کتاب : «امیرالمؤمنین علی علیه السلام و عصر ظهور»
در جستجو و تلاش برای غيب شدن!
در كتاب «سفر به بى نهايت» جريانى را اين گونه نقل كرده است:
تقريباً هزار كيلومتر دورتر از «نورفولك»، در كنار اسكله در جايگاه كشتى هاى فيلادلفيا، يك ناوشكن در لنگر براى چند دقيقه اى ناپديد گرديد وبعد دوباره ظاهر شد.
همه ى اين ماجرا در نوامبر سال 1943 در روز روشن اتّفاق افتاد، و چون يكى از اسرار بزرگ ولاينحل جنگ جهانى دوّم باقى ماند. اطلاعات نيروى دريائى از دادن هرگونه خبرى امتناع كردند و هيچ يك از كتاب هاى مخصوص شرح وقايع روزانه كشتى ها و هيچ سند و مدركى كه اين ماجرا را توصيف نمايد و بتواند در دسترس مأموران تحقيق قرار گيرد وجود نداشت.
امكان دارد كه بين اين موضوع سرى و مرگ مردى كه در اين سلسله ماجراها مطالعه مى نمود و همچنين داراى اكتشافات وسيع علمى نيز بود، ارتباط داشته باشد.
غير از عدّه يى از كارمندان ادارى كه گفته مى شد در اين باره براى حفظ سكوت قسم خورده بودند، هيچكس چيز بيشترى نمى دانست. داستان ازاوايل سال 1942 شروع شد. يك روز فردى كه هرگز نام او افشا نشد، از اداره مركزى، بخش اطلاعات نيروى دريائى در واشنگتن ديدن كرد. نيروى دريائى ممالك متّحده با دانشمندان شايسته متعدد آمريكائى ارتباط برقرار كرده و از آنها خواسته بود تا نظرات جديد خود را درباره سلاح هاى غير متعارف وروش هاى عمليات جنگى ارائه دهند.
آمريكا در آن زمان شايد در يكى از مراحل تاريك تاريخ خود قرار داشت. ژاپوني ها كنترول اقيانوس كبير را در دست گرفته بودند، و در نبرد سهمگين و غافل گيرانه در «پرل هاربر»(1) نيروى دريائى ممالك متّحده از هم پاشيده شده بود. پرزيدنت روزولت شديداً خشمگين بود و گفته بود كه: اين موضوع درتاريخ مانند يك «روز زشت» بر جاى مى ماند.
با نتيجه اى كه در «پرل هاربر» حاصل شد، ضرورى بود تا ناوگان آمريكا تجديد سازمان يابد و مردان و تداركات جنگى در مقياسى عظيم، قبل از مقابله با دشمن، بسيج گردد و در نتيجه استراتژى نظامى نيز بالاجبار تجديد طرح مى گرديد. همهى اين مهمّ دو سال وقت گرفت. بسيارى از كشتى هاى نيروى دريائى نه تنها از جنگ جهانى اوّل، بلكه از زمان هاى اوليه و كاملا از كار افتاده در ليست قرار گرفت. به همان ترتيب نقشه هاى نبرد و سيستم هاى استتار برنامه ريزى شد. اطلاعات نيروى دريائى از ابتدا به راهنمايى هاى كارشناسان، در موضوع پنهان نمودن وسائل جنگى تكيه كرده و از آنها كمك فورى درخواست مى نمود.
در اين زمان بود كه دانشمندى، سرشناس، كه نامش مخفى نگهداشته شد از اداره تحقيقات نيروى دريائى بازديد به عمل آورد.
او گفت: «آقايان كشتى يى به من بدهيد، و من غير ممكن را به شما نشان خواهم داد - استتار كامل. » درباره نوع استتارى كه او در نظر داشت، سئوال گرديد. و آن چه كه او مى خواست انجام دهد، مختصر و مفيد و از لحاظ فنى صحيح و دقيق، تشريح نمود افسران آن چه گوش هايشان مى شنيد نمى توانستند باور كنند. او با خون سردى و بدون هيچ هيجانى توصيف كرد كه مى تواند كشتى يى را - هر كشتى يى ناپديد سازد. از آن جائى كه او يكى از برجسته ترين فيزيك دانان آمريكا و اعتبارش براى همه آشكار و قابل قبول بود و از طرفى ظاهر او در آن موقع كه بسيار جدّى مى نمود سبب شد اظهاراتش مورد تأمّل قرار گيرد.
بعداً اين موضوع مبهم، با مرگ و زندگى غير عادى يك «آستروفيزيست»(2) (متخصص فيزيك نجومى) پيچيده تر شد. دكتر «موريس كى. جساپ»(3) كه نام او هميشه با اين نمونه اسرارآميز در آميخته است آزمايشى را كه سبب گرديد يك كشتى با كاركنانش ناپديد گردد مورد بررسى قرار داد و آن را آشكار ساخت. آن تجربه فنا و نيستى براى تعدادى ملوانان گمنام كه در آن شركت كرده بودند به همراه داشت.
