امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
دعوت حضرت فاطمهٔ زھرا علیهاالسلام از انصار برای قیام علیه غاصبان فدک و خلافت

دعوت حضرت فاطمهٔ زھرا علیھا السلام

از انصار برای قیام علیه غاصبان فدک و خلافت

در خطبهٔ بسیار مهمّی که حضرت فاطمهٔ زهرا علیها السلام در مسجد رسول خدا صلّی الله علیه وآله ایراد فرمودند، مطالب بسیار مهمّی وجود دارد که در اینجا نمونه ای از آن ها را بیان می کنیم:

در آن خطبه که حضرت فاطمهٔ زهرا علیهاالسلام به دفاع از حقّ غصب شدهٔ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام پرداختند، انصار را مورد خطاب قرار داده و به آن ها دستور دادند علیه خلافت ابوبکر قیام کنند و کرسی خلافت را که او به زور غصب کرده است از او باز ستانند تا به صاحب اصلی آن حضرت امیرالمؤمنین برسد.

متأسّفانه انصار در این امتحان بزرگ، وظیفهٔ خود را انجام ندادند و تا تاریخ ادامه دارد این لکهٔ ننگ بر پیشانی انصار باقی است؛ زیرا  با همهٔ قوّت و قدرتی که داشتند به فرمان حضرت فاطمهٔ زهرا علیها السلام عمل ننمودند و در نتیجه ابوبکر همچنان بر کرسی خلافت تکیه زد.

ما در اینجا قسمتی از خطبهٔ بسیار مهمّ حضرت فاطمهٔ زهرا علیها السلام را نقل می کنیم و سپس به بیان مطلب مھمی که از آن خطبه استفاده می شود می پردازیم.

ترجمه:

سپس به طرف انصار توجّه فرمود و چنین گفت: ای بزرگ مردان! و ای بازوان ملّت و نگهبانان اسلام این کوتاه بینی و سست نگری در حـقّ مـن چـرا؟ و ایـن خـواب آلودگی در برابر ستمی که به من می رود چرا؟ آیا رسول خدا صلّی الله علیه وآله پدرم نمی گفت: احترام مرد را در فرزندانش نگاه دارید؟ چه زود حادثه بار آوردید! و چه با شتاب به بیراهه رفتید! با این که شما توانایی انجام مقصد مرا دارید و نیروی کافی در جهت دست یابی به هدف مرا دارید. آیا می گویید محمد صلّى الله عليه وآله را مرگ در گرفت؟ (و همه چیز تمام شد و خاندان نبوّت گم شد؟) آری، رحلت او حادثه بزرگی بود که اثر آن همه جا را گرفت؛ شکافش آشکار گردید؛

پیچیدگی آن همه گیر شد؛ با غیبتش روی زمین تیره گشت؛ ستارگان در مصیبتش گرفته شدند؛ آرزوها به آخر رسید؛ کوه ها فروتنی کرد؛ حریم ها در شکست و حرمت ها به هنگام مرگش در هم ریخت فقدان پیامبر ـ به خدا ـ فاجعۀ بزرگ و مصیبتی بس عظیم است که همچون مصیبت سختی و بدبختی مثل او نیامده است. این کتاب خدا - عزّ وجلّ - در خانه های شماست که در صبح و شام بلند و آهسته و به صورت عادّی و یا با لحن مطبوع می خوانید که می گوید قبل از پیامبر هم بر پیامبران گذشته حادثه حتمی و قطعی (مرگ) جاری شده: نیست محمّد جز این که پیامبر است و پیش از او پیامبرانی آمده اند و (رفته اند) پس اگر او بمیرد و یا کشته شود شما به پیشینه خود (جاهلیت) خواهید برگشت شما مطمئن باشید اگر کسی برگردد زیانی به خدا نمی رسد و خداوند سپاسگزاران را پاداش خواهد داد. هان ای فرزندان قیله! (مادر و جده اعلای انصار) آیا در حضور شما مرا از ارث پدر محروم سازند؟ و در مجلسی و مجمعی که من شما را می خوانم می بینید و می شنوید و از ظلمی که به من می رود آگاه هستید. شما افراد زیادی دارید و ساز و برگ و نیروی (دفاع از مرا) دارید. به ندای من پاسخ نمی دهید، و به فریاد من فريادرسی نمی کنید شما مردانِ جنگی هستید و به خیر و صلاح، معروف و شناخته شده اید. شما برگزیدگان و صالحانی بودید که به جنگ با عرب انتخاب شدید، و در این راه متحمل زحمت شدید و با امّت ها شاخ به شاخ شده و رو در روی شجاعان ایستادید و پیوسته به شما فرمان می دادیم و شما فرمانبر بودید؛ تا این که [در اثر فداکاری های شما] آسیاب اسلام به کار افتاد؛ خیر و برکت روزگار جاری شد؛ نعرۀ شرک فرو شد، دروغ از جوشش افتاد؛ آتش کفر خاموش شد؛ صدای از هم پاشیدگی فرو نشست و نظام دیـن بـه ترتیب افتاد. پس چرا اینگونه بعد از بیان و اعلان سرگشتگی و پنهان کاری می کنید، و پس از آغاز، عقب نشینی کردید و پس از ایمان به شرک برگشتید؟

