بى نيازى از وسايل جنگى
هميشه جنگها و خونريزى ها عوامل گوناگونى داشته اند كه به خاطر آنها ملّتى بر ملّت ديگر هجوم برده و به كشت و كشتار يكديگر پرداخته اند . دو چيز عامل اساسى كشتارهايى بوده است كه در طول تاريخ صحنۀ گيتى را با خون مردم رنگين نموده است:
1 - ضعف و كمبود 2 - افزون طلبى .
با يك نگاهِ دقيق به صفحات تاريخ مى توان دريافت دو موردى را كه به عنوان نمونه نام برديم ، اساس بسيارى از جنگهاى مهمّ تاريخ بوده است؛ زيرا كمبود زمينهاى حاصلخيز، رودخانه هاى پرآب ، دامدارى هاى وسيع و معدنهاى عظيمِ نفت ، طلا و... حكومتهاى ظالم را تحريك نموده است تا به همسايگان خود كه از اين نعمتها برخوردار بوده اند هجوم برده و سرزمين و اموال آنان را تصاحب كنند . عامل اصلى اين گونه خونريزى ها كمبود و ضعف و كاستى هايى بوده است كه حكومت مهاجم آن را در كشور خود مشاهده می نموده است .
عامل مهمّ ديگر در بسيار از جنگها و خونريزى هايى كه در تاريخ واقع شده است افزون طلبى دولتهاى مهاجم بوده است . يعنى كشورى كه آتش جنگ را روشن نموده و دو ملّت را به جان يكديگر انداخته ، نه تنها ضعف و كمبود در مواردى كه ذكر نموديم نداشته است ؛ بلكه با همۀ امكانات و بهره هاى فراوانى كه داشته ، براى افزون نمودن آنها به كشور ديگر چشم دوخته و براى توسعه بخشيدن و افزايش دادن حكومتِ خويش به كشور ديگر حمله ور شده است .
اگر در جنگهاى طولانى و لشكركشى هايى كه در صفحات تاريخ ثبت شده نگاه كنيد به روشنى درمى يابيد كه افزون طلبى يك عامل مهمّ در جنگها ، كشتارها و حمله هاى آنان بوده است .
البتّه همان گونه كه گفتيم كمبود و ضعف ، و افزون طلبى دو عامل مهمّ براى جنگها و خونريزى هايى بوده اند كه در تاريخ انجام گرفته است؛ و گرنه جنگها اسباب و عوامل ديگرى نيز داشته اند كه به خاطر آنها آتش جنگ شعله ور شده و خون مردم صفحۀ گيتى را رنگين ساخته است .
دربارۀ دو موردى كه نام برديم دقّت كنيد: ضعف و كمبود و همچنين افزون طلبى «دو عامل برونى» حكّام و دولتمردان بوده است .
بسيارى از جنگها نه بر اساس «عوامل برونى» بلكه بر اساس «عوامل درونى» حكّام صورت گرفته است .
«عقده هاى روانى» كه از شمار مهمّ «عوامل درونى» است تاكنون بسيارى از افراد را به صورت جرثومه هاى خون آشام درآورده كه با شعله ور ساختن آتش جنگ و ريختن خون مردم بيچاره ، صفحات تاريخ را رنگين ساخته اند .
بديهى است بشر با تكامل عقلى از اين گونه عقده ها رهايى يافته و عوامل درونى و برونى براى شعله ور شدن فتنۀ جنگ نابود مى گردد و صلح و صفا و آرامش سراسر گيتى را فرا مى گيرد . در اين صورت چه نيازى به بمبهاى مرگبار اتمى و غير اتمى وجود دارد؟!
از آنچه گفتيم پاسخ سؤال راجع به قسم دوّم از اختراعات كنونى به خوبى واضح مى شود . بديهى است وقتى زمينۀ به كارگيرى چيزى از ميان رفت ، آن چيز نيز محكوم به نابودى است و به دست فراموشى سپرده خواهد شد.
بازديد امروز : 0
بازديد ديروز : 211207
بازديد کل : 122400686
|