امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
دشمنى حكم بن ابى العاص با اسلام

دشمنى حكم بن ابى العاص با اسلام

در تاريخ كامل ابن اثير مى‌نويسد :
حُوَيْطِبِ بن عبدالعزّى در جنگ گريخت و نهان گرديد. ابوذر او را در بوستانى ديد و پيامبر صلّی الله عليه وآله را از جايگاه او آگاه ساخت . پيامبر صلّی الله عليه وآله فرمود:
مگر نه اين است كه به مردم ، جز كسانى را كه فرمان كشتن داده‌ايم ، زينهار بخشيده‌ايم ؟
ابوذر اين گزارش با وى بازگفت . او به نزد پيامبر آمد و اسلام آورد.
گويند: بعدها روزى او بر مروان بن حكم وارد شد و مروان فرماندار مدينه بود. به وى گفت : اى پيرمرد؛ دير اسلام آوردى ؟
حويطب به او گفت : بارها خواستم اسلام آورم ولى هر بار پدرت (حكم بن ابى العاص) مرا از اين كار بازمى‌داشت .(1)

 بسيارى از افراد اين خانواده دشمن پيغمبر اكرم  صلّی الله عليه وآله و خاندان آن حضرت بودند؛ مغيرة بن عاص ـ كه برادر حكَم بود ـ از دشمنان سرسخت آن بزرگوار بود و تصميم به شهيد نمودن رسول خدا صلّی الله عليه وآله گرفت ، ولى به هدفى كه داشت نرسيد و همچون برادرش حكم بن عاص گرفتار نفرين آن حضرت شد و سرانجام به دست عمّار روانه جهنّم گرديد.
در «نفائح العلّام في سوانح الأيّام» مى‌نويسد: مغيرة بن عاص سنگ‌انداز عجيبى بود و سنگش از نشانه خطا نمى‌ كرد. چون به اُحد مى‌رفت از بين راه سه سنگ با خود برداشت و گفت : «بهذه اَقتُل محمّداً»؛ «من با همين سه سنگ ، محمّد را خواهم كشت».
پس در وقت جنگ چون نظرش به رسول خدا صلّی الله عليه وآله افتاد، و «بيده السيف»؛ «و ديد كه شمشير در دست نازنين آن سرور است»، اوّلاً دست پيغمبر را نشانه قرار داد و يكى از آن سه سنگ را رها كرد، آن سنگ چنان به دست حضرت رسيد كه «سَقَطَ السّيف مِن يده الشّريفة»؛ شمشير از دست نازنين پيغمبر صلّی الله عليه وآله بر زمين افتاد. او فرياد برآورد: به لات و عزّى قسم ؛ كه محمّد كشته شد.
صداى آن خبيث به گوش مولى الموالى اميرالمؤمنين عليه السلام رسيد. فرمود :

 كَذَبَ لعنه الله.
 دروغ گفت ، خدا لعنت كند او را. پيغمبر كشته نشده .

 آن‌گاه آن ملعون سنگ ديگرى را رها كرد و آن سنگ آمد «فَاَصاب جَبْهتَه»؛ به پيشانى نورانى آن سرور رسيد، و محلّ سجود پروردگار را آزرده كرد.
رسول خدا صلّی الله عليه وآله در مورد آن لعين نفرين كرد كه :

خدايا؛ او را حيران كن .

لذا چون كفّار برگشتند ابن عاص به نفرين پيغمبر در معركه حيران ماند و نتوانست فرار كند تا عمّار رسيد و او را به جهنّم روانه كرد.(2)

_________________________________________________

1 -  تاريخ كامل ابن اثير: 1107/3.

2 - نفائح العلاّم فى سوانح الأيّام: 217/2.

 

 

 

 

 

    بازدید : 17343
    بازديد امروز : 3761
    بازديد ديروز : 24593
    بازديد کل : 128785781
    بازديد کل : 89482851