نخست:
در كتاب «صراط المستقيم» و همچنين «الفضائل»(624) مطلبى درباره فصاحت و بلاغت امير مؤمنان على عليه السلام آمده است كه اينك عين آن را بيان مى نماييم:
نويسنده كتاب مزبور در فصل نوزدهم كتاب خويش مىنويسد:
من در فصل دوازدهم يادآور شدم كه همه دانشمندان الهى در علم ودانش خود منتسب به امير مؤمنان على عليه السلام هستند و علوم شان را از آن حضرت گرفته و اقتباس كرده اند.
مگر نشنيده اى وقتى به عبدالحميد، كاتب بنى اُميّه، نامه هاى معروفى رابه ابومسلم نوشت - كه شترى آن را حمل مىكرد - گفته شد: تو از كجا به چنين بلاغتى دست يافتى؟
گفت: از آنجايى كه هزار خطبه از خطبه هاى اصيلع بنى هاشم - يعنى على عليه السلام(625) - را حفظ كردم، كسى كه مملوّ از دانش بود و مردم را در پرتو فيض دانشش قرار داد.
از ديگر دانشمندان، ابو عثمان عمرو بن جاحظ است، او ميزان بلاغت و بيان است، كسى كه زمام فصاحت را بدست گرفته و در آن تصرّف نموده است، او علّامه دهر بود، در عين حال در مورد صد كلمه از سخنان حضرتش كه جمع آورى نموده دلش حيران و عقلش مدهوش گشته است، او به اين حقيقت اعتراف كرده و مىگويد:
من معانى حكمتهاى پراكنده اى را كه شامل مكارم اخلاقى نفسانى بود گرد آوردم كه نخستين كلمه آنها عبارتست از: «لو كشف الغطاء ما ازددتيقيناً»؛ «اگر پرده كنار رود به يقينم افزوده نمىشود»... تا آخر.
بديهى است كه حقيقتاً كلام امام عليه السلام را هر گاه كسى كه هدايت روزى اوشده تأمّل كند، مىبيند كه الفاظ زيبا در اسلوبهاى والا و شيوا همچون درّهاى گرانبهايى در يك نخ كنار هم چيده شده اند كه نه زياد استعمال شده اند و نه مشكل و گنگند، بلكه عباراتى است كه به جانهاى پاك وطبيعت هاى نيكو لذّت بخشتر است از گوهرهاى زيبا و وابستگى آن به دلها بيشتر از وابستگى جزع(626) به امان است.(627)
جاحظ در جلد يكم كتاب «البيان و التبيين» گويد:
علىّ بن ابى طالب عليهما السلام مىفرمايد:
قيمة كلّ امرء ما يحسن؛
ارزش هر شخص به اندازه كار نيكى است كه انجام مى دهد».
سپس جاحظ اضافه مىكند: اگر در اين كتاب جز اين كلام نبود، همين براى ما، كافى، مجزى و بى نيازكننده بود؛ بلكه فراتر از كفايت كه در بيان هدف، هيچ گونه كوتاهى نداشت، و بهترين كلام آن است كه اندكش انسان را از زيادى بى نياز كند، و معنايش در لفظ آن آشكار گردد.
به راستى كه خداوند متعال از جلالت و بزرگى، پرده اى از نورِ حكمت بر آن كلمات والا پوشانيده و اين هم بر حسب نيّت صاحب كلام است كه او گوينده آن است.
جاحظ مى افزايد: اين كلام از صد كلامى است كه از كلمات اميرمؤمنان على عليه السلام جمع آورى شده و هر كلمه آن، برابر با هزار كلمه از بهترين كلمات عرب است.(628)
-----------------------------------------------
624) گفتنى است كه نسخه اين كتاب از كهنترين نسخى است كه شايد ششصد سال پيش نوشته شده است و از اين نسخه چنين بدست مىآيد كه نويسنده آن از فرزندان صاحب كتاب «نخب المناقب لآل أبيطالب» است.
625) منظور از «اصيلع، مصغّر اصلع» تعظيم على عليه السلام است، چرا كه در زبان عربى، در هنگام تعظيم و بزرگداشت شخصى، از لفظ مصغّر استفاده مىشود.
626) جزع؛ نوعى عقيق است كه براى امنيّت يافتن در دست مىكنند.
627) الصراط المستقيم: 221/1 (با تفاوت در الفاظ).
628) البيان و التبيين: 73/1.
Today’s viewers : 112927
Yesterday’s viewers : 194999
Total viewers : 119599977
|