امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
3 - ابوهريره

3 - ابوهريره

  در کتاب «اسرائیلیات و تأثیر آن ...» می نویسد:  در «صحيح بخارى» در ضمن حديث بلندى آمده است: ابوهريره براى سير كردن شكمش ملازم رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم‏ بود.(115)

   در همانجا از طريق ابن مسبب و ابومسلمه از ابوهريره نقل شده كه مى‏ گفت: «براى آن‏كه شكم خود را پر كنم با رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله و سلم همراهى مى‏ كردم!»(116)

   همچنين بخارى با اسناد خود تا ابوهريره از او نقل مى‏ كند: «مردم مى‏ گويند كه ابوهريره زياد بر رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم‏ حديث مى‏ بندد، حال آن‏كه من هميشه با آن حضرت بودم تا شايد شكمم سير شود.»(117)

   يا از خود ابوهريره نقل شده است: «خود را ديدم كه از گرسنگى بى‏ حال ميان منبر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم و حجره عايشه‏ افتاده‏ ام، كسانى كه مى‏ آمدند پاى بر گردنم مى ‏گذاشتند و مى ‏پنداشتند كه من ديوانه‏ ام و حال آن‏كه ديوانه نبودم، اين بر اثرگرسنگى شديد بود».(118)

   گويا وى در طول مصاحبتش با پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم زندگى را با نشستن بر سر راه رهگذران و ابراز گرسنگى به آن‏ ها ودرخواست مختصر طعامى سر مى ‏كرد و مأموريّتى ديگر نيز نداشت. نه در جنگى و نه در صلحى نامى از او برده نشده، البتّه گفته‏ اند در نبرد موته از ترس لشكر دشمن پا به فرار گذاشت! (119) و جز اين پايمردى، ديگر هيچ!

   آن هنگام كه معاويه بر تخت سلطنت تكيه زد و حكومت نامشروع اموى، زمام امور جامعه اسلامى را به دست گرفت، ابوهريره جانى دوباره گرفت و زندگى نابسامان او به يك زندگى اشرافى مبدّل شد.

   ابوريّه مى ‏نويسد: «زمانى كه آتش جنگ ميان حضرت على‏ عليه السلام و معاويه - و به عبارت ديگر جنگ ميان بنى‏ اميّه وبنى‏ هاشم - مشتعل شد و مسلمانان به فرقه‏ هاى مختلف درآمدند، ابوهريره نيز بنا به مقتضاى طبع و هواى خويش، به‏ جانب معاويه گراييد؛ زيرا جانب معاويه از زورگويى و مال دنيا و اسباب خوشگذرانى و عيش و عشرت چندان بهره‏ مند بود و طرف حضرت على‏ عليه السلام جز زهد و تقوا چيزى عايد كسى نمى‏ شد.

   طبيعى است كه ابوهريره از اين‏گونه امور بيزار بود. بنابراين ابوهريره راهِ خود را به درگاه معاويه كج كرد تا بتواند از سفره رنگارنگ و عطايا و جوايز پرارزش او بهره‏ مند شود و به آرزوهاى نفسانى خود برسد.

   ابو هريره‏ اى كه از شدّت فقر و گرسنگى - چنان كه خود گفته - گاه مى ‏شد كه غش كرده و به رو در مى‏ افتاد، چگونه‏ مى‏ توانست دولت بنى‏ اميّه را با آن قدرت پهناور و طعام‏ هاى خوش‏ خوراك اشرافى از دست بدهد و به حضرت على‏ عليه السلام - كه غذايش نان جُوين بود - بگرايد؟ اين چيزى است كه با طبع بشرى و غرايز نفسانى سازگار نيست، جز طبع كسان‏ انگشت‏ شمارى كه خداوند آن‏ ها را از لغزش نگاه داشته است»(120).

   با روى كار آمدن بنى‏ اميّه، ابوهريره در حلقه دوستان و مبلّغان ايشان درآمد و آن‏ ها را با زبان و روايات خويش يارى‏ كرد، و از اين راه مشمول الطاف و عواطف و عطايا و طعام‏ هاى مرغوب ايشان شد.(121) بخصوص «مُضيره»(122) كه از بهترين‏ طعام‏ هاى معاويه به شمار مى‏رفت و علاقه ابوهريره به اين طعام به حدّى بود كه بدان ملقّب شد و اين لقب پيوسته ملازم‏ او بود و در طول ازمنه به عنوان «شيخ المضيره» شناخته شد.

   محمّد عبده مى‏ گويد: «معاويه پس از بيعت مردم با علىّ بن ابى طالب‏ عليه السلام، ادّعاى خلافت كرد، ولى در زمان حيات‏ حضرت على‏ عليه السلام كسى از معاويه طرفدارى نكرد، مگر طالبان لذّت و پيروان شهوت و دوستداران مضيره كه از جمله‏ طعام‏ هاى معاويه بود و بى‏ ترديد سبب مى‏ شد تا خورندگان آن به خلافت معاويه گواهى دهند».(123)

   گفته‏ اند: ابوهريره مضيره را بسيار دوست مى‏ داشت و آن را سر سفره معاويه مى خورد، هنگام نماز كه مى‏ شد، پشت‏ سر حضرت على‏ عليه السلام نماز مى‏ گزارد، و هرگاه درباره اين مطلب با او سخن مى‏ گفتند در پاسخ مى‏ گفت: «مضيره معاويه‏ چربتر و نماز پشت سر حضرت على‏ عليه السلام افضل است».(124)


115) صحيح بخارى: 24/1، كتاب العلم، باب حفظ علم.

116) همان: 1/3، كتاب البيوع.

117) همان: 197/2، باب مناقب جعفر بن ابى طالب.

118) همان: 175/4، كتاب اعتصام به كتاب و سنّت. نيز بنگريد به: تذكرة الحفّاظ: 35/1 و الإصابة: 202/4.

119) المستدرك: 42/3.

120) شيخ المضيرة: 207 و 208، و أضواء على السنّة المحمديّة: 213.

121) سيّد شرف الدّين عاملى مى‏ نويسد: پس از سر كار آمدن امويان، ابوهريره را از زمين بلند كردند و غبار تنگدستى و بيچارگى را از او برگرفتند و جامه ابريشم و لباس فاخرانه بر تنش پوشاندند. لباس حرير و كتانِ‏ شانه‏ خورده به تنش كردند و در محلّه عقيق برايش قصر بنا كردند و با اين وسيله حلقه نوكرى در گوشش‏ آويختند و نامش را بلندآوازه ساختند و او را بر حكومت مدينه منوّره گماشتند. (ابوهريره و احاديث ساختگى:50)

122) مضيره گوشتى است كه آن را با دوغ و گاه نيز با شير تازه مخلوط كرده، مى ‏پزند و سپس به آن ادويه و چيزهاى‏ ديگر كه بر طعم خوش آن مى‏ افزايد اضافه مى ‏كنند. شيخ المضيرة: 55)

123) شيخ المضيرة: 57.

124) اسرائيليّات و تأثير آن بر داستان‏هاى انبياء در تفاسير قرآن: 127.

 

 

    بازدید : 10989
    بازديد امروز : 0
    بازديد ديروز : 19667
    بازديد کل : 128856623
    بازديد کل : 89518289