امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
(7) پيشگوئى ديگر حضرت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام درباره مروان

(7)

پيشگوئى ديگر حضرت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام درباره مروان

   ابومخنف از عدى، از ابى ‏هشام، از بريد، از عبداللَّه بن مخارق، از هاشم بن مساحق قرشى نقل مى ‏كند كه مى ‏گفته است: پدرم مى‏ گفت: چون در جنگ ‏جمل مردم گريختند، گروهى از قريش - كه مروان بن حكم نيز همراهشان ‏بوده است - پيش او آمدند و برخى به برخى ديگر گفته ‏اند: به خدا سوگند؛ ما براين مرد - يعنى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام - ستم كرديم و بدون سبب بيعت او را شكستيم و به خدا سوگند؛ بعد از آن‏كه بر ما پيروز شد هيچ‏ كس را پس از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم در كرم و بخشش چون او نديديم. اكنون بياييد پيش او برويم ‏و از او پوزش بخواهيم.

   گويد: بر در خانه اميرالمؤمنين على ‏عليه السلام رفتيم و اجازه خواستيم. اجازه داد و چون برابرش رسيديم، سخنگوى ما خواست سخنى بگويد، فرمود:

آرام و خاموش باشيد تا من سخن گويم؛ همانا كه من بشرى چون‏ شمايم، اگر حق گفتم، مرا تصديق كنيد و اگر باطل گفتم سخن مرا رد كنيد. اكنون شما را به خدا سوگند مى‏دهم: آيا مى دانيد كه چون رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله وسلم رحلت كرد، من از همگان به او نزديكتر و براى حكومت برمردم از همگان سزاوارتر بودم.

گفتند: آرى مى ‏دانيم.

فرمود: در عين حال از من برگشتيد و با ابوبكر بيعت كرديد. من ‏خويشتندارى كردم و دوست نداشتم ميان مسلمانان پراكندگى و اختلاف ‏پيش آورم. و ابوبكر حكومت را پس از خود براى عمر قرار داد، باز هم‏ خوددارى كردم و مردم را تحريك نكردم و حال آنكه مى ‏دانستم كه ‏شايسته ‏ترين مردم براى آن‏كار و سزاوارتر مردم به جانشينى رسول ‏خدايم و همچنان صبر و شكيبايى كردم تا كشته شد و (عمر) مرا نفرششم آن شورا قرار داد، باز هم از خلافت دست برداشتم كه دوست ‏نمى ‏داشتم ميان مسلمانان تفرقه اندازم. و شما با عثمان بيعت كرديد وخود بر او شوريديد و او را كشتيد و من در خانه خود نشسته بودم. شما خود پيش من آمديد و با من بيعت كرديد؛ همچنان كه با ابوبكر و عمربيعت كرده بوديد ولى نسبت به آن‏ دو وفادارى كرديد ولى به عهد خود بامن وفا نكرديد. چه چيزى موجب آمد تا بيعت آن ‏دو را نشكنيد و بيعت‏ مرا بشكنيد؟

   گفتيم: اى اميرالمؤمنين؛ همچون بنده صالح خدا يوسف‏ عليه السلام باش كه چنين‏ گفت:

«امروز بر شما سرزنشى نيست، خداى كه مهربانترين مهربانان است ‏شما را ببخشايد».(1)

   اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام فرمود:

امروز بر شما سرزنشى نيست، هر چند كه ميان شما مردى است كه اگر با دست خويش با من بيعت كند با كفل خويش آن را مى شكند.

   و مقصود حضرت، مروان بن حكم بود.(2)

 


1) سوره يوسف، آيه 92.

2) نبرد جمل: 249.

 

 

منبع: معاويه ج1 ص347

 

بازدید : 1080
بازديد امروز : 2372
بازديد ديروز : 21751
بازديد کل : 128911915
بازديد کل : 89545942