(7)
فتح خیبر
در همان كتاب از ابو رافع نقل مى كند: هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم على عليه السلام را در روز خيبر خواند و آب دهان به چشمان او ماليد به او فرمود:
وقتى قلعه را فتح كردى در بين مردم بايست، خداوند چنين دستورى به من فرموده است.
ابو رافع گويد: على عليه السلام به راه افتاد و من به همراه او بودم، هنگام صبح قلعه خيبر را گشود، و در بين مردم توقّف كرد و ايستاد، توقّف او مدّتى طول كشيد و مردم گفتند: على عليه السلام با پروردگارش راز و نياز مى كند، پس از آن دستور داد شهرى را كه فتح كرده است بگيرند و به تصرّف خود درآورند.
ابو رافع گويد: نزد رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم شرفياب شدم و جريان را عرض كردم و گفتم كه على عليه السلام همانطور كه امر فرموديد بين مردم مدّتى ايستاد، و عدّه اى كه چنين ديدند گفتند: خداوند با على عليه السلام رازگوئى مى كند.
پيغمبر صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
نعم يا أبا رافع، إنّ اللَّه ناجاه يوم الطائف، و يوم عقبة تبوك، ويوم حنين.
بلى اى ابو رافع ؛ خداوند در روز فتح قلعه طائف و در روز جنگ تبوك و حنين با على عليه السلام گفتگو كرد.(198)
198) بصائر الدرجات: 411 ح 5، بحار الأنوار: 154/39 ح 11، غاية المرام: 527 ح 11، الإختصاص: 322.
منبع: قطره ای از دریای فضائل اهل بیت علیهم ا لسلام ج 1 ص 297ح 186
بازديد امروز : 3168
بازديد ديروز : 164268
بازديد کل : 99660777
|