(2)
نمونه اى از كارهاى ابوبكر علاوه بر غصب خلافت
دست به كارهائى زد كه حتّى دوستدارانش نيز، از شنيدن آنها، شرمسار مى شوند كه كوتاهترين فهرست آن چنين است:
فرمان كشتن عبّاس - عموى پيامبر - و على عليه السلام - داماد او را - بدين دستاويز كه با وى بيعت نكرده اند، با بى پروائى به دست دژخيمان سپرد.
فدك را بى هيچ موجبى، از دختر پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم بگرفت.
خالد بن وليد را بر خلاف فرمان قرآن، در كشتن مسلمانان آزاد گذارد.
سخن پيامبر را از رواج بينداخت و به جاى «حىّ على خير العمل» كه دستور پيامبر بود، «الصلوة خيراً من النوم» را در اذان و اقامه نماز رايج ساخت.
مقرّرى دخترش عايشه و حفصه دختر عمر را، از بيت المال دوچندان كرد و از مقرّرى زهراى بتولعليها السلام، دختر پيامبر بكاست.
دانسته حقّ خلافت على عليه السلام را غصب كرد.
عمر را بر خلاف دستور اسلام، از پس خود، به خلافت برگزيد.
بدون دليل منطقى و موجب دينى، براى اينكه با فرمانهاى محمّد صلى الله عليه وآله وسلم آشكار مخالفت ورزد وصيّت كرد كه بى اجازه پيامبر به خانه اش(1498) داخل شوند و در كنارگوشش كلنگ به زمين بكوبند(1499) و پيكرش را پس از مرگ، در كنار پيكر پيامبر به خاك بسپارند.
و شگفتا كه اين مرد ساده دل فريب از آن پيش هم دست به كارهاى نارواترى زده بود كه مى توان آنها را چنين فهرست كرد:
در جنگ احد و حنين فرار كرد و پيامبر خدا را تنها به دشمنان خدا سپرد.
در نبرد خيبر از نيمه راه جنگ بازگشت و پرچمى را كه محمّد صلى الله عليه وآله وسلم بدو سپرده بود، به زمين نهاد.
فرمان پيامبر را به جاى نياورده و با سپاه اسامة بن زيد همراه نشد تا آنجا كه محمّد صلى الله عليه وآله وسلم را به لعنت كردن خودش و يارانش ناگزير گردانيد. پيامبر در حقّ او وهمدستانش بود كه فرمود: «جهّز وجيش اسامة، لعن اللَّه من تخلّف عنه... .
با اينكه آشكارا مى گفت، پيامبر هيچ كس را به جانشنى خود برنگزيده است؛ بى پروا خويشتن را خليفه و جانشين پيامبر مى خواند.
پيكر بى جان پيامبر راستين را، غسل ناكرده بر جاى نهاد و خود براى انتخاب خليفه به سقيفه بنى ساهده شتافت.
دردا و دريغا كه مردم روزگار ما و خاصّه جوانان، از خاندانى كه از اين مرد، برجاى ماند آگاه نيستند و نمى دانند بازماندگانش چه آتشها روشن كرده و چه خونريزى هايى مهيبى را سبب شده اند كه ما در اين باره نيز به چند يادآورى كوتاه دست مى زنيم:
ابوبكر دو دختر داشت كه يكى عايشه همسر پيامبر بود و ديگر اسماء نام و «ذوالنطاقين» لقب داشت كه به همسرى در خانه زبير مى زيست.
هيچ مسلمانى نيست كه از آتش افروزىهاى عايشه كم و بيش خبر نداشته باشد و نداند كه او جنگ جمل را برپا كرد؛ شورش مردم بصره را موجب شد؛ نخستين بار او، على عليه السلام را به كشتن عثمان بهتان زد و «پيراهن عثمان» را دستاويز معاويه گردانيد وپيكر بى جان حسن عليه السلام را به تير بست كه از آن در فصلى جداگانه صحبت خواهيم داشت.
دختر ديگر ابوبكر، اسماء همسر زبير و مادر عبداللَّه و مصعب پسران زبير بود كه همچون خواهرش عايشه يادگارهائى بس شوم و دلآزار از خود در تاريخ اسلام، برجاى نهاد كه كوتاه شده آنها بدين گونه است:
زبير همسر و عبداللَّه پسر اسماء از قهرمانان اصلى جنگ جمل بودند و به روى علىّ مرتضى عليه السلام تيغ كشيدند.
خانه مصعب فرزند ديگر اسماء پناهگاه قاتلان حسين عليه السلام و شهيدان دشت نينوا گرديد. شبث بن ربعى و قيس بن اشعث از ماجراجويان سپاه عمر بن سعد را در پناه خود گرفت ولى مختار ثقفى را كه به خوانخواهى حسين عليه السلام برخاسته بود بكشت.
عبداللَّه پسر اسماء چون در پرتو عظمت حسين عليه السلام، جلال خود را در مكّه به خطر مى ديد، باعث شد كه آن حضرت، خانه خود را به ناچار ترك كند و روى به كوفه گذارد و سرانجام به راه حقّ و ديندارى و يكتاپرستى كشته شود.
همين عبداللَّه چون بر مكّه و مدينه دست يافت، محمّد حنفيّه فرزند ديگر اميرالمؤمنين على عليه السلام را به زندان انداخت و به كشتن وى مصمّم گشت.
اينها آثارى بود كه از رهگذر وجود دختران ابوبكر نصيب تاريخ اسلام و جوامع اسلامى گرديد. امّا ابوبكر خواهرى نيز داشت كه يادگارهائى بس شومتر و دردانگيزتر از وى در تاريخ اسلام به يادگار مانده است.
خواهر ابوبكر همسر اشعث بن قيس بوده و امّ فروه نام داشت.
اين زن فرزندانى به دنيا آورد كه هر يك به گونه اى دست خود را به خون مردان خاندان على عليه السلام آغشته ساختند و جعده همسر حسن عليه السلام كه به وى زهر داد، دخترهمين زن و خواهرزاده ابوبكر بود كه چون درباره امّ فروه شوهرش و فرزندانش، در فصلى جداگانه به بحث خواهيم پرداخت، در اينجا به آنچه نوشته ايم اختصار مى كنيم.
اكنون اين پرسش پيش مى آيد كه آيا خلافت ابوبكر با احكام قرآن، دستورهاى محمّد صلى الله عليه وآله وسلم و رضايت خدا، سازگار بود؟! و آيا آنچه از خاندان او، خواهرش ودخترانش نصيب مسلمانان گرديد، پديده هاى دينى و اسلامى بود؟! و در راه رضاى خدا و منطبق با دستورهاى قرآن و محمّد صلى الله عليه وآله وسلم انجام مى گرفت؟! و يا اينكه سبب ساز اين فجايع جانشكار تنها عشق وى به جاه و مقام و منصب و فرمانروائى بوده است؟!(1500)
1498) در قرآن كلام خدا آمده كه هيچكس نمى تواند بدون اجازه به خانه پيامبر داخل شود، به حكم اين آيه: «يا أيّهاالّذين آمنوا لاتدخلوا بيوت النّبي إلاّ أن يؤذن لكم...».
1499) به حكم اين آيه: «يا أيّها الّذين آمنوا لاترفعوا اصواتكم فوق صوت النبيّ...».
1500) تاريخ سياسى اسلام: 119.
منبع: کتاب معاويه ج ... ص ...
بازديد امروز : 50604
بازديد ديروز : 295444
بازديد کل : 115143470
|