امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
كيمياگرى

کتاب : «امیرالمؤمنین علی علیه السلام و عصر ظهور»

 

كيمياگرى

در پايان بحث «اقتصاد» مناسب است اشاره ‏اى درباره كيميا و كيمياگرى داشته‏ باشيم. اگر در طول تاريخ عدّه ‏اى از افراد به دنبال به دست آوردن كيميا بوده و هستند، ولى چون مردم در عصر ظهور در پى تكاثر اموال و هر چه بيشتر جمع ‏كردن مال و ثروت نيستند، به كيميا و كيمياگرى اهميّتى نمى ‏دهند. روايتى كه ‏نقل مى‏ كنيم دليل بر اين است كه اولياء خدا در اعصار گذشته نيز به كيميا وكيمياگرى ارج نمى‏ نهادند:
از روايت معروفى كه از فضّه خادمه است چنين استفاده مى‏شود كه آن مخدّره‏ در اوائل ورودش در فناء بيت ولايت حضرت اميرالمؤمنين علیه السلام داراى كيميا بوده نه داناى آن، اگرچه بعد از منظور نظرِ كيميا اثر واقع شدنش از آن حضرت ‏به مقامى رسيد كه حالت قدسش اكسير اعظم شد.
برسى در «مشارق الأنوار» و علاّمه مجلسى؛ در «بحار» روايت كرده ‏اند كه ‏فضّه، دختر پادشاه هند بود و چون خواستند او را اسير كنند از اكسير ذخيره ‏اى‏ برداشت و چون به خانه فاطمه زهرا علیها السلام آمد و به خانه نظرى كرد در آنجا جز شمشير و زره و آسيائى نديد.
پس پاره‏ اى از مس برداشت و آن اكسير را به آن زد و طلا شد و به نزد على علیه السلام گذاشت. حضرت چون به او نظر كرد فرمود:

أحسنت يا فضّة؛ ولكن لو أذّبت الجسد لكان الصّنع أعلى ‏والقيمة أعلى.
اگر مس را آب كرده بودى، هر آينه صُنعت عالى ‏تر (يا رنگش عالى‏ تر) وقيمتش گران‏ تر بود.

فضّه عرض كرد: «يا سيّدي؛ أتعرف هذا العلم؟»؛ «ای سیَد من آیا از این علم آگاه هستید؟».
حضرت - اشاره به امام حسن علیه السلام نموده - فرمودند:

وهذا الطفل يعرفه.
اين طفل هم اين علم را مى ‏داند.

پس آن طلا را برداشته و به نزد امام حسن علیه السلام آورد، امام حسن علیه السلام نيز همان‏ فرمايش پدر بزرگوارش را فرمود.
پس حضرت امير علیه السلام فرمود:

ما اعظم از اين را مى ‏دانيم.

آنگاه اشاره به دست مبارك فرمود. فضّه نگاه كرد، شمش ‏هاى طلا وگنج ‏هاى زمين را ديد كه سير مى ‏كنند. حضرت فرمود:

اى فضّه؛ بگذار اين طلايى را كه ساخته ‏اى با همجنس ‏هاى خودش.

پس آن را بالاى آن‏ ها گذاشته روان گرديدند.(1)

علم كيميا نام‌ هاى ديگرى دارد به نام اكسير و ... اكسير، نامى است كه جابر آن را بر ماده بسيطه گذاشته است. ماده‌اى كه مى‌توان با آن معادن كم ارزش را به معادن پرارزش تغيير داد و اين اكسير در واقع مادّه‌اى است كه نقش رابط و واسطه را ايفا مى‌كند و كيمياگران با افزودن مقدار كمى از اين اكسير به معادن كم ارزش، تحولات عجيبى در آن ها ايجاد مى‌كنند. به اين علم كه در معادن تغيير و تحول ايجاد مى‌كند، علم صنعت نيز مى‌گويند كه مى‌توان گفت ميراث دار اين علم حضرت امير مؤمنان على  عليه السلام است مى‌فرمايند :

خذ الفرّار والطلقا

وشيئا يشبه البرقا

فان احسنت مزجهما

ملكت الغرب والشرقا

يعنى، مقدارى فرّار و طلق را به چيزى كه شبيه برق است مخلوط كن، كه اگر دقّت لازم را در اين مخلوط كردن به كار ببرى مالك غرب و شرق مى‌شوى (كنايه از اينكه بسيار ثروتمند مى‌شوى).

فرّار يعنى جيوه و طلق يعنى نشادر و چيزى كه شبيه برق است همان كبريت احمر است كه جابر آن را اكسير ناميده است (اگر كسى بتواند با راه حل‌هاى درست اين سه را به هم بياميزد جنس گران بهايى را به دست مى‌آورد) ....

در نگاه جابر بن حيان ، اكسير عجيب ، فرمولى است كه با عملى كردن آن، اين ماده مذابى به دست مى‌آيد و نفوذپذيرى اين ماده اكسير به حدى بالاست كه با مقدار كم آن مى‌توان نتايج خوبى به دست آورد. مثلاً مى‌توان معدن كم ارزش را گرفت و با اضافه كردن يك صد هزار به وزن همان معدن، ارزش از اين اكسير به آن، همان معدن كم ارزش را به معدنى گران قيمت تغيير داده و اين اكسير همان كبريت احمرى است كه خيلى كمياب است.(2)

 همانگونه كه گفتيم اهل بيت  عليهم السلام اعتنايى به اين علم نداشتند. در عصر ظهور نيز آن‌ قدر ثروت‌ها فراوان است كه كسى در پى كيمياگرى نخواهد بود.

_________________________

(1) وسيلة النجاة در شرح دعاى سمات: 128.

(2) شگفتی ها و اعجازهای علمی در سخنان امام علی علیه السلام: 105.



 

    بازدید : 13868
    بازديد امروز : 906
    بازديد ديروز : 19532
    بازديد کل : 128819122
    بازديد کل : 89499528