امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
رفتار با آزادشدگان

رفتار با آزادشدگان

شيخ نصر بن مجلى از دانشمندان اهل سنّت كه در صداقت و امانت‌دارى زبان‌زد همگان بود؛ درباره او ابن خلّكان شافعى صاحب كتاب «وفيات الأعيان» نقل مى‌كند: روزى اين شيخ بزرگ ، حضرت على علیه السلام را در خواب ديد و به حضرت عرض كرد: اى امير مؤمنان ؛ مكّه را فتح كرديد و فرموديد: هر كس به خانه ابوسفيان پناه برد در امان است ، امّا مى‌دانى كه روز عاشورا چه به روزگار فرزندت حسين علیه السلام آوردند؟
امام علیه السلام به ابن مجلى فرمود:

 آيا ابيات ابن صيفى را در اين مورد شنيده‌اى ؟
عرض كرد: نه .
امام علیه السلام فرمود: برو از او بشنو.

شيخ از خواب بيدار شد و بلافاصله به منزل ابن صيفى شاعرى كه به «حيص و بيص» معروف بود، رفت و داستان خود را بازگو نمود. ناگاه ابن صيفى با صداى بلند گريه سر داد و به خدا سوگند ياد كرد كه اين ابيات را شب پيش سروده و هرگز آن را براى كسى نخوانده است و سپس آن را چنين خواند:

ملكنا فكان العفو منّا سجيّة         فلمّا ملكتم سال بالدّم أبطح
وحللتم قتل الأسارى وطالما         غدونا عن الأسرى نمنّ ونصفح
فحسبكم هذا التفاوت بيننا         وكلّ إناء بالّذى فيه ينضح

آن‌گاه كه به قدرت رسيديم عفو و بخشش صفت نيك ما بود، و زمانى كه شما به حكومت رسيديد سيل خون بر زمين جارى شد.
كشتن اسيران را حلال كرديد و ما همواره با منّت از آن‌ها درگذشتيم .

             بس است تو را اين تفاوت كه تا كجاست

             از كوزه همان برون تراود كه در اوست

 و چون در خانه حضرت على علیه السلام جز پاكيزگى ، دانش ، عفّت ، زهد و تقوا چيز ديگر نيست ، پس بديهى است كه از آن ، شهادت امام حسين علیه السلام و عبادت زين العابدين  علیه السلام و علوم امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام تجلّى كند و از خانه دشمنانش مستى و فسق و نيرنگ و خون‌آشامى .
ابوفراس شاعر پرآوازه عرب در مقايسه‌اى كه بين اهل بيت علیهم السلام و مخالف‌شان نموده مى‌گويد:

 لايغضبون لغير الله إن غضبوا         ولايضيعون حكم الله إن حكموا
تبدوا التلاوة من أبياتهم أبدآ         ومن بيوتكم حكم الأوتار والنّغم

 اگر خشمگين گردند تنها براى خداست ، و اگر حكم كنند، دستور خدا را ضايع نسازند.
همواره گلبانگ قرآن از خانه‌هايشان بلند است ، ليكن از خانه‌هاى شما هميشه آهنگ تار و ترانه به گوش مى‌رسد.

ما في منازلهم للخمر معتصر         ولا بيوتهم للشرّ معتصم
ولا تبيت لهم خنثى تنادمهم         ولايرى لهم قرد له حشم
الركن والبيت والأستار منزلهم         وزمزم والصفا والحجر والحرم

در خانه‌هاى‌شان نه ساقى شراب است و نه پيرو شرّى .
براى آنان نه نديمان خواجه هست و نه خدم و حشم و بوزينگان .
جايگاه و منزل آنان ، كعبه و ركن و پرده‌هاى آويخته‌اش ؛ زمزم و صفا و حجر الأسود و حرمش است .

عبدالمطلب جدّ حضرت على علیه السلام، و حرب بن اميّه جدّ معاويه در دوره جاهليّت از دست يكديگر به نزد فضل بن عدى شكايت كردند. قاضى به نفع عبدالمطلب حكم كرد و به جدّ معاويه گفت :

 أبوک معاهر وأبوه عفّ         وذاد الفيل عن بلد الحرام

 پدر تو فاسق است و پدر او پاكدامن ، و او بود كه لشكر فيل را از مسجدالحرام دور ساخت.

بى‌شك هر فرزند و نوه‌اى بهره‌اى از منتسبين و خويشان خود به ارث برده است . جورج جرداق مسيحى در جلد چهارم كتاب «امام على علیه السلام» مى‌نويسد: از ميان امويان ، تنها كسى كه بيشترين ويژگى‌هاى اميّه را داشت معاويه پسر ابى سفيان بود و نخستين صفت بارز او اين بود كه بويى از انسانيّت و اسلام نبرده بود. امّا بيگانگى او از اسلام را از زبان خود او مى‌توان دريافت .
ابوالدرداء مى‌گويد: او را ديدم كه از پياله طلا و نقره آب مى‌نوشد، به او گفتم : از رسول خدا صلّی  الله علیه وآله شنيدم كه فرمود:

 نوشنده از آن دو، همانا در شكمش آتش جهنّم زبانه خواهد كشيد.

 معاويه گفت : ولى من اشكالى در اين كار نمى‌بينم !
و نظير همين عبارت را عثمان در برابر فرمايش ديگرى از رسول خدا صلّی الله علیه وآله كه خطاب به ابوذر فرمود گفته است؛ حضرت فرمود:

 ما أظلّت الخضراء ولا أقلّت الغبراء من ذي لهجة أصدق من أبى ذر.
آسمان بر كسى سايه نيفكند و زمين كسى را بر دوش خود صادق تر و راستگوتر از ابوذر، سوار نكرد.

 در حالى‌ كه عثمان درباره ابوذر خلاف فرمايش حضرت گفت : درباره اين كذّاب مشورت كنيم كه يا او را شلّاق زنيم يا به زندانش افكنيم و يا اعدامش نماييم .(1)


1 - امامت على ‏عليه السلام در آينه عقل و قرآن: 154.

 

 

 

 

 

 

    بازدید : 16453
    بازديد امروز : 0
    بازديد ديروز : 21547
    بازديد کل : 128772171
    بازديد کل : 89476045