(9)
عثمان و بنى اميه
عثمان نيز بنى اميّه را جلو آورد، و كار را بجايى رسانيد كه مروان حكم را برحضرت على عليه السلام مقدّم داشت، و پس از كشته شدن عثمان، سعد وقاص و گروهى، از بيعت با حضرت على عليه السلام امتناع نمودند. زبير و طلحه هم به تحريك معاويه پس ازبيعت با اميرالمؤمنين عليه السلام نقض عهد نمودند و جنگ جمل را بپا نمودند.
پس از آن كه امام عليه السلام قسمتى از عُمر و نيروى خود را صرف جنگ جمل نمود وعدّه اى از دوستان حقيقى او به شهادت رسيدند، و عدّه اى دشمنان تازه از اهل بصره براى او درست شدند؛ معاويه عرض اندام نمود.
معاويه كسى است كه در عرض بيست سال حكومت و سلطنت مطلقه خود امروز را تهيّه ديده بود، و خودش به محمّد بن ابى بكر گفت: پدر تو شالوده سلطنت مرا ريخت و اساس مرا محكم نموده و پايه گذارى كرد.
آرى؛ همان معاويه كه به گفته ابى ابى الحديد، «اگر در زمان پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم به خواب مى دايد كه با على عليه السلام بر سر خلافت پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم نزاع مى كند، اين خواب را پريشان مى دانست و در صدد تعبير بر نمى آمد»(44).
و از همان جنگ معاويه؛ جنگ خوارج به ميان آمد. پس تمام شورشها ومخالفتها و ناسازمانى هاى كار اميرالمؤمنين عليه السلام در اثر مخالفت آن عدّه از قريش شد كه با لشكر اسامه بيرون نرفتند و در سقيفه جمع شدند. اگر اميرالمؤمنين عليه السلام پس از پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم به خلافت مى رسيد، معاويه و طلحه و زبير و عايشه نمى توانستند با آن حضرت مبارزه و مقاومت نمايند.(45)
44) شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد: 63/18.
45) تاريخ أميرالمؤمنين عليه السلام ج 1 ص 365.
منبع: معاویه ج ... ص ...
بازديد امروز : 20262
بازديد ديروز : 247846
بازديد کل : 107606581
|