امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
(4) سبّ اميرالمؤمنين‏ عليه السلام

(4)

سبّ اميرالمؤمنين‏ عليه السلام

در جوامعى كه حكّام مستبدّ و زورگو فرمانروا هستند و منويّات خائنانه خويش را بي چون و چرا به موقع اجرا مى‏ گذارند، مردم از حقّ و عَدالت محروم‏ اند و چون قدرت‏ دفاع از خود ندارند، ناچارند كه بيدادگرى ‏ها را تحمّل كنند و به مصائب و بلايا تن دردهند. اگر افراد آزاده و شجاعى در گوشه و كنار وجود داشته باشند كه بتوانند در مواقعى به جبّار خائن اعتراض كنند و مردم را به تخلّف و سرپيچى از اوامرش ‏تحريك نمايند، حكومت وقت با تهمت و افترا، عيبجويى و دشنام گويى، و از هر راه ‏ديگر كه ممكن شود مى ‏كوشد تا آن عناصر شريف را بدنام نمايد، قدر و منزلتشان را ازميان ببرد، و سخنانشان را از اثر بيندازد.

على ‏عليه السلام و ديگر ائمّه معصومين‏ عليهم السلام در طول حكومت معاويه و ساير حكّام بنى اميّه‏ و بنى عبّاس با اين گرفتارى مواجه بودند و به صُوَر مختلف مورد هتك و اهانت واقع‏ مى‏ شدند. يك روز معاويه على ‏عليه السلام را به قتل عثمان متّهم نمود و مردم را به نام‏ خونخواهى بر ضدّ آن حضرت تحريك كرد، روز ديگر مردم را نسبت به سبّ على ‏عليه السلام ‏وادار نمود و بدگويى واسائه ادب نسبت به آن حضرت را در منابر و مجالس معمول ‏ساخت و آن را از وظايف عبادى خطبا و مردم به حساب آورد و مأمورين دولت وعموم مردم را در اجراى اين دستور اكيداً مكلّف و موظّف ساخت.

اين مطلب تاريخى را حتّى وليد بن عبدالملك - كه خود يكى از خلفاى بنى مروان‏ است - به فرزندان خويش گفته و آنان را به اين امر واقف ساخته است.

قال الوليد بن عبدالملك: مازلت أسمع أصحابنا وأهلن يسبُّون عليّ بن ‏أبيطالب ويدفنون فضائله ويحملون النّاس على شنانه، فلايزيد ذلك من‏ القلوب إلاّ قرباً، ويجتهدون فى تقريبهم من نفوس الخلق فلايزيدهم ‏ذلك من القلوب إلاّ بعداً، وفي ما انتهى اليه الأمر من دفن فضائل ‏أميرالمؤمنين ‏عليه السلام والحيلولة بين العلماء ونضرها ما لا شبهة فيه على عاقل ‏حتّى كان الرّجل إذا أراد أن يروى عن أميرالمؤمنين‏ عليه السلام روايةً لم يستطع ‏أن يضيفها إله بذكر اسمه ونسبه وتدعوه الضّرورة إلى أن يقول: حدّثني‏ رجل من قريش ومنهم من يقول حدّثني أبو زينب.(429)

روزى وليد بن عبدالملك به فرزندان خود گفت: من پيوسته مى ‏شنيدم كه‏ اصحاب ما و خاندان ما، على‏ عليه السلام را سبّ مى ‏كنند و فضايل و كمالات آن‏ حضرت را دفن مى ‏نمايند و مردم را به دشمنى با آن جناب وامى ‏دارند، امّا اين‏ كار برخلاف انتظار اصحاب ما موجب مى‏ شد كه على‏ عليه السلام به دلها نزديكتر شود و آل اميّه از دلها دورتر و كار دفن فضايل على‏ عليه السلام و بى‏ خبر نگاهداشتن افراد عالم و تحصيل ‏كرده از مراتب كمالات آن حضرت به جايى رسيد كه احدى‏ جرئت نمى ‏كرد حديثى را در مجالس از على‏ عليه السلام نقل كند و از آن حضرت اسم‏ ببرد و ناچار بود بگويد: يكى از اصحاب رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم حديث نموده‏ است، يا بگويد: مردى از قريش حكايت كرده است، و بعضى مى ‏گفتند: پدر زينب حديث نموده است.

علماى خاصّه و عامّه احاديث زيادى از رسول گرامى راجع به سبّ مسلمانان در كتب خود آورده‏ اند و در اينجا به ذكر دو حديث اكتفا مى ‏شود: از پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله وسلم ‏روايت شده است:

سباب المؤمن كالمشرف على الهلكة.(430)

سبّ كننده مؤمن مانند كسى است كه در پرتگاه هلاكت قرار گرفته است.

سباب المسلم فسوقٌ وقتاله كفرٌ.(431)

دشنامگويى به مسلمان فسق است و جنگ با او كفر.

اين حديث در كتاب‏هاى بخارى، مسلم، ترمذى، نسائى وابن ماجه آمده است. بدبختانه معاوية بن ابى سفيان برخلاف دستور رسول اكرم ‏صلى الله عليه وآله وسلم حقّ و عدل را ناديده‏ گرفت، هم على‏ عليه السلام را سبّ نمود و هم با آن حضرت جنگيد و در نتيجه مشمول هر دو قسمت حديث پيغمبر گرامى قرار گرفته است.(432)


429) ارشاد المفيد: 146.

430) كافى: 359/2.

431) الغدير: 174/2.

432) شرح و تفسير دعاى مكارم الأخلاق: 425/1.

 

منبع : معاویه ج ... ص ...

 

بازدید : 2018
بازديد امروز : 52004
بازديد ديروز : 49009
بازديد کل : 129109150
بازديد کل : 89644583