امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
فحّاشی ھا و زد و خوردھای شدید در سقیفه بهترین دلیل بر عدم عدالت صحابه

فحّاشی ھا و زد و خوردھای شدید در سقیفه

بھترین دلیل بر عدم عدالت صحابه

عدالت صحابه یکی از مھمترین دست آویزھای اھل تسنّن است که با اعتقاد به عدالت صحابه، ھرگونه رفتار ناپسند آنان را به دلیل عدالت صحابه، توجیه می کنند.

آن ھا می گویند صحابه ھر کاری ھر کاری! را انجام دھند از عدالت ساقط نمی شوند و ھمچنان بر عدالت خود باقی می مانند! حتّی اگر صحابه به خلافت رسیدہ باشند.

گفتار ابو حنیفه و دیگران در این بارہ دلیل محکمی برای مطالب ما می باشد.

ابو حنیفه گفته است: اگر كسى توسّط شمشير بر مردم چيره شود و حاكمشان گردد، سپس خليفه و امير مؤمنان شود، پس هر كه به خدا و روز جزا ايمان دارد، بايد به خواب نرود جز اين‏ كه ‏او را امام و پيشواى خود قرار دهد، خواه مؤمن باشد و خواه فاسق و فاجر، چرا كه او اميرالمؤمنين است!!!

و از او روايت شده: پس اگر اميرى باشد معروف به مى‏ خوارگى و سرقت غنائم، و مى‏ خواست به جنگ برود، واجب است كه با او به جنگ رود، و آن نقص هاى حاكم براى خودش است به او زيانى نمى‏ رساند.(۱)

ابن تيميّه دربارۀ اهل سنّت و جماعت گويد: اهل سنّت اقامۀ حجّ و جهاد و جمعه‏ ها و اعياد با امرا را از سوى مردم ضرورى مى‏ دانند چه خوب باشند يا بد، مؤمن باشند يا فاجر!(۲)

بيجورى گويد: اگر از سوى خدا يا رسولش، نصّ نسبت به شخص معيّنى نباشد يا از سوى امام گذشته، به جانشينى تعيين نشده باشد، واجب است بر امّت كه يك امام عادلى را براى خود اختيار كنند. و اين امر ممكن نيست جز با پنج شرط: اسلام، بلوغ، آزادگى، عقل و تبھکار  نبودن. البتّه اين شروط براى آغاز كار است ولى براى ادامۀ آن، شرط نيست (يعنى‏ كافى است از اوّل طرف داراى چنين شرايطى باشد ولى اگر پس از آن تبهكار شد، زيانى ندارد!!) و اگر امّت شخصى را وادار به پذيرش امامت كردند، امامت‏ منعقد مى شود و بايد بپذيرد هر چند شايستگى و استحقاق امامت هم نداشته باشد(!).(۳)

واضح است كه اين ديدگاه ‏هاى فقهاى قوم، برگرفته از خطّ قبيلگى و خطّ اموى است كه بر اساس رفتار خلفاى سه‏ گانه و معاويه و پس از او، ساير خلفايى كه با زور و تحميل بر مردم، حكومت را غصب كردند هر چند شايستگى نداشته و كودكان يا حتّى برده هايى بودند، وضع و تأسيس شده است.

و همانا بر امّت خيلى گران تمام شد و همچنان به خاطر اين طرح هاى سياسى كه هيچ رابطه اى با دين ندارد بلكه توسّط فقيهان دربارى و به خاطر خوشايند حاكمان استنباط شده و با روايت‏ ها و اجتهادهاى ساختگى، رنگ مشروعيّت به خود گرفته و مردم را متعهّد به آن داشته اند، امّت بيچاره مجبور است بهاى گرانى را تحمّل كند.

امام مالك به منصور عبّاسى گويد: اگر تو سزاوار خلافت نبودى، هر آينه خدا آن را به تو نمى‏ بخشيد!!(۴)

مانند اين سخن، واكنشى است از فقهى كه در برابر غصب خلافت‏ ها از سوى كسانى چون منصور عبّاسى، توسّط فقيهان دربارى ثبت و مقرّر شده است.(۵)


(۱) الأحكام السلطانيّه ابويعلى، چاپ قاهره.و ر.ك: الأحكام السلطانيّه ماوردى.

(۲) العقيدة الواسطيّة ابن تيميّة، چاپ عربستان: 257.

(۳) شرح البيجورى على متن الجوهرة المسمّى «تحفة المريد على جوهرة التوحيد»، چاپ قاهره. لازم به تذكّر است كه اين كتاب جزء كتاب ‏هاى درسى دانشجويان دانشگاه‏ الأزهر مى‏ باشد.

(۴) ر. ك: به مناقب ابوحنيفه! همچنين ر.ك: به مقدّمه كتاب الموطأ امام مالك. لازم به تذكّر است كه مالك به دستور منصور عبّاسى كتاب «الموطأ» را به رشته تحرير درآورد!

(۵) شمشير و سياست: 298.

 

 

    بازدید : 17068
    بازديد امروز : 6846
    بازديد ديروز : 106200
    بازديد کل : 182172321
    بازديد کل : 135496970