در کتاب جلوه هاي نور از غدير تا ظهور از کتاب «صحيفهٔ مهديه» مطلبي پيراموان عمده ترين آثار انتظار در شخص منتظر که احساس حضور امام عليه السلام است ، بدين صورت آمده است :
انتظار؛ و احساس حضور امام ارواحنا فداه
... آنچه مهم است احساس حضور است و این تأثير مهمّى در چگونگى زندگى انسان دارد و اگر رعايت شود تحوّلى عظيم در زندگى او ايجاد نموده و حياتى پربار براى انسان به ارمغان مى آورد اعتقاد به مسأله حضور و عمل كردن بر طبق آن است .
يعنى اگر انسان معتقد باشد همه در محضر خداوند كريم و جانشينان او مى باشند و او در زمان حضور يا غيبت و يا ظهور آن بزرگواران در محضر آنان مى باشد - و زمان و مكان براى ما محدوديّت مى آورد نه براى مقامات نورانيّه آنان - ؛ نمى تواند حضور آنان را مقيّد و محدود به زمان و يا مكان خاصّى بنمايد .
زيرا زمان و مكان از قيود مادّه است و مقام نورانيّت اهل بيت عليهم السلام كه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام آن را در حديث نورانيّت تشريح فرموده اند ، فوق مادّه است و بلكه محيط بر آنست ، بنابراين زمان و مكان نسبت به مقام نورانيّت آنان ، محدوديّت و تقيّد ايجاد نمى نمايد .
ابوبصير كه از اصحاب حضرت امام باقر عليه السلام است مى گويد :
با امام باقر عليه السلام وارد مسجد شدم ، و مردم در حال رفت و آمد بودند . امام عليه السلام به من فرمودند : از مردم بپرس آيا مرا مى بينند ؟ من با هر كس ملاقات كردم از او سؤال كردم كه آيا امام باقر عليه السلام را ديدى ؟ مى گفت : نه ؛ در حالى كه امام عليه السلام ايستاده بود ، تا فردى نابينا به نام ابوهارون وارد شد .
امام عليه السلام فرمودند : از اين مرد سؤال كن . به او گفتم : آيا امام باقر عليه السلام را ديدى ؟
ابوهارون در جواب گفت : مگر ايشان اينجا نايستاده اند ؟
ابوبصير گفت : از او سؤال كردم تو از كجا دانستى كه امام عليه السلام ايستاده است ؟
ابوهارون گفت : چگونه به آن علم و آگاهى پيدا نكنم و حال آن كه امام عليه السلام نورى است آشكار و نمايان .
ابو بصير مى گويد : و شنيدم كه امام باقر عليه السلام به مردى از اهل آفريقا مى فرمود : حال راشد چگونه است ؟
او گفت : از آفريقا كه خارج شدم او زنده و سالم بود و به شما سلام مى رساند .
امام باقر عليه السلام فرمودند : خداوند او را رحمت كند . مرد آفريقايى گفت : او مُرد ؟!
امام عليه السلام فرمودند : آرى . او پرسيد : در چه زمانى ؟
امام عليه السلام فرمودند : دو روز بعد از خارج شدن تو از آفريقا مُرد .
آفريقايى گفت : به خدا قسم راشد نه مريض بود و نه هيچ گونه دردى داشت !
امام عليه السلام به او فرمودند : مگر هر كس كه مى ميرد به خاطر مرض يا درد مى ميرد ؟
ابوبصير گفت : از امام عليه السلام پرسيدم : اين مرد آفريقايى كيست ؟
امام عليه السلام فرمودند : دوست ما و پيرو ما خاندان است .
آن گاه امام عليه السلام فرمودند : آيا مى پنداريد براى ما با شما ، چشمانى نظاره گر و گوشهايى شنوا وجود ندارد ؟ چه پندار نادرستى ؛ به خدا قسم بر ما هيچ چيزى از اعمال شما پنهان نيست . پس همه ما را حاضر در نزد خود بدانيد و نفسهاى خود را به كارهاى پسنديده عادت دهيد و اهل كارهاى نيك شويد تا به آن شناخته شويد .
من فرزندان و شيعيان خود را به آنچه گفتم امر مى كنم .
منبع: کتاب جلوه های نور از غدیر تا ظهور : صفحۀ 100 - 103،
از کتاب «صحیفۀ مهدیه : 104»
-----------------------------------------------------
شايان ذکر است که اين دعا در مقدمهٔ کتاب «صحيفهٔ مهديه» نقل شده است .
براي مطالعه و دانلود کتاب «صحيفهٔ مهديه» در بخش کتابخانه پايگاه
بازديد امروز : 143799
بازديد ديروز : 297409
بازديد کل : 121457447
|