(1)
نقشه قتل
حضرت موسي بن جعفر عليه السلام توسط هارون
علّامه بزرگوار محدّث عالى مقدار مجلسى قدس سره مى گويد : در يكى از كتابهاى دانشمندان شيعه ديدم كه آمده بود :
وقتى هارون الرشيد لعنة اللَّه عليه تصميم گرفت امام كاظم عليه السلام را به شهادت برساند، قتل آن حضرت را به هر يك از مقامات كشورى و لشكرى پيشنهاد كرد هيچ كدام نپذيرفتند.
وى ناچار نامه اى به نمايندگان خود در كشورهاى فرنگ نوشت كه : گروهى را براى من بفرستيد كه خدا و پيامبر را نشناسند، من مى خواهم به وسيله آنان كارى انجام دهم.
آنان يك گروه پنجاه نفرى را كه آشنايى با اسلام حتّى با لغت عرب نداشتند ، فرستادند . وقتى آنان آمدند هارون آنها را گرامى داشت و پرسيد: خداى شما كيست؟ پيامبرتان كيست؟
آنان پاسخ دادند: ما نه خدايى را مى شناسيم نه پيامبرى را .
آنگاه آنها را وارد اتاقى كرد كه امام كاظم عليه السلام را در آن زندانى كرده بود، تا حضرتش را به قتل برسانند و خود هارون الرشيد لعين نيز از پنجره اتاق به آنان تماشا مى كرد .
آنان وارد اتاق شدند وقتى چشمشان به امام كاظم عليه السلام افتاد اسلحه خود را كنار انداخته و بدنشان به لرزه افتاد، و در پيشگاه حضرتش به سجده افتادند و از ترحّم به امام عليه السلام مى گريستند .
امام كاظم عليه السلام نيز دست رأفت خويش را بر سر آنها مى كشيد و با زبان و لهجه خودشان با آنان صحبت مى كرد و آنان مى گريستند .
وقتى هارون چنين ديد از ترس اين كه فتنه و آشوبى برپا شود وزير خود را صدا زد و به او دستور داد كه آنها را بيرون كند.
آنان در حالى كه به احترام امام عليه السلام عقب عقب مىآمدند خارج شدند، آنگاه سوار بر مركبهاى خود شده و بدون اجازه هارون به سوى كشورشان بازگشتند.(1)
1) بحار الأنوار : 249/48 ذيل ح 57 .
منبع: قطره اي از درياي فضائل اهل بيت عليهم السلام ج 2 ص 645
اج جا مهمان : 211301
ڪالھ جا مهمان : 297409
ڪل مهمان : 121524947
|