پيشرفت اقتصادى در عصر ظهور
قبل از آن كه به بيان پيشرفت اقتصادى در عصر ظهور بپردازيم ، نكته اى را دربارۀ فقر و تنگدستى و رفتار ناهنجار ابرثروتمندان - كه دليل ناكامى پروژه هاى اقتصادى است - بيان مى كنيم :
كمبود مالى و فقر اقتصادى ، اساس و ريشۀ بسيار مهمّى براى وقوع بسيارى از جنايتهايى است كه در عصر غيبت در سراسر جهان واقع شده و مى شود . اين واقعيّتى است كه پس از ريشه يابى بسيارى از قتلها، خونريزى ها، دزدى ها و... روشن شده است .
كسانى كه به عقيدۀ خود با قتل ، خونريزى ، دزدى و جنايتهاى ديگر مبارزه مى كنند و مى خواهند آنها را در جامعه ريشه كن كنند ، بايد اساس و منشأ آنها را - كه فقر يكى از عوامل مهمّ آن است - از جامعه بزدايند تا قسمت مهمّى از جنايتهايى را كه در جامعه واقع مى شود نابود سازند ؛ زيرا همان گونه كه گفتيم فقر و نياز عامل بسيارى از جنايتها است .
عامل مهمّ ديگرى كه داراى نقش اساسى در وقوع جنايتها مى باشد ، تكاثر و افزونطلبى است ، تأثير اين عامل ، از عامل اوّل بسيار مهمّتر و بيشتر است ، زيرا اگر يك فرد فقير و مستمند دست به سرقت يك خانه يا كشتن يك فرد مى زند ، قدرتمندان براى تكاثر اموال و به خاطر افزونطلبى ، مال و ثروت يك جامعه را غارت مى كنند و ملّتى را به خاك و خون مى كشانند .(67)
بديهى است همان گونه كه امكان خدمت براى فرد ثروتمند يا قدرتمند ، بيشتر از يك فرد فقير و ضعيف مى باشد ، امكان خيانت او نيز بيشتر از يك فرد فقير و محتاج مى باشد .
بنابراين فقرِ مستمندان و بيشتر از آن ، تكاثر و افزونطلبى ثروتمندان و قدرتمندان ، دو عامل بسيار مهمّ براى وقوع جنايتها و خيانتها در دوران تيره غيبت مى باشند و با فرا رسيدن عصر شكوهمند ظهور ، نه تنها اين دو عامل بلكه همۀ عوامل جنايت ، نابود مى شوند و عوامل نجات و سعادت ، جايگزين عوامل فساد و تباهى مى گردند .
وظيفۀ مهمّ ثروتمندان و قدرتمندان كمك به افراد فقير و ضعيف مى باشد تا هم فقر اقتصادى آنان جبران شود و هم مانع طغيان خودشان گردد تا در نتيجه ، دو عامل مهمّ تباهى برطرف گردد ؛ امّا متأسّفانه اين وظيفۀ بزرگ همچون بسيارى از وظايف ديگر به دست فراموشى سپرده شده است ؛ ولى سرانجام روزگارى فرا خواهد رسيد كه اگر انسان بخواهد از كسى دستگيرى كند ، هر چه جستجو كند فقيرى را نجويد !
نكته اى كه بايد به آن توجّه شود اين است كه گفتيم : افزونطلبى و تكاثر ثروتمندان و قدرتمندانِ بزرگ عاملى بسيار مهمّتر از فقر در وقوع جنايات جهان است ؛ افزونطلبى و ثروت ، ثروتمندان را به سوى ثروت بيشتر فرا مى خواند و قدرت و زورگويى ، قدرتمندان و زورگويان را به زورگويى بيشتر وا مى دارد .
در واقع ثروتِ ابرثروتمندان ، هم به عنوان دوّمين عاملى كه نام برديم داراى نقش است و هم در عامل اوّل شركت دارد ؛ زيرا عامل مهمّ وجود فقر در ميان جامعه ، ثروتمندانى هستند كه با نقشه هاى شوم خود براى هر چه بيشتر شدن سرمايۀ خويش به وسيلۀ احتكار و يا افزايش قيمتها ، باعث ايجاد فقر و يا افزايش فقر تنگدستان مى شوند . اين حقيقتى است كه در كلمات خاندان وحى عليهم السلام به آن تكيه شده است.
توجّه كنيد به زمينخوارانى كه خود در كاخها و ويلاها زندگى مى كنند و با نگه داشتن هكتارها زمين باعث افزايش نرخ زمين شده و در نتيجه مستمندان از خريد يك قطعه زمين كوچك ناتوان مى مانند .
بنابراين بسيارى از ثروتمندان با انباشتن اموال ، هم باعث ايجاد فقر و يا افزايشِ آن مى شوند - كه مقدّمه و زمينۀ فساد براى بعضى از افرادِ نيازمند مى شود - و هم تكاثر و افزونطلبى آنان باعث طغيان و رها شدنشان از مقيّدات شرعى و عقلى مى گردد .
