(8)
سخنراني امام حسن مجتبي عليه السلام در حضور اميرالمومنين عليه السلام
شيخ بزرگوار فرات بن ابراهيم كوفى در تفسير خود مى نويسد :
امام صادق عليه السلام فرمود:
روزى حضرت على بن ابى طالب عليهما السلام به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود: پسرم! برخيز و سخنرانى كن تا سخن تو را بشنوم.
امام حسن عليه السلام عرض كرد: پدر جان! چگونه من در محضر شما سخن بگويم در صورتى كه از شما خجالت مى كشم ؟
امام صادق عليه السلام مى فرمايد: حضرت على بن ابى طالب عليهما السلام همه خانواده و فرزندانش را جمع كرد و خود در گوشه اى پنهان شد تا سخن فرزندش را بشنود.
امام حسن عليه السلام برخاست و اين سخنان زيبا را ايراد نمود :
الحمد للَّه الواحد بغير تشبيه ، الدائم بغير تكوين ، القائم بغير كلفة الخلق ، الخالق بغير منصبة ، الموصوف بغير غاية ، المعروف بغير محدوديّة ، العزيز لم يزل قديماً في القدم ، ودعت القلوب لهيبته ، وذهلت العقول لعزّته ، وخضعت الرقاب لقدرته .
فليس يخطر على قلب بشر مبلغ جبروته، ولايبلغ الناس كنه جلاله، ولايفصح الواصفون منهم لِكُنه عظمته ، ولايقوم الوهم منهم على التفكّر على مضاسببه ، ولاتبلغه العلماء بألبابها ، ولا أهل التفكّر بتدبير اُمورها ، أعلم خلقه به الّذي بالحدِّ لايصفه ، يدرك الأبصار ولاتدركه الأبصار وهو اللطيف الخبير .
أمّا بعد ، فإنّ عليّاً باب من دخله كان مؤمناً ، ومن خرج منه كان كافراً ، أقول قولي هذا وأستغفر اللَّه العظيم لي ولكم .
سپاس خداى يگانه اى را سزاست كه چيزى بدو تشبيه نمى شود، خداوند دايمى كه بدون تكوين بوده است ، آفرينش را بدون زحمت برپا داشته است و بدون هيچگونه مشقّت آفريننده است، بدون غايت وصف مى شود، معروف به غير محدود، عزيزى هميشگى، قديمى در قِدَم كه دلها از هيبت و جلال او در ترس، و خردها از عزّت او حيران، و گردنها در برابر قدرت او فروتن است .
اندازه بزرگى جبروت او در دل احدى راه نيابد، و مردم توان رسيدن به كنه و واقعيت جلال او را ندارند ، و ستايشگران از توصيف كنه و واقعيّت عظمت او ناتوان، و خيال آنان ياراى تفكّر در او را ندارند .
دانشمندان با خرد خويش به او نرسند، و متفكّران و انديشمندان از تدبير اُمور او آگاه نگردند . دانشمندترين خلق او كسى است كه او را با محدوديّت توصيف نكند، او چشمان را درك مى كند و چشمها ياراى درك او را ندارند و او لطيف و آگاه است.
امّا بعد، همانا على عليه السلام درى است كه هر كه از آن وارد شود مؤمن و هر كه از آن خارج گردد كافر است، من اين سخن خود را مى گويم و از خداوند بزرگ براى خودم و شما آمرزش مى طلبم.
در اين هنگام ، حضرت علىّ بن ابى طالب عليهما السلام برخاست و ميان دو چشم فرزندش را بوسيد و فرمود :
«ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ »(1) ؛
«آنان فرزندانى هستند كه برخى از برخى ديگر (فضيلت) گرفته اند و خداوند شنوا و داناست» .(3)
1) سوره آل عمران ، آيه 34 .
2) تفسير فرات : 79 ح 26 ، بحار : 350/43 ح 24 .
منبع: قطره اي از درياي فضائل اهل بيت عليهم السلام ج 2 ص 462 ح 11
بازديد امروز : 19779
بازديد ديروز : 32446
بازديد کل : 89376664
|