امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
باز هم پيشگوئى پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله وسلم دربارهٔ معاويه

باز هم پيشگوئى پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله

دربارهٔ معاويه

   نصر از عبدالعزيز، از حبيب بن ابى ثابت، از منذر ثورى نقل مى‏ كند كه مى‏ گفته است:

   محمّد بن حنفيّه مى‏ گفت: روز فتح مكّه هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم همراه سپاهش از بالا و پايين درّه وارد مكّه شد و سپاه‏ اسلام همه درّه‏ ها را انباشته كرد اينان (ابوسفيان و معاويه) به ظاهر تسليم شدند تا آن‏كه براى خود يارانى پيدا كردند.

   نصر همچنين از حكم بن ظهير، از اسماعيل، از حسن بصرى و نيز از قول حكم، از عاصم ابى النجود، از زر بن‏ جيش، از عبداللَّه بن مسعود نقل مى‏ كند كه پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم فرموده‏ اند:

هر گاه معاوية بن ابى سفيان را ديديد كه بر منبر من خطبه مى‏ خواند، گردنش را بزنيد.

   حسن بصرى مى ‏گفت: به خدا سوگند؛ چنان نكردند و رستگار نشدند(390).

   همچنين نصر بن مزاحم در كتاب صفّين خود گويد: هنگام جنگ صفّين مردى به عمّار ياسر گفت: اى ابواليقظان؛ مگر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نفرمودند: «با مردم جنگ كنيد تا اسلام آورند و چون مسلمان شدند، خون و مال‏شان محفوظ است»؟

   عمّار گفت: آرى؛ چنين است، ولى به خدا سوگند؛ اينان مسلمان نشدند، بلكه به ظاهر تسليم شدند و كفر در سينه ‏نهان داشتند تا براى اظهار آن يارانى پيدا كردند.(391)

   در اين جريان رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم تسلّط معاويه را بر مدينه و تكيه ‏زدن او را بر منبر آن حضرت، پيشگويى كرده‏ اند و به‏ مردم فرمان داده ‏اند كه هر گاه ديديد او بر منبر من خطبه مى‏ خواند گردن او را بزنيد. ولى متأسّفانه به اين دستور پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم ‏نيز عمل نشد.

   جالب توجّه است كه اگر كسى مسلمان شود خون و مال او محفوظ است و داراى احترام مى‏ باشد، بنابراين دستور دادن‏ پيغمبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله و سلم به كشتن معاويه دليل بر آنست كه او ايمان نياورده و همچنان بر كفر خود باقى مانده است.

   جريانى كه مى آوريم دليل بر اين واقعيّت است كه معاويه و ابوسفيان مورد نفرت و لعنت پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله و سلم - حتّى پس ‏از تظاهر به قبول اسلام - بوده ‏اند:


390) ابن ابى الحديد در مورد حسن بصرى گويد: او همواره اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام‏ را دشمن مى‏ داشت و مردم را از يارى امام‏ عليه السلام باز مى‏ داشت. وى گرفتار وسواس بود، روزى هنگام وضو گرفتن بر دست و پاى خود آب ‏فراوان مى‏ ريخت، اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام او را ديد و فرمود: اى حسن؛ آب بسيار مى ‏ريزى؟

   او گفت: خون‏ هاى مسلمانان را كه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بر زمين ريخته است بيشتر است!

   اميرالمؤمنين‏ عليه السلام پرسيد: اين كار تو را اندوهگين ساخته است؟

   گفت: آرى.

   فرمود: همواره اندوهگين باش.

   گويند: از آن پس حسن بصرى تا هنگام مرگ همواره اندوهگين و ترش‏روى و دژم بود.

391) اعجاز پيامبر اعظم ‏صلى الله عليه و آله و سلم در پيشگويى از حوادث آينده: 377.

 

 

    بازدید : 10508
    بازديد امروز : 14912
    بازديد ديروز : 23196
    بازديد کل : 127624958
    بازديد کل : 88884498