امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
(3) آخرين كلام يزيد بن وليد بن عبدالملك

(3)

آخرين كلام يزيد بن وليد بن عبدالملك

   ده روز مانده از ماه ذى‏حجّه / 13 اكتبر 744 م يزيد بن وليد چشم از جهان ‏فروپوشيد. روزگار خليفگى ‏اش به شش ماه و دو شب يا شش ماه و دوازده روز يا پنج ‏ماه و دوازده روز برآمد. مرگ او در دمشق بود. ساليان زندگى ‏اش به 56 يا 57 سال‏ رسيد. مادرش «مادر فرزند» بود كه «شاه ‏فرند» نام داشت و دختر فيروز بن يزدگرد بن ‏شهريار بن خسرو بود. يزيد مى‏ سرود:

أنا ابن كسرى وابيَّ مروان

وقيصرٌ جدّي وجدّي خاقان

من فرزند خسروم و نياى من مروان است؛ نياى ديگرم سزار و ديگرى خاقان است.

   از آن ‏رو سزار و خاقان را از نياكان خود شمرد كه مادر فيروز بن يزدگرد دخترخسرو شيرويه بن خسرو و مادر اين بانو دخت سزار بود و مادر شيرويه دختر خاقان ‏پادشاه چين.

   واپسين سخنى كه بر زبان راند، اين بود: اى واى؛ دريغا؛ افسوس! نگار انگشتر يا مهرش اين بود: «بزرگى خدا راست» (العظمة للَّه). او نخستين كس بود كه روز جشن‏ با شمشير بيرون آمد. ميان دو رده رزم ابزار پوشيده پديدار گشت.

   برخى گويند: او توان‏گرى (قدَرى) بود. مردى بود گندم ‏گون با سرى خرد وچهره ‏اى زيبا.(2747)


2747) تاريخ كامل ابن اثير: 3167/7.

 

منبع: معاویه ج ... ص ...

 

بازدید : 1724
بازديد امروز : 21025
بازديد ديروز : 247846
بازديد کل : 152259317
بازديد کل : 107608879