حضرت امام صادق علیہ السلام نے فرمایا : اگر میں ان(امام زمانہ علیہ السلام) کے زمانے کو درک کر لیتا تو اپنی حیات کے تمام ایّام ان کی خدمت میں بسر کرتا۔
نژادپرستى يهود

نژادپرستى يهود

  در کتاب «اسرائیلیات و تأثیر آن ...» می نویسد: در دايرة المعارف «بريتانيكا» آمده است: «عامل اصلى اعتقاد يهود در «ملت برگزيده» دانستن خويش، يا (روحيّه‏ جدايى‏ طلبى) آن‏ ها به كتاب تلمود نسبت داده شده و يهوديان آن را تشديدكننده (سرسختى) ايشان به عنوان (ملّتى كه تنها زندگى مى‏ كنند)، مى‏ دانستند»(36).(37)

   در خصوص علل عدم گسترش يهوديّت در بين اعراب جاهلى، محمّد جواد مغنيه مى‏ نويسد:

   «يهوديان حاضر نبودند تا آيين آن‏ ها در ميان ساير ملل و اقوام گسترش يابد؛ زيرا طبق اعتقاد آن‏ ها، اين امر باعث‏ مى‏ شد تا آن‏ ها را در سطح ساير افرادبشر قرار دهد، و آن‏ ها به چنين چيزى تن در نمى ‏دادند؛ چرا كه معتقد بودند خدا آن‏ها را بر تمام عالم برترى بخشيده و آن ‏ها را به عنوان قوم برتر برگزيده و تمام ابناى بشر را بردگان ايشان قرار داده است. به همين علت، يهوديان مردمان غير يهود را «جوييم» يعنى حيوان ‏هايى به شكل بشر مى‏ خواندند»(38)(!)(39)

   يهود در نژادپرستى و برتر دانستن نسل بنى‏ اسرائيل بر ساير مردمان جهان مشهور است.

   آن‏ ها در اين عقيده آن‏قدر پافشارى و اصرار دارند كه مى‏ گويند: غير از بنى‏ اسرائيل كسى لياقت يهودى‏ شدن را ندارد! و فقط بنى‏ اسرائيل هستند كه مى‏ توانند معتقد به دين يهود باشند.

   بر اين اساس است كه هيچ‏يك از پيروان اديان ديگر به دين يهود روى نمى ‏آورند ولى گاهى يهوديان به اديان ديگر مى‏ گروند.

   اعتقاد يهود به برترى نژاد بنى‏ اسرائيل و اختصاص دين يهود به نسل برتر! مردمان جهان را از شرّ تبليغات دينى و متمايل شدن ديگران به اين دين تحريف‏ شده، در امان نگه داشته است.

   يهوديان مى‏ پندارند سرانجام بر سراسر جهان حاكم شده و مخالفان را نابود خواهند ساخت؛ زيرا تمامى زمين از آنِ‏ آنانست. در آن زمان است كه مردم جهان مى‏ توانند يا دين يهود را بپذيرند و يا تمامى نابود شوند!

   آن‏ ها مى‏ گويند: «هنگامى كه حكومت شاهنشاهى ما آغاز شد، همه اديان بايد از بين بروند، به جز دين ما كه همانا اعتقاد به خداى يگانه است. بى ‏شك سرنوشت قوم ما به عنوان قومى برگزيده با وجود خدا گره خورده، و هم اوست كه‏ تقدير كار جهانيان را با سرنوشت ما پيوند داده است. لذا ريشه هر گونه عقيده‏ اى بايد از بيخ و بن كنده شود؛ حتّى اگر اين‏كار به انكار وجود خدا كه ما امروزه شاهد آنيم بيانجامد.

   اين كار نه‏ تنها در دوره انتقال حكومت مفيد است بلكه به سود جوانانى است كه در آينده به تبليغات مذهبى دين‏ موسى گوش فرا مى‏ دهند. دينى كه احكامى ثابت و پيشرفته دارد و تمام افراد جهان را به اطاعت ما وا مى‏ دارد.

