امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
كشف اسرار در عصر ظهور

کتاب : «امیرالمؤمنین علی علیه السلام و عصر ظهور»

 

كشف اسرار در عصر ظهور

حضرت اميرالمؤمنين علی علیه السلام  در گفتارهاى بى ‏نظير خود، بسيارى از حقائقِ ‏آينده جهان را بيان نموده ‏اند، كه هر يك از آن ها نياز به توضيح و تفسير دارد، كه ‏با تفكّر و تأمّل در اعماق آن‏ها، شايد بتوانيم اندكى از اسرار آن ها را درك نموده ‏و با آگاه شدن از آنها قلب خود را روشن كنيم.
بديهى است در ميان گفتارهائى كه آن حضرت بيان فرموده ‏اند، آنچه را كه به ‏خواصّ اصحاب و صاحبان اسرار خود فرموده ‏اند، از ويژگى‏ هاى بيشترى ‏برخوردار مى ‏باشد كه سزاوار است علاوه بر درك كلى ترجمه اين گونه ‏روايات، درباره اعماق و اهدافى كه در باطن اين فرموده‏ ها وجود دارد دقّت و كنجكاوى شود، تا از حقايق بيشترى آگاه شويم.
همچنين دقّت در لوازم فرموده‏ هايى كه حضرت اميرالمؤمنين على علیه السلام و ساير معصومين علیهم السلام به خواصّ اصحاب خود بيان فرموده‏ اند، نكاتى به دست مى آيد كه از معنى و ترجمه ظاهرى آن روايات بسى عميق ‏تر و مهم ‏تر است.
اكنون يكى از رواياتى را كه امير عالم هستى حضرت اميرالمؤمنين على علیه السلام به‏ يكى از صاحبان سرّ خود يعنى جناب كميل بيان فرموده اند نقل مى ‏كنيم:
حضرت اميرالمؤمنين على علیه السلام با اشاره به اسرار عوالم هستى كه در عصر ظهور آشكار مى‏ شود به جناب كميل فرمودند:

يا كميل ما من علم إلاّ وأنا أفتحه وما من سرّ إلاّ والقائم يختمه.(1)
اى كميل هيچ علمى وجود ندارد مگر اينكه من آن را آغاز مى ‏كنم و هيچ‏ سرّى نيست مگر آنكه قائم آن را به پايان مى ‏رساند.

يكى از امورى كه هنوز حقيقت آن ناشناخته مانده و از اسرار عالم خلقت‏ مى ‏باشد زمان است.
گرچه درباره زمان بحث‏ هاى زيادى شده و عقايد گوناگونى اظهار شده ‏است؛ ولى بحث هايى كه در طول تاريخ شده درباره اينكه حقيقت زمان ‏چيست به جايى نرسيده و همچنان اختلاف عقيده درباره آن وجود دارد.
آيا زمان يك امر اعتبارى است يا مهمتر از آنست و در خارج وجود دارد، يعنى خلقت آن به اعتبار مادّه يا فضا نيست بلكه خداوند زمان را آفريده است ‏و فقط يك امر اعتبارى نيست.
در دعاى شب پانزدهم ماه رمضان از خداوند به نام خالق زمان‏ ها ياد شده‏ است:

خالق الازمنة والاعصار(2).
خلق كننده زمان ‏ها و روزگارها.