چرا با قومی که پیمان خود را شکستند و در صدد بیرون راندن رسول خدا صلّی الله علیه وآله بودند و آغازگر جنگ روزهای نخستین بودند جنگ نمی کنید؟ آیا از آنان می ترسید؟ خدا شایستۀ ترس است؛ اگر ایمان داشته باشید. هشیار باشید می بینیم به خوشگذرانی و راحت طلبی رو آورده اید؛ کسی را که شایستۀ دخل و تصرّف در کارهاست کنار زدید؛ به تن پروری در گوشه ای آرام تن دادید؛ از فشارها و سختی ها[ی مسئولیّت] به فضای باز بی احساسی روی آوردید؛ آنچه را که از ایمان برگرفته بودید به بیرون افکندید. و آنچه را که به گوارایی فرو برده بودید بالا آوردید. بدانید اگر شما و تمام افراد روی زمین کافر شوند (از ملک و قدرت خدا چیزی نمی کاهد زیرا خدا سخت بی نیاز و سپاسگزار است. من آنچه را که گفتم [نه از راه جهالت به حال شما بود، بلکه] از روی آگاهی گفتم . به سبب عدم یاوری که در خمیره شماست و نیرنگ و فریبی که در صمیم دل های شماست، موجب شد که غصه های دل لبریز شده و خشم ها بیرون بریزد. در نتیجه استقامت شما در مقابل شداید کم شد و آنچه در دل داشتید ظاهر کردید. آنچه گفتم اتمام حجّت بود. حال این مرکب خلافت را بگیرید و آنچه از وزر و وبال است بر آن حمل کنید اما این مرکب پشتش زخم و پایش مجروح و ننگ آن ابدی است و نشان غضب الهی که شعلهٔ آن سر از سینه ها در می آورد خواهد بود. همۀ آنچه را که انجام میدهید خدا میبیند. چه زود ستمگران خواهند فهمید که در چه بازگشت سختی قرار خواهند گرفت من دختر ترساننده از عذاب شدیدی که در پیش دارید می باشم شایسته است که ما و شما در انجام وظیفه خود فروگذار نباشیم. و در انتظار نتیجه اعمال خود باشیم (۱)

نکتۀ مھمّی که در این خطبه باید به آن توجه داشته باشیم این است که حضرت فاطمۀ زھرا علیھا السلام در این خطبه دربارۂ غصب فدک مطالبی را عنوان فرمودہ اند، آنچه بسیار مھم تر و اصل و اساس و ریشه ھمهٔ ظلم و ستم ھاست، غصب خلافت است. به این جھت حضرت فاطمهٔ زھرا سلام الله علیھا به انصار فرمودند، شما کسی را شائسته دخل و تصرّف در کارھاست کنار زدید، زیرا آن ھا سقیفه را تشکیل دادند و در نتیجه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را خانه نشین نمودند.

به این جھت به انصار می فرمایند: چرا با قومی که پیمان خود را شکستند و در صدد بیرون راندن رسول خدا صلّی الله علیه وآله بودند و آغاز گر جنگ روزھای نخستین بودند جنگ نمی کنید؟!

این فرمایش را حضرت فاطمهٔ زھرا علیھا السلام برای اتمام حجّت به انصار فرمودند؛ زیرا می دانستند که آن ھا دیگر طرفدار پیمان شکنان غدیر و پیروان اھل سقیفه اند.


(1) شرح خطبهٔ حضرت زھرا علیھا السلام :  ۵۴۶ .

 

 

 

 

بازدید : 34626
بازديد امروز : 5390
بازديد ديروز : 104560
بازديد کل : 180382003
بازديد کل : 134307030