   البتّه در تبليغاتمان روى مبانى تربيتى و جنبه‏ هاى اسرارآميز و اعجازانگيز اين دين تأكيد فراوان مى‏ ورزيم و در موقع‏ لزوم، مقالاتى منتشر مى ‏كنيم و ميان نحوه حكومت ربّانى خود و حكومت ‏هاى گذشته مقايسه‏ هايى به عمل مى‏ آوريم و اشتباهات حكومت‏ هاى غير يهودى را به گونه‏ اى بسيار روشن بازگو مى‏ كنيم و نيز حركات ددمنشانه عدّه‏ اى حكّام‏ ماجراجو كه انسان ‏ها را شكنجه و انسانيّت را لگدمال كرده‏ اند، يادآور مى‏ شويم و نفرت آدميان را بر مى‏ انگيزانيم؛ به‏ نحوى كه مردم آسايش دوران بردگى را بر آسايش دوران پس از بردگى ترجيح دهند.

   تحوّلات بى‏ فايده حكومت‏ هاى غير يهودى كه با وساطت ما انجام مى ‏گيرد، اعتبار حكومت‏ هايشان را تنزّل مى‏ دهد و مردم‏ از اوضاع نابسامان حكومت‏ هايشان آنچنان خسته مى‏ شوند كه راضى مى‏ گردند هر نوع خفّت و ذلّتى را در دوران حكومت ما تحمّل كنند و هرگز جرأت رهايى از زير سلطه ما و تحمّل رنج‏هايى چون رنج‏ هاى گذشته را به خود راه ندهند.

   ما در عين حال اشتباهات تاريخى حكمروايان غير يهودى را كه در اثر بى‏ اطّلاعى و فهم نادرست آن ‏ها از مسايل رخ‏ داده است، مورد تأكيد قرار مى‏ دهيم و شكنجه‏ هايى كه انسان‏ ها از دست اين‏گونه حكمروايان ديده‏ اند يادآور مى‏ شويم.

   روش و اصول كار ما بر اين حقيقت مبتنى است كه آنچه ما عرضه و تفسير مى ‏كنيم عالى و خالى از عيب است ولى‏ آنچه در گذشته وجود داشته بايد مرده و متلاشى‏ شده تلقّى گردد.

   فيلسوفان ما نارسايى‏ هاى عقايد و مذاهب را مورد بحث و بررسى قرار مى‏ دهند، امّا كسى نبايد اعتقادات واقعى‏ مذهب ما را مورد بررسى قرار دهد. زيرا هيچ‏كس جز خودمان نبايد از كار دينمان سر در بياورد. وانگهى، افراد قوم خودمان‏ هم حقّ بر ملا كردن اسرار دين را نخواهند داشت.

   در اثناى سده‏ هاى معروف به سده‏ هاى روشنايى و پيشرفت، ما ادبيّاتى پست، كثيف و تهوّع‏ آور رواج داديم و تا مدّتى‏ پس از به قدرت رسيدنمان اجازه مى‏ دهيم كه اين سبك ادبيّات به حيات خود ادامه دهد.»(40)


36) به نقل از نقد و نگرشى بر تلمود: 133.

37) طبق تصريح تلمود: «اسرائيلى‏ ها در پيشگاه خدا مقامى برتر از ملائكه دارند و مبارزه با آن ‏ها، تعرّض به‏ شوكت الهى قلمداد مى‏ شود؛ چرا كه هر يهودى جزء مادّى از خدا به شمار مى‏ آيد؛ همان‏طور كه فرزند جزئى‏ از پدرش است. تفاوت ميان يهودى و غير يهودى همان‏قدر است كه ميان انسان و حيوان فرق وجود دارد.«تلمود، سنهدرين: 58 - 2 به نقل از «الكنز المرصود فى قواعد التلمود: 60». نيز بنگريد به: «الأسفار المقدّسة قبل الإسلام: 165 و 166، الكتاب المقدّس فى الميزان: 23، مقارنة الأديان (اليهوديّة): 272 تا 274، والعرب‏ واليهود فى التاريخ: 174».

38) اسرائيليّات القرآن: 16 و 17.

39) اسرائيليات و تأثير آن بر داستان‏ هاى انبياء در تفاسير قرآن: 37.

40) پروتكل‏ هاى رهبران يهود براى تسخير جهان: 97.

 

 

 


 

    ملاحظہ کریں : 10950
    آج کے وزٹر : 0
    کل کے وزٹر : 77237
    تمام وزٹر کی تعداد : 132605810
    تمام وزٹر کی تعداد : 91910682