز معاويه گردانيد و پيكر بى‏ جان امام حسن‏ عليه السلام را به تير بست ...
       دختر ديگر ابوبكر، اسماء همسر زبير و مادر عبدالله و مصعب پسران زبير بود كه‏ همچون خواهرش عايشه يادگارهائى بس شوم و دل آزار از خود در تاريخ اسلام، برجاى نهاد كه كوتاه شدۀ آن‏ها بدين‏ گونه است:

       زبير همسر و عبدالله پسر اسماء از قهرمانان اصلى جنگ جمل بودند و به روى‏ حضرت علىّ مرتضى‏ عليه السلام تيغ كشيدند.
       خانۀ مصعب فرزند ديگر اسماء پناهگاه قاتلان امام حسين‏ عليه السلام و شهيدان دشت نينوا گرديد. شبث بن ربعى و قيس بن اشعث از ماجراجويان سپاه عمر بن سعد را در پناه‏ خود گرفت ولى مختار ثقفى را كه به خوانخواهى امام حسين‏ عليه السلام برخاسته بود بكشت.
       عبدالله پسر اسماء چون در پرتو عظمت  امام حسين‏ عليه السلام، جلال خود را در مكّه به خطر مى‏ ديد، باعث شد كه آن حضرت، خانۀ خود را به ناچار ترك كند و روى به كوفه‏ گذارد و سرانجام به راه حقّ و ديندارى و يكتاپرستى كشته شود.
       همين عبدالله چون بر مكّه و مدينه دست يافت، محمّد حنفيّه فرزند ديگر اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام را به زندان انداخت و به كشتن وى مصمّم گشت.

   اينها آثارى بود كه از رهگذر وجود دختران ابوبكر نصيب تاريخ اسلام و جوامع‏ اسلامى گرديد. امّا ابوبكر خواهرى نيز داشت كه يادگارهائى بس شومتر و دردانگيزتر از وى در تاريخ اسلام به يادگار مانده است.

   خواهر ابوبكر همسر اشعث بن قيس بوده و امّ فروه نام داشت.  اين زن فرزندانى به دنيا آورد كه هر يك به گونه‏ اى دست خود را به خون مردان‏ خاندان حضرت على‏ عليه السلام آغشته ساختند و جعده همسر امام حسن‏ عليه السلام كه به وى زهر داد، دختر همين زن و خواهرزادۀ ابوبكر بود ...

   اكنون اين پرسش پيش مى‏ آيد كه آيا خلافت ابوبكر با احكام قرآن، دستورهاى‏ حضرت محمّد صلّى الله عليه وآله وسلّم و رضايت خدا، سازگار بود؟! و آيا آنچه از خاندان او، خواهرش ودخترانش نصيب مسلمانان گرديد، پديده‏ هاى دينى و اسلامى بود؟! و در راه رضاى‏ خدا و منطبق با دستورهاى قرآن و حضرت محمّد صلّى الله عليه وآله وسلّم انجام مى‏ گرفت؟! و يا اينكه سبب‏ ساز  اين فجايع جانشكار تنها عشق وى به جاه و مقام و منصب و فرمانروائى بوده است؟!(1)


(1) تاريخ سياسى اسلام: 119 .


منبع : کتاب معاویه ج ... ص ...

 

 

بازدید : 10573
بازديد امروز : 0
بازديد ديروز : 69666
بازديد کل : 129466422
بازديد کل : 89912970