کتاب : «امیرالمؤمنین علی علیه السلام و عصر ظهور»
پاسخ حيرت انگيز حضرت اميرالمؤمنين على علیه السلام
به سوال مشهور «علم بهتر است يا ثروت؟»در پايان بحث مناسب است پاسخ حيرت انگيز اميرالمؤمنين على علیه السلام را درباره امتياز علم بر ثروت نقل كنيم.
حضرت اميرالمومنين على علیه السلام در مواجهه با سؤالى درباره برترى علم ياثروت، جواب هاى گوناگونى دادند.
به گزارش جام نيوز، در كتاب كشكول بحرانى اينگونه آمده است: جمعيت زيادى دور حضرت على علیه السلام حلقه زده بودند. مردى وارد مسجد شد و درفرصتى مناسب پرسيد: «يا على! سؤالى دارم، علم بهتر است يا ثروت؟»، حضرت على علیه السلام در پاسخ گفت: «علم بهتر است؛ زيرا علم ميراث انبياست و مال و ثروت ميراث قارون و فرعون و هامان و شداد.» مرد كه پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سكوت كرد.
در همين هنگام مرد ديگرى وارد مسجد شد و همان طور كه ايستاده بود بلافاصله پرسيد: «اباالحسن! سؤالى دارم، مى توانم بپرسم؟» امام علیه السلام در پاسخ آن مرد گفت: «بپرس!»، مرد كه آخر جمعيت ايستاده بود پرسيد: «علم بهتر است يا ثروت؟»، على علیه السلام فرمود: «علم بهتر است؛ زيرا علم تو را حفظ مى كند، ولى مال و ثروت را تو مجبورى حفظ كنى.» نفر دوم كه از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان جا كه ايستاده بود نشست.
در همين حال، سومين نفر وارد شد، او نيز همان سؤال را تكرار كرد، وامام علیه السلام در پاسخش فرمود: «علم بهتر است؛ زيرا براى شخص عالم دوستان بسيارى است، ولى براى ثروتمند دشمنان بسيار!» هنوز سخن امام به پايان نرسيده بود كه چهارمين نفر وارد مسجد شد. او در حالى كه كنار دوستانش مى نشست، عصاى خود را جلو گذاشت و پرسيد: «يا على! علم بهتر است يا ثروت؟» حضرت على علیه السلام در پاسخ به آن مرد فرمودند: «علم بهتر است؛ زيرا اگر از مال انفاق كنى كم مى شود؛ ولى اگر از علم انفاق كنى و آن را به ديگران بياموزى بر آن افزوده مى شود.»
نوبت پنجمين نفر بود. او كه مدّتى قبل وارد مسجد شده بود و كنار ستون مسجد منتظر ايستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تكرار كرد. حضرت على علیه السلام در پاسخ به او فرمودند: «علم بهتر است؛ زيرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخيل مى دانند، ولى از عالم و دانشمند به بزرگى و عظمت ياد مى كنند.»
با ورود ششمين نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه كردند، يكى از ميان جمعيت گفت: «حتماً اين هم مى خواهد بداند كه علم بهتر است يا ثروت!»، كسانى كه صدايش را شنيده بودند، پوزخندى زدند. مرد، آخر جمعيت كنار دوستانش نشست و با صداى بلندى شروع به سخن كرد: «ياعلى! علم بهتر است يا ثروت؟»، امام نگاهى به جمعيت كرد و گفت: «علم بهتر است؛ زيرا ممكن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتى از دستبرد به علم وجود ندارد.» مرد ساكت شد.
همهمه اى در ميان مردم افتاد؛ چه خبر است امروز! چرا همه يك سؤال را مى پرسند؟ نگاه متعجّب مردم گاهى به حضرت على علیه السلام و گاهى به تازه واردها دوخته مى شد. در همين هنگام هفتمين نفر كه كمى پيش از تمام شدن سخنان حضرت وارد مسجد شده بود و در ميان جمعيت نشسته بود، پرسيد: «يا اباالحسن! علم بهتر است يا ثروت؟» امام علیه السلام فرمودند: «علم بهتر است؛ زيرا مال به مرور زمان كهنه مى شود، اما علم هر چه زمان بر آن بگذرد، پوسيده نخواهد شد.»
در همين هنگام هشتمين نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسيد كه امام علیه السلام در پاسخش فرمود: «علم بهتر است؛ براى اين كه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش مى ماند، ولى علم، هم در اين دنيا و هم پس از مرگ همراه انسان است.» سكوت، مجلس را فرا گرفته بود، كسى چيزى نمى گفت. همه از پاسخ هاى امام شگفت زده شده بودند كه، نهمين نفر هم وارد مسجد شد و در ميان بهت و حيرت مردم پرسيد: «يا على! علم بهتر است يا ثروت؟»، امام علیه السلام در حالى كه تبسمّى بر لب داشت، فرمود: «علم بهتر است؛ زيرا مال و ثروت انسان را سنگدل مى كند، اما علم موجب نورانى شدن قلب انسان مى شود.»
نگاه هاى متعجّب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود، انگار كه انتظار دهمين نفر را مى كشيدند. در همين حال مردى كه دست كودكى در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتى خرما در دامن كودك ريخت و به روبه رو چشم دوخت. مردم كه فكر نمى كردند ديگر كسى چيزى بپرسد، سرهايشان را برگرداندند، كه در اين هنگام مرد پرسيد: «يا ابا الحسن! علم بهتر است يا ثروت؟»، نگاه هاى متعجّب مردم به عقب برگشت. با شنيدن صداى حضرت على علیه السلام مردم به خود آمدند: «علم بهتر است؛ زيرا ثروتمندان تكبّر دارند، تا آنجا كه گاه ادعاى خدايى مى كنند، امّا صاحبان علم همواره فروتن و متواضع اند.» فرياد هياهو و شادى و تحسين مردم مجلس را پر كرده بود.
سؤال كنندگان، آرام و بى صدا از ميان جمعيت برخاستند. هنگامى كه آنان مسجد را ترك مى كردند. صداى امام را شنيدند كه مى فرمود: «اگر تمام مردم دنيا همين يك سؤال را از من مى پرسيدند، به هر كدام پاسخ متفاوتى مى دادم».(1)از اين روايت متوجّه مى شويم گسترش علم و دانش در عصر ظهور نسبت به بحث پيشرفت اقتصادى در آن زمان از اهميّت بسيارى برخوردار است.
(1) كشكول بحرانى: 1 / 27. به نقل از حضرت على بن ابى طالب علیه السلام : 142 .
بازديد امروز : 0
بازديد ديروز : 35655
بازديد کل : 132533307
|