(5)
حكومت هشام بن عبدالملك
در سال 105 هجرى، هشام بن عبدالملك زمام خلافت اموى را به دست گرفت. به روزگار خلافت او روشن شد كه عبّاسيان و علويان تا چه اندازه با هم هماهنگى و تاچه حد اختلاف دارند. آنان همگى در مقابله با ستم و سركوبگرى باهم اتّفاق داشتندو در راه و روش سياسى كه هر گروه براى خويش ترسم كرده بود، از هم جدا مى شدند.
هشام وقتى زمام خلافت را به دست گرفت، حكمرانى سرزمينهاى عراق را به خالد (بن عبداللَّه) قسرى سپرد. خالد با بنى هاشم و هواداران ايشان خوش رفتارى پيشه ساخت. ولى يوسف بن عمر ثقفى(726) نظر خليفه را به خطرناك بودن اين سياست جلب كرد و به او نوشت: «كسان اين خاندان، يعنى بنى هاشم، از گرسنگى درآستانه مرگ بودند تا حدّى كه تنها همّت هر يك از ايشان تأمين خوراك اهل وعيالشان بود. امّا وقتى خالد والى عراق شد، اموالى به ايشان بخشيد و در نتيجه با آن مالها نيرو گرفتند تا جايى كه آزمند به چنگ آوردن خلافت شدند(727)».
هشام خالد قسرى را بركنار كرد و يوسف بن عمر را به ولايت گماشت و او روش شكنجه و آزار و سركوب را نسبت به شيعيان بنى هاشم آغاز كرد. پس «هر كس را به دوستى بنى هاشم و محبّت اهل بيت رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم معروف بود، جلب كرده نزد خويش در واسط زندانى مى ساخت»(728).(729)
726) ثقفىها، به جز مختار ثقفى، به دوستى و سرسپردگى به خاندان اموى مشهور بودند.
727) طبرى، ج8 ص 16.
728) الأخبار الطوال: 339.
729) مبارزات شيعيان در دوره نخست خلافت عبّاسيان: 55.
منبع: معاویه ج ... ص ...
بازديد امروز : 76299
بازديد ديروز : 300669
بازديد کل : 110844319
|