(29)
دعاى ديگر از امام زمان ارواحنا فداه
براى رهايى از سختى ها و حفظ شدن از دزدان
مرحوم آية الله شيخ على اكبر نهاوندى مى نويسد : شيخ على اكبر تهرانى - ساكن مشهد مقدّس - براى ما قضيّه اى تعريف كرد و گفت : عالم متّقى شيخ محمّد تقى تربتى - كه از دانشمندان بزرگ و علماى اخلاق و از شاگردان علّامه ميرزا حبيب الله رشتى بود و اجازه اى از ايشان داشت - فرمود : يكى از شاگردان متديّن من - كه از سادات شهر تربت بود - براى من تعريف كرد و گفت :
از زيارت عتبات عاليات كه برمى گشتم ، همراه طلبه اى از خانقين خارج شدم و پياده به دنبال قافله به طرف قصر شيرين حركت كرديم ، از شدّت تشنگى و خستگى ناتوان شده ، و با زحمت زياد خود را به قافله رسانديم ، ديديم قافله را دزدها غارت كرده و اموالشان را برده بودند، افرادى مجروح شده و در بيابان افتاده بودند، و محمل ها شكسته و روى زمين افتاده بود . ما از ترس به كنارى رفته و به بالاى تپّه اى رفتيم ، ناگاه ديديم سيّد بزرگوارى كنار ما ايستاده ، به ما سلام فرمود ، بعد هفت دانه خرماى زاهدى به من داد و فرمود : چهار دانه را خودت بخور ، و سه دانه آن را به شيخ بده .
چون خرماها را خورديم تشنگى ما برطرف شد ، و فرمود : اين دعا را به جهت رهايى از سختى ها ، و محفوظ بودن از شرّ دزدها بخوانيد:
أَللَّهُمَّ إِنّي أَخافُكَ ، وَأَخافُ مِمَّنْ يَخافُكَ ، وَأَعُوذُ بِكَ مِمَّنْ لايَخافُكَ .
بارالها ؛ من از تو مى ترسم؛ و از هر كسى كه از تو مى ترسد نيز مى ترسم؛ و از كسانى كه از تو نمى ترسند به خودت پناه مى برم .
پس از آن؛ اندكى با آن سيّد بزرگوار راه رفتيم، ناگاه اشاره كرد و فرمود: اين منزل شماست. نگاه كرديم، ديديم منزل پايين آن تپّه بود ، و چون وارد منزل شديم از شدّت خستگى خواب بر ما غلبه كرد ، خوابيديم ، و متوجّه آنچه براى ما اتّفاق افتاده بود نشديم ، چون بيدار شديم دانستيم كه آن بزرگوار حضرت ولىّ عصر ، صاحب الزمان عجّل الله فرجه بوده است . (41)
41) العبقرىّ الحسان : 117/1 المسك الأذفر .
بازديد امروز : 58556
بازديد ديروز : 58506
بازديد کل : 134055173
|