بنابراين زمان مخلوقى است كه به اعتبار مادّه يا حركت يا فضا نيست، هر چند همراه با آنان باشد از آنجا كه بحث ما در اين بخش از كتاب درباره «زمان» است و همچنين بخش آينده كتاب كه درباره «سفرهاى فضايى» است در ارتباط بسيار با «زمان» مى ‏باشد، سزاوار است مقدارى درباره زمان سخن ‏بگوييم.
آيا در زمان اين مخلوق عظيم الهى مى ‏توان تصرّف نمود؟
آيا زمان قابل توسعه و كشش مى ‏باشد؟
آيا زمان را مى ‏توان فشرده نمود و وسعت آن را كم كرد؟
آيا سرعت گذشت زمان در همه كرات يكسان است؟
آيا سفر به زمان‏ هاى گذشته ممكن است؟
آيا سرعت آن در تمام كره زمين به يك صورت است؟
آيا مكان‏ هاى خاصّى از ويژگى هايى در اين باره برخوردارند؟
آيا سفر به زمان ‏هاى آينده امكان‏ پذير است؟
آنچه كه پاسخ به آن از همه مهمتر است اين است كه آيا زمان اين مخلوق ‏الهى چه ارتباطى با مقام ولايت و امامت دارد؟
آيا همه معصومين علیهم السلام حاكم بر زمان هستند؟
آيا براى آنان سفر به زمان گذشته يا آينده واقع شده است؟
اگر همه معصومين علیهم السلام حاكم بر زمان هستند چرا فقط به حضرت امام ‏عصر عجّل الله تعالى فرجه «صاحب الزمان» مى‏ گوييم؟
قبل از آنكه مطالبى را در پاسخ به اين سئوالات بگوييم سزاوار است به يك ‏واقعيت دردناك توجّه كنيم يك واقعيت بسيار اسف ‏بار، يك واقعيت بسيار سهمگين و نابودكننده، يك واقعيت بسيار تلخ و زهرآگين كه تاكنون جان ‏ميلياردها انسان را در كام خود فرو برده است.
اين واقعيت جانكاه، غفلت از امام زمان عجّل الله تعالى فرجه است. بسيارى ازمردم جهان بر اثر تبليغات گمراه كننده در راه باطل گام برداشته و عمر خود رابه تباهى كشانده و بر اثر پيروى از اديان و مسالك گمراه كننده هيچگونه ‏آشنايى با امام زمان عجّل الله تعالى فرجه نداشته و ندارند و در غفلت كامل از آن‏ بزرگوار بوده و هستند.
و ما كه معتقد به امامت امام زمان عجّل الله تعالى فرجه هستيم، آنگونه كه بايد توجّه به آن بزرگوار نداشته و با مقام عظيم ولايت آن حضرت، آشنايى كامل‏ نداريم و نتوانسته‏ ايم مرز زمان و مكان را بشكنيم.
اكنون كه اينگونه هستيم به عنوان وصف العيش نصف العيش و به خاطر كم كردن غم ‏ها و اندوه ‏ها، اندكى از بزرگ ‏ترين مردان معنوى جهان سخن ‏بگوييم.
در مدّت طولانى غيبت امام زمان عجّل الله تعالى فرجه كسانى اندك بوده‏ اند كه ‏توانسته ‏اند خود را از قيد و بندها رها ساخته و به انجام مأموريت هايى كه ازسوى امام زمان عجّل الله تعالى فرجه دريافت مى ‏نمايند، بپردازند.
آن ها بزرگترين مردان معنوى جهان هستند آن ها وجودشان نورى و به خاطر نزديك بودن با «نورالانوار» يعنى امام زمان نورانيّت پيدا كرده ‏اند، و قدرت و مقامى را كه به دست آورده‏ اند با دكان دارى و خودستايى از دست نمى‏ دهند.
آن ها هيچگاه براى خود موضوعيت قائل نيستند و در پى شهرت و نام و نان‏ نيستند.
آن ها در هر وضع و شرايطى كه هستند و در هر گوشه و كنار جهان كه زندگى ‏مى ‏كنند داراى عزم و تصميم و مردان صاحب اراده ‏اند گرفتارى هاى مادّى، مريضى ‏ها و بلاهاى گوناگون، فكر آنها را به خود مشغول نمى ‏كند. آنان غفلت را كنار گذاشته و از توجّه به نورالانوار اهل بيت علیهم السلام يعنى امام زمان عجّل الله تعالى ‏فرجه غافل نمى‏ شوند و با وجود معنوى و نورى خود در مكان و زمان مى ‏توانند تصرّف كنند.
اكنون كه سخن به اينجا رسيد، به آن اكتفاء نموده و از نقل موردى در اين ‏باره صرف نظر نموده و به اصل بحث مى ‏پردازيم:
پاسخ به اين پرسش ‏ها نياز به توضيح دارد و به اين جهت براى روشن شدن ‏مطلب، بحث را با توضيح لازم ادامه مى‏ دهيم:


(1) بحار الأنوار: 269/77 و 414.

(2) بحارالانوار: 40 / 98 .

 

 


 

    بازدید : 15493
    بازديد امروز : 11364
    بازديد ديروز : 18311
    بازديد کل : 128751806
    بازديد کل : 89465863