پيشگويى قرآن دربارهٔ بنى اميّه
مسأله پيشگويى خداوند در قرآن مجيد درباره حكومت بنى اميّه و آشنا نمودن مردم با چگونگى حكومت، رفتار و كردار غير اسلامى آنان، درس بزرگى به تمامى اهل تسنّن، به ويژه جوانان آنان مى دهد؛ تا آنان بدانند بنى اميّه و ساير مخالفان مكتب اهل بيت عليهم السلام نه تنها حقّى در حكومت الهى ندارند؛ بلكه آنان غاصب حكومت مى باشند و نه تنها هيچگاه داراى خصلت هاى حكّام الهى نيستند؛ بلكه با نقشه ها و طرح هاى آماده شده، حكومت الهى را از حاكمان واقعى غصب نموده و خود به عنوان خليفه خداوند بر گرده مسلمانان سوار شدند و تا توانستند به خاموش نمودن نور الهى پرداخته وبه نابود ساختن دستورات دين همّت گماشتند. با اين همه، پيشگوئى هاى قرآن و پيامبر عظيم الشّأن اسلام، توانست در آن زمان، بسيارى از مردم را از خواب بيدار ساخته و توده اى از مردم آن زمان را به راه راست هدايت نمايد.
همانطور كه قرآن و فرموده هاى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم بسيارى از مردم آن دوران را آگاه ساخت تا دست از عقيده هاى پيشينيان خود برداشتند، در اين عصر و زمان نيز مردم مى توانند با دقّت در آيات قرآن مجيد و فرموده هاى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم راه حق را شناخته و در طريق آن گام بردارند.
براى آشناشدن با اينگونه آيات و روايات، به اين موارد توجّه كنيد:
1 - اين روايت را ترمذى در باب سوره قدر (باب 85) از يوسف بن سعد نقل كرده است:
پس از بيعت مردم با معاويه، شخصى نزد امام حسن مجتبى عليه السلام ايستاد و گفت: روى مؤمنين را سياه نمودى! يا گفت: اى سياه كننده روى مؤمنين!
حضرت به او فرمودند:
مرا سرزنش نكن، خدا تو را رحمت نمايد؛ زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم ديد كه بنى اميّه بر منبر او نشسته اند.
آن حضرت از اين جريان ناراحت گرديد، پس اين آيه نازل شد: «إنّا أعطيناك الكوثر»(330)؛ يعنى نهرى در بهشت.
«إنّا أنزلناه في ليلة القدر × وما أدراك ما ليلة القدر × ليلة القدر خير من ألف شهر × تنزّل الملائكة والرّوح فيها بإذن ربّهم من كلّ أمر × سلام هي حتّى مطلع الفجر»(331).
«ما قرآن را در شب قدر فرستاديم × و تو چه مى دانى كه ليلة القدر چيست؟× ليلة القدر بهتر از هزار ماه است × فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان نازل مى شوند درباره هر امرى × سلام باد تا فجر طالع گردد».
مالك مى شوند بنى اميّه آن را اى محمّد!
قاسم مى گويد: حكومت بنى اميّه را شمارش نمودم، هزار ماه بود نه كمتر و نه بيشتر.(332)
2 - سيوطى گفته است: خطيب در تاريخ خود از ابن عبّاس نقل كرده است كه او گفت:
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بنى اميّه را بر فراز منبر خود ديد، از اين جريان ناراحت شد. پس خداوند به او وحى نمود كه اين، حكومتى است كه به آن مى رسند و اين آيه نازل شد: «إنّا أنزلناه في ليلة القدر × وما أدراك ما ليلة القدر × ليلة القدر خيرمن ألف شهر».
و خطيب از ابن مسيّب نقل كرده است كه گفت: رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
ديدم بنى اميّه بر منبر من بالا مى روند، اين جريان بر من سخت آمد. خداوند اين آيه را نازل نمود: «إنّا أنزلناه في ليلة القدر...».(333)
3 - ابن اثير مى گويد: چون (امام) حسن (عليه السلام) به كوفه برگشت، مردى به او گفت: اى سياه كننده روى مسلمانان!
(امام) حسن (عليه السلام) به او فرمود:
از من بازخواست مكن؛ زيرا رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم در خواب ديد بنى اميّه يكى يكى بر منبر او بالا مى روند. از اين جريان ناراحت گرديد. خداوند عزّوجلّ اين آيه را نازل فرمود: «إنّا أعطيناك الكوثر»؛ «ما به تو كوثر را عنايت كرديم»، و او نهرى است در بهشت.
و نازل نمود: «إنّا أنزلناه في ليلة القدر» تا پايان فرمايش خداوند: «خير من ألف شهر». بنى اميّه بعد از تو مالك آن مى گردند.
طبرى نيز در «تاريخ طبرى: 58/10» اين روايت را نقل كرده است، و سيوطى نيز در «تاريخ الخلفاء: 25» از ترمذى نقل كره است. حاكم نيز آن را در مستدرك خود، و ابن جرير در تفسير خود اين روايت رانقل كرده است.(334)
330) سوره كوثر، آيه 1.
331) سوره قدر، آيه 1 - 5.
332) سنن الترمذى: 987/5.
333) الدّر المنثور: 371/6.
334) معاوية بن ابى سفيان: 25.
بازديد امروز : 137314
بازديد ديروز : 202063
بازديد کل : 122768331
|