اكنون به اين جريان توجّه كنيد :
«خان مرو» يكى از اعيان و ثروتمندان تهران بود كه مسجد و مدرسه اى در آن شهر ساخته و تاكنون به نام وى معروف است . گويند يكى از دوستان قديم وى چندين ماه هر روز به درخت چنارى كه در مقابل خانه وى بود تكيه داده به انتظار بيرون آمدنِ خان مى ايستاد كه شايد در وقت خروج از منزل نگاهش به او افتد و تلطّفى در حقّ او بكند . ولى خان ملتفت او نمى شد تا وقتى كه خان از منصبى كه داشت معزول و خانه نشين شد . آن دوست به ديدن وى رفت .
خان گله كرد كه چرا در اين مدّت ياد ما نكردى و نزد ما نيامدى . آن شخص جريان آمدن خود را نقل كرد . خان گفت : من در آن وقت چنار جلو منزل خود را با آن بزرگى و بلندى نمى ديدم تا چه رسد به تو كه زير آن ايستاده بودى ! (68)
آرى ؛ جهان قبل از ظهور امام عصر ارواحنا فداه شاهد ثروتمندان زيادى است كه پاى از دايرۀ انسانيّت بيرون نهاده و نتوانسته اند با تقيّدات شرعى و عقلى ، طغيان خود را كنترل نموده و مهار نمايند .
با توجّه به اين نكته اين سؤال پيش مى آيد كه در عصر درخشان ظهور - كه در سراسر جهان همۀ افراد ، بى نياز و داراى ثروت مى باشند - چگونه ثروتهاى بیکران باعث طغيانِ آنان نمى گردد؟ و به عبارت ديگر اگر ممكن است ثروتهاى كلان داراى اين همه آثار شوم باشد ، چرا در عصر فرخندۀ ظهور مردم جهان از ثروتِ سرشار برخوردار مى شوند؟
در پاسخ به اين سؤال بايد گفت : ثروتى كه از راه حلال باشد هيچ گاه شوم نيست ، بلكه ممكن است وسيلۀ خيرات باشد ولى اين ثروتمندان هستند كه از ثروت خود سوء استفاده مى نمايند . اگر ثروت خود بذاته داراى آثار شوم مى بود ، بايد همۀ ثروتمندان اين گونه مى بودند و حال آن كه اين گونه نيست و بعضى از افراد ثروتمند - اگرچه در اين زمان اندكند - خدمتهاى شايانِ تقدير به جامعه نموده اند و باعث دستگيرى و نجات بسيارى از افراد گشته اند و مورد مدح خاندان وحى عليهم السلام قرار گرفته اند . و اين دليل بر نقص فكرى و كوتاهى انديشۀ ثروتمندانى است كه در تلاش افزايش ثروت و اندوختن و به جاى گذاردنِ آن براى وارثان خود هستند و گرنه اصل ثروت همچون حربه اى است كه هم انسان مى تواند با آن دشمن را از سر راه خود دور كند و هم مى تواند با آن خون افراد بی گناه را به زمين بريزد .
علاوه بر اين ، در عصر درخشان ظهور بر اثر تكامل معنوى انسانها و رشد فكرى و عقلى آنان و بر اثر سعادتى كه آنان را فرا مى گيرد ، از طغيان و هلاكت در امان مى باشند .
در آن عصر فرخنده و در آن روزگار شكوهمند ، توسعه ، افزايش و فزونى هست ، امّا افزونطلبى و انباشتن وجود ندارد . ثروت ، نعمت و امكانات وجود دارد ؛ امّا هلاكت ، طغيان و تجاوز از مرز دين وجود ندارد .
در آن زمان ثروتهاى سرشارى كه در دنيا وجود دارد ، چه ثروتهاى فراوان و انبوهى كه در زير زمين وجود دارد و چه آنها كه بر روى زمين مى باشد ، گردآورى شده و به نزد آن حضرت جمع مى گردد .
آيا مى دانيد در اعماق زمين چه گنجينه هاى بسيار مهمّى از سنگهاى قيمتى ، طلا ، نقره و ساير اشياء قيمتى وجود دارد ؟ آيا مى دانيد زمين كوههايى از طلا را در خود پنهان ساخته است ؟ آيا مى دانيد پادشاهان و ثروتمندان قديم ثروتهاى بى كران خود را در زير زمين پنهان مى نمودند ؟! آيا مى دانيد زلزله هاى سهمگين ، سرمايه هاى عظيمى را با صاحبان خود در دل خاك فرو برده است ؟ و آيا...
در عصر ظهور ، كه عصر آگاهى و آشكار شدن امور پنهانى است ، همۀ ثروتهايى كه در زمين پنهان است ، آشكار مى گردد و مردمان عصر ظهور از آن برخوردار مى شوند .
----------------------------------------
67) بايد دقّت شود كه تكاثر و افزونطلبى ، فقط تكاثر و افزونطلبى در اموال نيست ؛ بلكه شامل همۀ افزون طلبي هايى كه عامل مهمّ خيانت و جنايت است ، مى شود كه شامل افزونطلبى در اموال ، رياست ، شهرت ، شهوت و... می شود .
68) دوازده هزار مثَل فارسى : 432 .
Today’s viewers : 0
Yesterday’s viewers : 209097
Total viewers : 119792307
|