خلیفۀ رسول خدا صلّی الله علیه وآله
باید با معارف قرآن آشنا باشد
بنا به اعتقاد صحيح همۀ مسلمانان، قرآن كتابى بس عظيم القدر مى باشد كه مسائل مهمّ حياتى و علمى را در قالب الفاظ كوتاه و رموز و اشارات بيان نموده است.
دستيابى به معارف و اسرار قرآن مجيد آن چنان است كه بايد از سوى آگاهان واقعى آن، كه پيغمبر اكرم و اهل بيت او علیهم السلام مى باشند، بيان شود؛ و گرنه پيچيدگىِ رمز و راز قرآن، راه را براى مردمى كه ناآشنا با آگاهانِ معارف و علوم قرآن مى باشند، مى بندد.
پيغمبر اكرم صلّی الله علیه وآله به خاطر آشنائى مردم با حقايق و معارف قرآن، آنان را به پيوستگى قرآن و عترت آگاه نمودند و با بيان حديث شريف ثقلين كه شيعه و سنّى به سند متواتر آن را نقل كرده اند، به همۀ مردم جهان اعلام فرمود: تا روز رستاخيز قرآن و عترت به يكديگر پيوسته اند.
با اين بيان اگر كسى ميان اين دو جدايى بيفكند و اهل بيت پيغمبر اكرم صلّی الله علیه وآله را رها نمايد، از آثار بلند معنوى و قرآن و آشنايى با معارف عالى آن بى بهره خواهد ماند، و تنها سلمان ها و جابرها بر اثر پيروى كامل از مكتب اهل بيت علیهم السلام مى توانند با اسرار ناشناخته قرآن آشنايى پيدا كنند.
اكنون اين سئوال پيش مى آيد: با طرحى كه در سقيفه ريخته شد و بر اساس آن، پايه جدائى قرآن و عترت، بنيانگذارى شد؛ آيا اين بزرگترين ظلم و ستم به همۀ انسان ها نبود؟
آيا افرادى كه در سقيفه به عنوان مسئلۀ خلافت و رهبرى مردم اجتماع نمودند و ابوبكر را به عنوان خليفه انتخاب نمودند، نمى دانستند كه او در معارف قرآن همچون ديگر مردم است، و با انتخاب وى، دربِ خانه اهل بيت پيغمبر اكرم صلّی الله علیه وآله كه قرآن به آنان پيوسته و آنان با قرآن همبستگى دارند، بسته مى شود.
مى دانيم كه قرآن بايد برنامه عملى تمامى مردمان جهان باشد. بنابراين خليفۀ مسلمانان بايد كسى باشد كه آشنائى كامل با ظاهر و باطن قرآن داشته باشد و گرنه چگونه مى تواند آن را كه به تعبير خداوند قول ثقيل و كلام سنگين است: «إِنّا سَنُلْقي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقيلاً»(1) براى مردم بيان نموده و به آن عمل نمود.
آيا ابوبكر با قرآن آشنايى داشت؟ اگر آشنايى داشت چرا هيچ گاه چنين مطلبى را اظهار نكرد و چرا در توضيح لغات قرآن دچار حيرت و سركشتگى مى شد و گاه به ناچار در برابر هجوم سئوال هاى مردمان، آنان را به سوى حضرت اميرالمؤمنين علیه السلام روان مى ساخت؟
با توجّه به بيانات گذشته سئوال می کنیم:
طرحى كه در سقيفه ريخته شد و مردم را از مكتب حضرت اميرالمؤمنين علیه السلام دور نمود، آيا با انتخاب ابوبكر و گفتن عمر «حسبنا كتاب الله» مردم را از قرآن و عترت جدا نساخت؟
آيا خليفۀ خدا و جانشين پيغمبر صلّی الله علیه وآله نبايد همچون آن حضرت، آشنا با رموز و اسرار قرآن مجيد باشد؟ آيا جانشين پيغمبر، رهبر دينى مردم نيست؟ آيا نبايد با كتاب آسمانى دين آشنا باشد؟
(1) سورۀ مزّمّل، آيۀ 6.
بازديد امروز : 0
بازديد ديروز : 94095
بازديد کل : 135069306
|