امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
سرانجامِ ترك مشورت

سرانجامِ ترك مشورت

   ترك‏ مشورت دركارها يا از ناآگاهى سرچشمه ‏مى‏ گيرد ويا دليل بر دارا بودن ‏استبداد رأى است. كسى كه رفتار و كردار خود را صد درصد صحيح و بى ‏اشكال‏ مى ‏پندارد و در هيچ مورد حاضر به مشورت نيست، از استبداد رأى برخوردار است. اين گونه افراد به جهت داشتن اين صفت خود را به خطر مى ‏اندازند.

   حضرت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در نهج ‏البلاغه مى‏ فرمايند:

وَالْاِسْتِشارَةُ عَيْنُ الْهِدايَةِ وَقَدْ خاطَرَ مَنِ اسْتَغْنى بِرَأْيِهِ.(9)

مشورت نمودن، چشمه هدايت است و كسى كه به خاطر رأى شخصى خود را مستغنى از ديگران بداند، خويشتن را به خطر مى‏ افكند.

   غرور شخصى كه نوعاً بسيارى از زمامداران جهان را فرا مى‏ گيرد، به‏ صورت استبداد رأى ظاهر مى‏ شود و بر اثر آن، گاهى خود و يا كشور خود را نابود مى‏ سازند. از اين رو اولين مقام شايسته امامت عالم هستى، حضرت ‏اميرالمؤمنين ‏عليه السلام هشدار مى دهند:

آن كس كه خويش را از نظر رأى شخصى بى ‏نياز از ديگران مى ‏پندارد، خود را به ‏مخاطره مى‏ اندازد.

   بنابر اين كسى كه حاضر نيست با ديگران به مشورت بنشيند و در همه امور عقيده خود را برتر از ديگران مى ‏پندارد، داراى استبداد است و سرانجام ‏استبداد، هلاكت و نابودى است. زيرا انسان مستبدّ، در مقام انجام كارها، جز اطاعت از خواسته‏ ها و عقايد شخصى خويش - اگرچه اشتباه باشد - راهى را انتخاب نمى‏ كند.

   حضرت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام مى‏ فرمايند:

مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَكَ وَمَنْ شاوَرَ الرِّجالَ شارَكَها في عُقُولِها.(10)

كسى كه در رأى خويش مستبدّ باشد، هلاك مى‏ شود و كسى كه با مردان‏ مشورت نمايد، شريك در عقلهاى آنان خواهد شد.

   از اين فرمايش استفاده مى‏ كنيم: آنان كه در كارها مشورت نمى‏ كنند و داراى ‏استبداد رأى هستند، زيان فراوانى را متحمّل مى ‏شوند و آنان كه با ديگران ‏مشورت مى نمايند، نه تنها از هلاكت رهايى مى‏ يابند، بلكه شريك عقل وانديشه صاحب نظران مى‏ شوند.

بناى كار خود ار با مشاورت ننهى

نه حق شرع گذارى نه داد عدل دهى

مكن غرور وبكن مشورت به ‏اهل ‏خرد

كه در مشاورت از سهو و از خلل برهى

   ترك مشورت در مسائل مادّى نيز گاهى زيانهاى جبران ناپذيرى را به دنبال‏ دارد. اينك نمونه ‏اى از آن را ذكر مى‏ كنيم.

   ... در روزگارى كه همه در انديشه طلا بودند، يكى از عموهاى «داربى» گرفتار «تب طلا» شد. او راهىِ غرب شد تا با حفارى زمين به ثروت برسد. او هرگز نشنيده بود كه در مغز انسان طلايى، به مراتب بيش از آنچه در زمين‏ هست، وجود دارد. او با اخذ اجازه ‏نامه با بيل و كلنگ سرگرم كار شد.

   بعد از هفته‏ ها كار طاقت ‏فرسا، به كلوخه‏ هاى برّاق طلا رسيد. اكنون به ‏وسيله ‏اى نياز داشت كه كلوخه‏ ها را از دل خاك بيرون بكشد. بى‏ آنكه كسى ‏متوجّه شود، روى معدن را پوشاند و عازم شهر خود شد؛ تا موضوع را براى ‏بستگان و برخى از همسايگان بازگو كند. آنها دور هم جمع شدند و پول خريد دستگاه حفارى را فراهم كردند، آن را خريدند و به محل معدن طلا بردند.«داربى» و عمويش سرگرم كار شدند و نخستين كاميون كلوخه ‏ها را به كوره ‏ذوب و استخراج طلا فرستادند. معلوم شد كه يكى از غنى ‏ترين معادن طلا را يافته ‏اند!

   حمل چند كاميون كلوخه طلا كافى بود تا همه بدهى هاى آنها را پاك كند ونوبت به سود كلان برسد. مته ‏هاى حفارى، زمين را مى‏ شكافتند و اميد «داربى» و عمويش بيشتر مى‏ شد، تا اينكه اتفاقى افتاد. رگه ‏هاى طلايى ناپديد شد! آنها؛ به پايان رنگين كمان رسيده بودند و از معدن طلا ديگر اثرى نبود؛ ولى آنها به كار خود ادامه دادند و مأيوسانه مى‏ خواستند رگه طلا را از نو بيابند، اما موفق ‏نشدند. سرانجام تصميم گرفتند كه دست از كار بكشند.

   دستگاه حفارى را به چند صد دلار فروختند و با قطار به ديارشان برگشتند. كسى كه دستگاه را خريده بود، از يك مهندس معدن خواست تا به معدن ‏نگاهى بيندازد و براى او محاسبه كوچكى انجام دهد. مهندس مزبور نظر داد كه ‏پروژه حفارى معدن از آن جهت شكست خورده كه صاحبان آن با كار معدن واصول حاكم بر آن آگاه نبودند.

   نظر مهندس بر اين بود كه رگه طلا در فاصله 90 سانتى ‏مترى، از محلّى كه‏ كار متوقّف شده، از نو پديدار خواهد شد. نظريّه او دقيقاً حساب شده از كاردرآمد. كسى كه دستگاه حفارى را خريده بود، به حقيقت مهمّى توجّه نمود وآن اين بود كه قبل از تسليم شدن و دست از كار كشيدن، بايد با متخصّص به‏ مشورت نشست.(11)


9) نهج البلاغه، قصار الحكم: 202.  

10) نهج البلاغه، قصار الحكم: 152.

11) بينديشيد و ثروتمند شويد: 19.

 

    بازدید : 12976
    بازديد امروز : 7780
    بازديد ديروز : 106200
    بازديد کل : 182174189
    بازديد کل : 135497904