يقين هاى از دست رفته
با رجوع به تاريخ و نگاه به صفحات آن، با افرادى روبرو مى شويم كه در مدّتى از زندگى خويش، از يقين و اعتقاد والائى برخوردار بوده اند؛ ولى داراى استقامت و ثبات قدم نبوده اند و بر اثر گناه، ايمان و يقين خود را از دست داده اند.
يكى از اين گونه افراد «زبير» است كه پس از رحلت پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم، دردفاع از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام و اهل بيت وحى عليهم السلام بيشتر از همه فعّال بود و در ميان ياران خاصّ آن بزرگوار مظلوم، شجاعت بيشترى از خود ظاهر ساخت؛ ولى با بزرگ شدن فرزندانش بوسيله وسوسه هاى شيطانى آنان، ايمان و اعتقادش تبديل به شكّ و ترديد و سرانجام به انكار و جنگ و ستيز با حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام شد.
آن بزرگوار درباره او مى فرمايند:
ما زالَ كانَ الزُّبَيْرُ مِنَّا اَهْلَ الْبَيْتِ حَتَّى نَشَأَ بَنُوهُ فَصَرَفُوهُ عَنَّا.(17)
هميشه زبير از ما اهل بيت بود تا آن گاه كه فرزندانش بزرگ شدند و او را از ما رويگردان نمودند.
به اين جهت بايد در دعاها از خداوند بخواهيم به ما يقينى عنايت كند كه پس از آن شكّ و انكار ايجاد نشود.
در دعاى روز جمعه كه از امام صادق عليه السلام نقل شده مى خوانيد:
اَللَّهُمَّ اِنّي اَسْأَلُكَ ايماناً صادِقاً وَيَقيناً لَيْسَ بَعْدَهُ كُفْرٌ.(18)
خداوندا، از تو مسئلت مى نمايم يقينى را كه پس از آن كفر و انكار نباشد.
اين گونه تعبيرات، خود دليلى است واضح كه بر اثر گناه امكان از دست دادن حالت يقين و ايجاد حالت شكّ و ترديد و يا نفى و انكار وجود دارد.
آنان كه به مرز يقين وارد شده اند، بايد توجّه داشته باشند كه نفس امّاره قوى است، و در صورت غفلت و كم توجّهى ممكن است يقين خود را از دست داده و به كفر و انكار مبتلا شوند. از اين رو بايد از خداوند خواستار يقينى باشيم كه پس از آن، تزلزل وجود نداشته باشد.
بنابراين قلبى كه انوار تابناك يقين او را روشن ساخته و در اعماق او جاگرفته، ممكن است بر اثر گناه، نورانيّت خود را از دست داده و حالتى ديگر به خود بگيرد.
به اين جهت هيچگاه نبايد صاحبان صفات و خصلتهاى معنوى را، خودبينى فرا گيرد؛ زيرا خدائى كه يقين را در قلب آنها القاء كرده است، قدرت دارد به خاطر خودبينى آن را باز گيرد.
17) بحار الأنوار: 347/28.
18) بحار الأنوار: 42/90.
بازديد امروز : 62000
بازديد ديروز : 235629
بازديد کل : 125946889
|