در همين زمينه در «پينه موند» در آلمان، برنامه هاى تحقيقاتى در جريان بودكه آنها شامل آزمايشات غير رسمى در ممالك متحده آمريكا، در طول جنگ جهانى دوّم، مي شد. قصد آنها به خاتمه رسانيدن جنگ، به سرعت ممكن، بابكار بردن روشهاى جديد بود. دكتر «جساپ» در تعدادى از اين پروژه هاى سرى شركت مى جست.
دكتر «جساپ» با اطلاعات فيزيكى خود كاملا از منظور ملاقات آلبرت اينشتين با روزولت مطلع بود. اينشتين براى اختتام جنگ ساختن يك «فوق بمب» را پيشنهاد كرده و همراه اين پيشنهاد جريانى ديگر نيز مطرح گرديد، وآن، بوجود آوردن ميدان مغناطيسى و الكتريكى و در نتيجه ايجاد نيروئى كه - تقريباً بطور باور نكردنى – مى توانست انسان و اشياء را ناپديد نمايد. اثرات جنبى آن و همچنين قسمت دكتر «جساپ» در اين آزمايشات هرگز معلوم نگرديد.
صورت اسامى دانشمندانى كه در اين برنامه تمام سرى شركت داشتند، گفته مى شود كه در بايگانى وزارت نيروى دريائى ممالك متّحده نگاهدارى مى شود، و دسترسى به تمام مدارك به جز افراد بلندپايه و برحسب اجازه مستقيم «پنتاگون» pentagon (وزارت دفاع آمريكا) براى هيچكس مقدور نمى باشد. در پايان جنگ دوّم جهانى دكتر «جساپ»، به عنوان آسترونوميست، در دانشگاه «دريك» گماشته شد و بعداً به دانشگاه ميشيگان انتقال يافت. دربين مسائل گوناگون سال هاى پس از جنگ او «يوفاها» UFOs (اشياء ناشناخته پرنده Unidentified Fling Opjects ) يا بشقاب هاى پرنده را كه بسيار بصورت حاد شايع شده بود شناسائى كرد، و در چند مجلّد از كتاب هايش درباره آن ها به بحث پرداخت. در ابتداى سال 1950، پرفسور «جساپ» نامه هاى متعددى كه بيشتر درباره «يوفوها» (منشاء و پيچيدگى آن ها) مى شد دريافت مى كرد و در ضمن آنها، نامه هايى نيز در مورد موضوع هاى زمان جنگ كه براى دكتر جساپ تازكى نداشت زيرا حتّى در مواردى خود او در آنها شركت داشت به چشم مى خورد.
در موردى نويسنده اى منبع انرژى كه «يوفوها» را نيرو مى بخشد مستقيماً با پروژه تحقيقاتى زمان جنگ، براى پيشبرد يك استتار كامل جهت كشتى هاى نيروى دريائى، مربوط مى دانست.
پروفسور «جساپ» اين نامه ها را در يكى از كتاب هايش به چاپ رسانيد، آن ها خارق العاده به نظر مى رسيدند، و سرويس مخفى نيروى دريائى و اداره تحقيقاتى آن توجهى فورى بر آنها نمودند. آن چه در اين نامه ها شايان توجّه بود مطالبى بود كه درباره آزمايش هاى سال 1943 به انجام رسيد و سبب هايى كه در نتيجه ناقص بودن به دنبال داشت.
نامه ها امضاء «كالوس ميگيول آلنده»(4) را در برداشت و از «نيوكنزينكتون»(5) ، در «پنسيلوانيا»(6) صندوق پستى 223، پست گرديده بود. روشن بود كه نويسنده نامه ها دانش قابل توجهى از فيزيك دارد.
چند نامه بعدى فقط با نام «كارل ام. آلن» مشخص مى شد.
علّت علاقمندى دكتر جساپ به اين نامه ها اين بود كه نويسنده، با وجود ارائه ندادن دليل، درباره آزمايش نيروى دريائى، بر پايه فرضيه ميدان الكتريكى اينشتين، سخن رانده و گفته بود كه آن تجربيات بطور ناقص به انجام رسيد. او اضافه كرده بود كه بر پايه آن فرضيه غير ممكن است در فاصله هاى عظيم، سراسر فضا، بدون گذشتن از زمان مسافرت نمود.(7)***
موردى كه نقل كرديم گزارش مفصّلى بود از تلاش هاى شكست خورده رهبران گمراه جهان براى غيب شدن؛ ولى هيهات كه آنان از اين شكست هادرس بياموزند، و دست از جهالت هاى مدرن خود! بردارند. هر چند آنان انجام اين گونه اعمال را به عنوان مسايل سياسى و جنگى انجام مى دادند، ولى آنچه براى آن ها مهمتر است درك امور فوق طبيعى و ماوراء الطبيعه مى باشد.آن ها مى خواهند بدانند غير از بُعد ظاهرى جهان، بُعد نامرئى جهان چگونه است؟ و چگونه مى توان به آن راه يافت؟ آيا جهان هاى موازى چيست و چه قدرت هايى در آن جاها وجود دارد؟...
(1) Pearl Harbour
(2) Astrophysicist
(3) M.K.Jessup
(4) K.M.Allende
(5) KeNsington
(6) Pennsylvania
(7) سفر به بى نهايت: 188.
بازديد امروز : 115182
بازديد ديروز : 297409
بازديد کل : 121428826
|