چهارم:
شاعر اديب، عبدالباقى عمرى در مدح على عليه السلام گويد:
يا أبا الأوصياء، أنت لطه
صهره وابن عمّه وأخوه
إنّ للَّه في معانيك سرّاً
أكثر العالمين ما علموه
أنتثانيالآباءفيمنتهىالدو
ر وآباؤه تعدّ بنوه
خلق اللَّه آدماً من تراب
فهو ابن له، وأنت أبوه
اى پدر اوصيا و جانشينان! تو داماد، پسر عمو و برادر طه صلى الله عليه وآله وسلم هستى.
به راستى كه براى خداوند در معانى تو رازى است كه بسيارى از جهانيان ياراى دانستن آن را ندارند.
تو در انتهاى دايره خلقت دوّمين پدران هستى و پدران او، پسران او به شمار آيند.
خداوند حضرت آدم عليه السلام را از خاك آفريد، پس او فرزند تراب است و توابوتراب هستى.
وى در توصيف ضريح مقدّس آن حضرت عليه السلام گويد:
ألا إنّ صندوقاً أحاط بحيدر
وذي العرش قد أربى إلى حضرة القدس
فإن لم يكن للَّه كرسيّ عرشه
فإنّ الّذي في ضمنه آية الكرسي
آگاه باشيد! اين ضريحى كه پيرامون قبر مطهّر حيدرعليه السلام را گرفته به راستى كه صاحب عرش آن را به سوى حضرت قدس ارزانى داشته است.
اگر براى خداوند در عرشش كرسى نباشد، به راستى كه آن كه قبر او را دربرگرفته، آيه كرسى است.
و شاعر در اين زمينه چه زيبا سروده:
شهد الأنام بفضله حتّى العدا
والفضل ما شهدت به الأعداء
فتلألأت أنواره لذوي النهى
فتزحزت عن غيّها الظلماء
همه مردم بر فضل و برترى او گواهى دادند، حتى دشمنانش، و فضل وبرترى آن است كه دشمنان به آن گواهى دهند.
پس انوار او بر خردمندان روشن گشت، پس تاريكى از برپا شدن آن، انوارشد.
شاعر ديگرى گويد:
يروي مناقبهم لنا أعداؤهم
لا فضل إلّا ما رواه حسود
وإذا رأوها مبغضوهم لم يكن
للعالمين عن الولاة مجيد
مناقب و فضايل آنان را دشمنانشان به ما روايت مىكنند، فضيلتى نيست جز آن كه بر زبان حسود جارى شود.
وقتى دشمنانشان چنين فضايلى را نقل مىكنند؛ ديگر ولايتشان براى جهانيان قابل انكار نيست.
بازديد امروز : 187895
بازديد ديروز : 297409
بازديد کل : 121501540
|