يهود و تغيير قبله
و نقش كعب الأحبار
تغيير قبله از بيت المقدّس به كعبه، عامل بسيار مهمّى براى خشم يهوديان بود. از آنجا كه يهوديان، بيت المقدّس را بسيار ارج مى نهادند و حاضر نبودند هيچ سرزمينى را در رديف آن قرار دهند، تغيير يافتن قبله براى آنان بسيار مهمّ و خشمگين كننده بود.
تنفّر آنان از اين جريان آنچنان عميق و دامنه دار بود كه در قرن هاى بعد نيز انزجار خود را از اين جريان آشكار مى ساختند.
به اين جهت، برخى از خليفه هاى غاصب اموى براى دلخوش ساختن يهود و براى شكست اسلام و مسلمانان، در تلاش بودند كه بيت المقدّس را به عظمت گذشته برگردانند و آن را از نظر معنوى هم سنگ و هم رديف مسجد الحرام وبلكه بالاتر و برتر از آن قرار دهند.
يكى از خليفه هاى غاصب اموى كه در اين باره بيش از ديگران كوشش مى كرد، عبدالملك بود.
يكى از عواملى كه سبب مى شد عبدالملك در اين راه تلاش كند، اين است كه در زمان حكومت عبداللَّه بن زبير قيام كرده بود و مكّه را از خليفه اموى گرفته بود. عبدالملك براى اينكه مردم را از رفتن به خانه خدا بازدارد، سعى و تلاش مى كرد كه عظمت بيت المقدّس را براى آنان احيا كند تا مردم را از رفته به مكّه و زيارت خانه خدا بازدارد و آنان را به سوى بيت المقدّس بكشاند.
اين جريان، نشان دهنده آن است كه خلفاى بنى اميّه حاضر بودند به خاطر سياست، حقايق دينى را تغيير داده و آن را دگرگون سازند. بنابراين اگر آنان از حكومتى به نام اسلام و دين دم مى زدند نه به خاطر اعتقادات دين، بلكه براى سياست و تكيه زدن بر اريكه قدرت بوده است.
در كتاب «پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم و يهود حجاز» مى نويسد:
«تغيير قبله علاوه بر اينكه استقلال مسلمانان در برابر يهود را تأمين كرد، زمينه اى براى روى آوردن اعراب به اسلام بود. چون آنان اهميّت زيادى براى كعبه قائل بودند؛ گرچه مسلمانان، پيش از تغيير قبله هم به كعبه اهميّت مى دادند و در آياتى از قرآن اين اهتمام گوشزد شده بود. اين رويداد اوّلين مرحله جدايى يهود و مسلمانان به شمار مى آمد و طبعاً كينه اين قوم را - كه به برترى اسلام و پيامبر آن اعتراف داشتند - بيشتر مى كرد.
در تاريخ اسلام كسانى از مسلمان شدگان يهود كه اسرائيليّات آنان در منابع فراوان است، همچنان درصدد برترى دادن بيت المقدس بر كعبه بوده اند. كعب الأحبار حديثى ساخت كه در آن آمده است: كعبه هر صبحگاه بر بيت المقدّس سجده مى كند. امام باقر عليه السلام اين سخن را دروغ دانسته و فرموده است: «نزد خداوند محلّى بر روى زمين محبوبتر از كعبه نيست».(178)
حاكمان غاصب اموى نيز از چنين رواياتى براى پيشبرد اهداف سياسى خود استفاده مى كرده اند. چنانكه وقتى مكّه در دست عبداللَّه بن زبير بود، عبدالملك براى اينكه مردم را از رفتن به حج بازدارد حديثى از زهرى را ترويج كرد كه به پيامبر چنين نسبت داده است: «جز به سوى سه مسجد بار سفر بسته نمى شود: مسجد الحرام، مسجد النبىّ و مسجد بيت المقدّس كه مقامى مانند كعبه دارد(179).(180)
178) الكافى: 240/4.
179) درباره حديث «لاتشدّ الرحال...» ر.ك: صحيح مسلم: 636/1، صحيح البخارى: 56/2. البتّه در اين منابع جمله «وهو يقوم مقام الكعبة» وجود ندارد. درباره بهره بردارى عبدالملك از اين حديث ر.ك: تاريخ سياسى اسلام: 746/2 (سيره خلفا) به نقل از تاريخ طبرى.
180) پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم و يهود حجاز: 56.
بازديد امروز : 7319
بازديد ديروز : 95369
بازديد کل : 135077902
|